به گزارش صد آنلاین، برای نمونه افسردگی میتواند نشانهای از یک حالت عاطفه طبیعی باشد. زمانی که فرد با ناکامی روبرو میشود؛ به فرض دانشجویی نمره مورد نظرش را کسب نکرده و دچار عاطفه افسرده میشود و این حالت در کوتاه مدت زودگذر است و از بین میرود و جنبه عادی و طبیعی دارد.
اما گاهی افسردگی نشانهای از یک بیماری جسمی است؛برای نمونه اختلال در غدد داخلی بدن میتواند به شکل افسردگی تظاهر کند.
یا یک غده مغزی در ناحیه پیشانی چپ ممکن است نخستین نشانه آن افسردگی باشد و به همین دلائل است که تشخیص اختلات روانی باید حتما توسط روانپزشک انجام شود؛ به این دلیل که وی نشانهها را میداند که آیا منشا جسمی، روان شناختی و اجتماعی و…دارند.
گاهی از اوقات افسردگی خود یک بیماری است. در بیماری افسردگی فرد احساس غم و غصه میکند یا از آن چیزی که قبلا برایش لذت بخش بوده نمیتواند لذت ببرد.
برای نمونه حتی اگر بهترین تفریحات را برای او فراهم کنند برایش بی معنی است و باز هم افسردگی او ادامه پیدا میکند و این مهمترین تفاوتی است که بین افسردگی عمده با سایر افسردگیها وجود دارد.
در افسردگی فرد احساس بی ارزشی میکند و تمرکز حواس خود را از دست میدهد و نسبت به خود منفی میشود و خود را نه فقط بی ارزش میداند، بلکه احساس میکند تا کنون هر کاری کرده اشتباه بوده است.
آینده در نظرش تیره و تار میرسد و فکر میکند راه نجاتی ندارد.فرد آرزوی مرگ کرده و راجع به مرگ اشتغال فکری میکند و گاهی اوقات از مرگ میترسد و گاهی اوقات آرزو و فکر خودکشی هم در بین بیماران افسردگی عمده زیاد دیده میشود ؛ در نتیجه تشخیص و درمان آن هم خیلی مهم است؛ چون ممکن است اگر درمان نشود، منجر به خودکشی شود.
بنابراین برای تشخیص اینکه فرد دچار افسردگی هست یا خیر معیارهایی وجود دارد. حداقل زمان برای اینکه ما تشخیص دهیم فردی دچار افسردگی هست یا خیر و افسردگی عمده، دو هفته است.
در این دو هفته فرد در تمام مدت احساس افسردگی شدید میکند و هیچ چیز نمیتواند او را خوشحال کند.
خوشبختانه افسردگی درمان دارد؛ انواع مختلف افسردگی را با درمانهای روانی، اجتماعی و داروئی و حتی در موارد شدید با استفاده از الکترو شوک قابل درمان هستند و فرد به زندگی عادی خود باز میگردد.