آخرین اخبار
۰۵ آذر ۱۴۰۲ - ۰۶:۴۹
بازدید:۸۲۴
برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم تا هر روز تفسیر یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم.
کد خبر : ۵۵۷۶۴

 برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم تا هر روز تفسیری یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز ۵ آذر غزل شماره ۸۷ می‌پردازیم:

 

حُسنت به اتفاقِ ملاحت جهان گرفت / آری به اتفاق جهان میتوان گرفت
افشای رازِ خلوتیان خواست کرد شمع / شکر خدا که سِرِ دلش در زبان گرفت

زین آتشِ نهفته که در سینۀ من است / خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
میخواست گُل که دَم زند از رنگ و بوی دوست / از غیرتِ صبا نَفَسَش در دهان گرفت

آسوده بر کنار چو پرگار می شدم / دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
آن روز شوقِ ساغری خرمنم بسوخت / کاتش ز عکسِ عارض ساقی در آن گرفت

خواهم شدن به کویِ مُغان آستین فشان / زین فتنه ها که دامن آخر زمان گرفت
مِی خور که هر که آخرِ کارِ جهان بدید / از غم سبک برآمد و رطلِ گران گرفت

بر برگِ گُل به خونِ شقایق نوشته اند / کانکس که پخته شد مِی چون ارغوان گرفت
حافظ چو آبِ لطف ز نظمِ تو میچکد / حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت

شرح و تفسیر غزل شماره ۸۷ دیوان خواجه حافظ شیرازی

شرح و تفسیر بیت یکم

حُسنت به اتفاقِ ملاحت جهان گرفت / آری به اتفاق جهان میتوان گرفت

زیبایی تو به اتفاقِ ملاحت ، دنیا را گرفت یعنی تمام خلقِ عالَم را فریفتۀ خود کرد . آری جهان را می شود به اتفاق گرفت . [ ملاحت = با نمکی / حُسن = زیبایی ]

شرح و تفسیر بیت دوم

افشای رازِ خلوتیان خواست کرد شمع / شکر خدا که سِرِ دلش در زبان گرفت

شمع خواست که اسرارِ اهلِ خلوت را آشکار سازد . شکرِ خدا که رازِ دلش یعنی اتشِ حسد به زبان سرایت کرد و زبانش آتش گرفت یعنی فتیله اش آتش گرفت و قادر به تکلم نشد . و نتوانست اسرار را فاش کند. [ افشا = فاش ساختن / خلوتیان = منسوب به خلوت ]

شرح و تفسیر بیت سوم

زین آتشِ نهفته که در سینۀ من است / خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت

از این آتش نهانی که در سینۀ من است خورشید شعله ای از آن آتش است یعنی از آتش سینۀ من ، آسمان آتش گرفت . [ نهفته = نهانی / گرفت = در اینجا به معنی شعله ور گشت ]

شرح و تفسیر بیت چهارم

میخواست گُل که دَم زند از رنگ و بوی دوست / از غیرتِ صبا نَفَسَش در دهان گرفت

گُل می خواست که از رنگ و بوی دوست حرف بزند یعنی در رنگ و بوی ، خود را با دوست برابر بداند و بدان فخر نماید ، امّا از غیرت صبا ، نَفَسِ گُل در دهانش ماند یعنی صبا از غیرتش مانع حرف زدن گُل شد . حاصل اینکه : گُل در رنگ و بو به یار نمی رسد . بی تناسب نیست اگر بگوییم ، صبا نگذاشت دهانِ غنچه باز شود . یعنی نگذاشت که از شکلِ غنچه بیرون آید . [ دَم زند = تکلم کند ]

شرح و تفسیر بیت پنجم

آسوده بر کنار چو پرگار می شدم / دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت

چون پرگار که در کنار می گردد ، در یک گوشه آسوده خاطر عُمر می گذراندیم اما عاقبت دوران چون نقطه در میانم گرفت یعنی مرا به وسطِ دایره کشاند . [ آسوده = آرام / می شدم = می رفتم ]

منظور بیت : دور از مردم در یک گوشۀ انزوا در نهایتِ آسودگی به سر می بردم امّا عاقبت روزگار مرا چون نقطۀ دایره به میان مردم کشید .

شرح و تفسیر بیت ششم

آن روز شوقِ ساغری خرمنم بسوخت / کاتش ز عکسِ عارض ساقی در آن گرفت

شوقِ ساغرِ مِی ، خرمن وجودِ مرا آن روز آتش زد و سوزاند که عکس چهرۀ ساقی در آن آتش زد . [ گرفت = اثر کرد ، آتش زد ]

منظور بیت : وقتی عکس چهرۀ سرخِ ساقی در جام افتاد ، جام مثلِ آتش شعله ور شد و این جاذبه مرا چنان عاشق و مفتون ساخت که هستی من بر سرِ آن رفت و این آتش ، خرمن زندگی مرا سوزاند.

شرح و تفسیر بیت هفتم

خواهم شدن به کویِ مُغان آستین فشان / زین فتنه ها که دامن آخر زمان گرفت

در اثرِ این فتنه ها که در آخر زمان بروز کرده ، می خواهم در حالیکه با رقص و شادی زندگی را ترک می گویم به محلۀ مُغان بروم . [ شدن = رفتن / کوی مغان = میخانه ها ]

منظور بیت : برای رهایی از فتنه هایی که در زمان اخیر پیدا شده ، خوشحال و مرفه البال به کوی مُغان خواهم رفت .

شرح و تفسیر بیت هشتم

مِی خور که هر که آخرِ کارِ جهان بدید / از غم سبک برآمد و رطلِ گران گرفت

باده بنوش زیرا هر که عاقبت کارِ جهان را دید ، بیدرنگ غمِ جهان را ترک گفت و رطلِ گران گرفت یعنی به باده نوشی پرداخت . خلاصه هر که سریع الزوال و فانی بودن دنیا را دید و از آن آگاه گشت علی الفور غمِ دنیا را فراموش نموده به عیش و نوش پرداخت و قدح های سنگین بدست گرفت . [ سبک = در لغت یعنی کم وزن ولی در اینجا به معنی فوری و تند می باشد / رطل = در اینجا مراد قدح بزرگ است / گران = سنگین / رطل گران گرفت = قدح بزرگ پُر از باده را به دست گرفت ]

شرح و تفسیر بیت نهم

بر برگِ گُل به خونِ شقایق نوشته اند / کانکس که پخته شد مِی چون ارغوان گرفت

سرخی برگِ گل ذاتی نیست بلکه در اثر خون شقایق است . آن کس که پخته رأی و مجرب روزگار شد ، بادۀ قرمز نوش کرد . یعنی نوشیدن بادۀ قرمز یک امر ذوقی است و لذّت بخش و یک شخص مجرب نباید این ذوق را تر نماید . [ شقایق = گل لاله ]

شرح و تفسیر بیت دهم

حافظ چو آبِ لطف ز نظمِ تو میچکد / حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت

ای حافظ ، وقتی که از نظمِ تو آبِ لطافت می چکد یعنی شعرت لطیف و آبدار است. پس حاسد چگونه می تواند از آن ایراد بگیرد یعنی دیگر قادر نیست که به تو طعنه بزند و نکته بگیرد.

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها