پژوهشگران دانشگاه تورنتو دریافتهاند که اسید پالمیتیک که یکی از رایجترین چربیهای موجود در شیر انسان، گوشت و محصولات لبنی توسط کبد ساخته میشود و به مغز در حال رشد فرستاده میشود.
پالمیتیک اسید (Palmitic acid) یک اسید چرب اشباع شده است که رایجترین اسید چرب اشباعشده موجود در حیوانات، گیاهان و میکروارگانیسمهاست. شکل ظاهری این ترکیب، بلورهای سفید است. نام پالمیتیک از پالم (نخل) مشتق شده است، هر چند این ترکیب در بسیاری از جانوران، گیاهان و باکتریها نیز یافت میشود. این اسید جزء اصلی روغن میوه نخلهای روغنی (روغن نخل) است که تا ۴۴ درصد کل چربیهای آن را تشکیل میدهد. گوشت، پنیر، کره و سایر محصولات لبنی نیز دارای اسید پالمیتیک هستند که ۵۰ تا ۶۰ درصد کل چربی آنها را تشکیل میدهد.
به نقل از امای، یافتههای پیشبالینی بر اهمیت اسید پالمیتیک برای سلامت مغز تاکید و به نیاز به تحقیقات بیشتر در مورد کاهش سطح آن در شیرخشک نوزاد اشاره میکند. گامی که برخی تولیدکنندگان اخیرا برای کاهش هزینهها و محدود کردن برداشت درختان نخل که منبع اصلی اسید پالمیتیک هستند، انجام دادهاند.
ریچارد بازینت، پژوهشگر اصلی این مطالعه که استاد و سرپرست علوم تغذیه در دانشگاه کالیفرنیاست، گفت: وقتی سطح اسید پالمیتیک را در رژیم غذایی موشهای در حال رشد تغییر دادیم، هیچ تاثیری بر مغز آنها نداشت. این نتیجه شگفتانگیز بود، زیرا زمانی که شما یک لیپید را در رژیم غذایی کاهش میدهید، معمولاً سطح آن در مغز کاهش مییابد، اما در اینجا کبد توانست تولید را تنظیم کند تا اطمینان حاصل شود که مغز با وجود تفاوتهای شدید در دریافت از رژیم غذایی، به اندازه کافی آن را دریافت میکند.
همانطور که گفته شد، اسید پالمیتیک یک چربی اشباع است که به طرق مختلف از سلامت مغز در طول عمر حمایت میکند. این اسید به ساختار و عملکرد غلاف میلین کمک میکند که اتصالات عصبی را عایق میکند و به عنوان پیشساز مولکولهایی عمل میکند که التهاب را تنظیم و سیگنالرسانی سلولی را تقویت میکنند.
دانشمندان مدتهاست میدانند که انسانها و سایر پستانداران میتوانند اسید پالمیتیک را از غذا دریافت کنند یا آن را در فرآیندی به نام «de novo lipogenesis» تولید کنند که عمدتاً برای سنتز آن به گلوکز نیاز است. اینکه بدن در رژیم غذایی و در مراحل مختلف رشد و بلوغ به کدام منبع وابسته است، بسیار کمتر شناخته شده است.
بازینت گفت: یافتههای این مطالعه اهمیت اسید پالمیتیک را برای سلامت مغز در تمام مراحل، به ویژه در طول رشد، زمانی که به نظر میرسد نیاز به چربی بالاترین نیاز است، برجسته میکند.
بازینت میگوید: جالب است که اگرچه مغز میتواند اسید پالمیتیک بسازد، اما کبد توزیع آن را تنظیم میکند.
مکنزی اسمیت، نویسنده ارشد این مطالعه و دانشجوی دکترا در آزمایشگاه بازینت میگوید: این نتایج باید تولیدکنندگانی را که به دنبال کاهش میزان اسید پالمیتیک در شیر خشک نوزاد هستند، متوقف کند.
وی افزود: این امکان وجود دارد که ما بتوانیم سطوح این اسید را در فرمول شیر خشک کاهش دهیم که میتواند تاثیر اکولوژیکی مثبتی داشته باشد، اما ما هنوز از اثرات بالقوه سلامتی آن چیزی نمیدانیم. آیا وقتی کبد این قدر از آن تولید میکند پیامدهایی برای رفتار یا رشد وجود دارد؟ آیا ممکن است اثرات منفی برای کبد داشته باشد؟
اسمیت همچنین خاطرنشان کرد که حتی در موشهایی که کمترین مقدار اسید پالمیتیک را از طریق رژیم غذایی دریافت کردهاند، سطوح چربی همچنان بالاتر از آن چیزی است که برخی از تولیدکنندگان شیر خشک به دنبال آن هستند. به گفته وی، این اختلاف به نیاز به مطالعات پیشبالینی بیشتر و همچنین تحقیقات در انسان میافزاید.
پژوهشگران برای کشف منبع اسید پالمیتیک در مغز موشهای در حال رشد، از روش جدید ایزوتوپ کربن استفاده کردند. ایزوتوپها نسخههای متفاوتی از یک عنصر شیمیایی هستند که جرم آنها کمی متفاوت است. پژوهشگران برای مطالعه خود از تفاوتهای طبیعی در نسبت ایزوتوپهای کربن در محیط استفاده کردند که بر اساس نحوه جذب کربن توسط گیاهان در فتوسنتز است.
اسمیت میگوید: بیشتر گیاهان از مسیر یکسانی برای تثبیت کربن جو استفاده میکنند و نسبت کربن یکسانی دارند، اما قندهایی مانند ذرت و نیشکر که کبد برای تولید اسید پالمیتیک از آنها استفاده میکند نسبت متفاوتی دارند.
به گفته وی، نسبت کربن کاهش یافته در مغز موشها منبع غذایی اسید پالمتیک را نشان میدهد، در حالی که فراوانی آن در بدن نشان دهنده de novo lipogenesis است.
پژوهشگران توانستند این نشانهها را در مراحل مختلف رشد موشها ردیابی کنند تا مشخص کنند کبد منبع اصلی اسید پالمیتیک در مغز در حال رشد است. آنها این یافته را با مشاهده تغییرات ژنتیکی تایید کردند.
این رویکرد، فرصتهای تحقیقاتی جدیدی را فراهم میکند. اسمیت میگوید: برخلاف ردیابهای رادیواکتیو سنتی که بسیار گران هستند، این تکنیک جدید امکان طراحی مطالعاتی مقرونبهصرفه و طولانیمدت را فراهم میکند.
پژوهشگران آزمایشگاه بازینت اکنون از همین روش در بافت مغز انسان بالغ استفاده میکنند تا بر اساس یافتههای این مطالعه این موضوع را بررسی کنند. بازینت میگوید این روش میتواند راه جدیدی برای اندازهگیری و ردیابی منابع غذایی سایر چربیها و مواد مغذی ارائه دهد.
وی در پایان گفت: پژوهشگران تغذیه اغلب به افرادی که میزان غذای مصرفی خود را گزارش میدهند، تکیه میکنند که میتواند منجر به دادههای غیر قابل اعتماد شود. برای مثال، برای ردیابی منبع و مقدار قندهای افزوده شده، این مشکلات به طور بالقوه میتواند با این نوع فناوری مشخص شود. این روش میتواند برای علم تغذیه بسیار مفید باشد.
21458/ع