سمیراالسادات امامی؛ در زبان عرفی، انسانی که بیش از چهل از عمرش بگذرد را میانسال مینامند و در زبان دینی و در ادبیات به خصوص ادبیات عرفانی چهل سالگی را نماد پختگی و سن کامل شدن به حساب میآورند. انسان چهل ساله کارنامهای مشخص از گذرعمر دارد و با ورود به پنجمین دهه زندگی، زمان آن است که حاصل تلاش خود را شاهد باشد. در روال وقایع مهم تاریخ ساز نیز بعد از گذشت چند دهه و کنار رفتن ابهامات میتوان با نگاهی منصفانهتر به بررسی دلایل وقوع، دستاوردها و حتی نتایج و آثار پرداخت.
اکنون بیش از چهار دهه از آغاز جنگ و تحمیل نبردی ناخواسته بر کشور عزیزمان ایران میگذرد جنگی که گرچه ۸ سال طول کشید، اما به نظر میرسد آثار و تبعات آن تا سالیان سال همچنان پررنگ باقی خواهد ماند که البته این موضوع چندان بعید هم نیست جنگ به سبب نتایج و جراحات عمیقی که بر احساسات و روابط انسانی برجا میگذارد ماندگاری بیشتری نسبت به سایر وقایع اجتماعی در خاطرات دارد و آسیب مهمی که باید به آن توجه داشت، تغییر شکل دادن و غبارآلود شدن حقایق دوران جنگ است که احتمال دارد به مرور زمان اتفاق بیفتد. خطر استحاله و جابه جا شدن ارزش و ضد ارزش را نباید کوچک شمرد.
یادآوری و بازگو کردن آنچه در آن سالها گذشت یکی از روش های حراست از مبنا و روح حاکم بر فرهنگ دفاع مقدس است که برای عمق بخشیدن به آن لاجرم باید تلاش بیشتری انجام پذیرد. نسلی که جنگ را تجربه کردند این روزها دیگر جوان به حساب نمی آیند و به سرعت درحال بازنشسته شدن هستند و اگر روایت های آنان به موقع و با شیوه ای درست جمع آوری و آرشیو نشود نمی توان امید داشت در ذهن و تصور نسل بعد تعریف درستی از دوران دفاع مقدس شکل بگیرد.
نسلی که صدای انفجار را نشنیده، عدم امنیت را لمس نکرده و تنها ازطریق رسانه ها، آن هم به شکل گزینشی و سلیقهای مطالبی را دریافت کرده نمیتواند حافظ خوبی برای ارزشها و دستاوردهایی که باشد که ضامن پایداری نظام جمهوری اسلامی شده اند و اگر چنین باشد تنها میتوان گفت مردمانی که تاریخ نمیدانند ناگزیر از تکرار آن هستند.
هرساله در آخرین روز تابستان، و در آستانه بازگشایی مدارس از هفته دفاع مقدس سخن میگوییم و به این بهانه به سراغ خاطرات آن دوران میرویم، اما نباید فراموش کنیم که این مهم، تمام رسالت ما نیست.
انتهای پیام/21111