«ناصر نجاریان» در پنجم مرداد 1347 در روستای قلعهچیعلیا از توابع شهرستان شازند در خانوادهای مذهبی و انقلابی، دیده به جهان گشود. با وجود مشکلات مالی و سختی آن زمان و نبود امکانات تا پایان مقطع ابتدایی تحصیل کرد.
انقلاب تازه به پیروزی رسیده بود و مردم انقلابی روستای قلعه چی در خوشحالی نابودی طاغوت بودند. از آن زمان به بعد فعالیت انقلابی در کنار کار کردن به برنامه زندگیاش اضافه شده بود و همیشه با دوستان در مسجد جمع میشدند و به مردم خدمت میکردند.
وقتی جنگ تحمیلی و تجاوزات رژیم بعث عراق به ایران اسلامی آغاز شد، او تنها 12 سال داشت و اجازه رفتن به جبهه را نداشت و وقتی میدید هواپیماهای عراقی اراک و شازند را بمباران میکنند، خونش به جوش میآمد و به مادرش میگفت: آرزویم رفتن به جبهه است و میخواهم از مرزهای ایران دفاع کنم و جانم را در راه اسلام و انقلاب بدهم.
در سال پایانی جنگ تحمیلی در حالی که تازه به هجده سالگی رسیده بود، به عنوان سرباز ارتش در لشکر 92 زرهی اهواز به جبهه اعزام شد و پس از هشت خدمت در شرایط جنگی در سیام اسفند سال 1366 در منطقه دارا خان سرپل ذهاب بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل گردید. پیکر مطهر سرباز شهید پس از تشییع با شکوهی در روستای زادگاهش به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیتنامه شهید«ناصر نجاریان»:
«بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (قدس سره) و سلام و درود خدا بر مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و با سلام به رزمندگان کفر ستیز جبهههای حق علیه باطل، وصیتنامه خود را شروع میکنم: پدر و مادر عزیزم اگر من به شهادت رسیدم شما ناراحت نباشید چون شهادت آرزوی من است.
از شما میخواهم که امام خمینی (قدس سره) را تنها نگذارید و راه من و شهدا را ادامه دهید و یک خواهشی از شما دارم که اگر من به شهادت رسیدم، مرا به زادگاهم ببرید و در آنجا دفن کنید. دیگر عرضی ندارم و اگر مرا ندید حلال کنید. دیدار به قیامت، خداحافظ.
مورخه 21 اسفند 1366
انتهای پیام/90008