یک استادیوم آزادی داریم که از وضعیت چمن آن مطلع هستید. بقیه استادیومها هم یا چمن بدتری دارند و یا شورای تأمین مجوز برگزاری مسابقات تیمهای پرطرفدار را در آنها نمیدهد! ما واقعاً نمیدانیم در این قبیل امور باید یقه چه کسی را گرفت اما این را میدانیم که وضعیت کلی فوتبال ایران از حالت گریهدار به فوق گریهدار رسیده و آدم نمیداند بابت کدام مشکل به حال این فوتبال گریه کند.
تهران تیمهایی دارد مثل پیکان و هوادار که البته قابل احترامند اما نه هواداری دارند و نه ورزشگاه اختصاصی. مسئولان برگزاری مسابقات هم که احتمالاً مدارک و ورزشگاههای آنها را ابتدای فصل به هر شکلی تأیید کردهاند، حالا ماندهاند که بازی پیکان- پرسپولیس را کجا برگزار کنند؟! چمن دستگردی که چیزی شبیه فاجعه است. آزادی هم که جمعه میزبان بازی استقلال- هوادار است و نمیتواند پنجشنبه هم پذیرای پرسپولیس باشد. ضمن آنکه بازی در آزادی به ضرر پیکانِ میزبان است. در نتیجه جایی نمیماند به جز خارج از تهران چون ظاهراً ورزشگاه تختی هم شرایط میزبانی از تیمهای لیگ برتری را ندارد! تا اینجای ماجرا که گریهدار بود اما خندهدار اینجاست که ما هم مدعی میزبانی جام ملتها هستیم و هم از نظر AFC بهترین فدراسیون را داریم.
بله، وظیفه فدراسیون فوتبال ساختن ورزشگاه نیست اما اینکه لیگ ناگهان ۴۰ روز تعطیل میشود و اینکه تیم امید در عرض یک ماه دو تورنمنت مهم را از دست میدهد، جزو نقاط ضعف فدراسیون است. در بحث ساخت و ساز هم که سالهاست مشکل داریم. حالا ساخت ورزشگاه جدید به کنار، اینکه عمر مفید یک چمن را هم تشخیص نمیدهیم و بعد از یک آبروریزی بینالمللی ناگهان یادمان میافتد که عمر چمن تمام شده، از آن هنرهایی است که فقط و فقط خودمان داریم. یک باشگاه معمولی در قطر (که اندازه یک استان ایران است) ۴ زمین مناسب و آبرومند دارد اما پایتخت ۱۵ میلیونی کشورمان ۲ ورزشگاه قابل استفاده ندارد و این تنها بخشی از هنر مدیریت در ورزش ایران است!