فقط شاهین ها می توانند توافق کنند
تهران و واشینگتن و عبور از بحران هستهای
بازدید:۱۲۰۶
صادق ملکی در یادداشتی می نویسد: در پایان دادن به جنگ و بحران هستهای تنها کسانی توانستند و میتوانند از شعارها و آرمان های دور از دسترس عبور کنند که پای آن ایستادهاند و برای آن جنگیدهاند. روندی که در جنگ ایران و عراق رخ داد و میرود در موضوع هستهای نیز تکرار شود.
جنگها و اختلافات تا ابد نمیتواند ادامه یابد و پایان هر جنگی صلح است. با این وجود برنده کشوری است که زمان صلح را دریابد. عدم درک شرایط و ظرفیت، میتواند صلح را تحمیل و یا شرایط تسلیم را ایجاد کند.
در پایان دادن به جنگ و بحران هستهای تنها کسانی توانستند و میتوانند از شعارها و آرمان های دور از دسترس عبور کنند که پای آن ایستادهاند و برای آن جنگیدهاند. روندی که در جنگ ایران و عراق رخ داد و میرود در موضوع هستهای نیز تکرار شود.
- در ایران دولتهای مستقر جایگاه و توان پایان دادن بر سیاستهای هستهای را نداشتند، زیرا در عبور از بحران هستهای، فارغ از اینکه سهمی برای خود قائل میشدند، برای چالش هستهای نجنگیدهاند. در واقع مذاکرات دولتها در این موضوع، بیش از ظرفیتی بود که هستهی سخت قدرت در ایران برای آنان قائل بود.
- در شرایط جاری اگرچه تغییر اوضاع خاورمیانه، پس از هفت اکتبر و متعاقب آن تغییر موازنه قوا در لبنان، سقوط اسد و تغییر شرایط در عراق و... عامل مهمی در انعطاف هسته سخت قدرت در موضوع هستهای است ولی بدانیم که اگر رئیس جمهوری از جنس خاتمی یا روحانی بر مصدر ریاست جمهوری ایران بود، مذاکرات در قالب فعلی با وجود تمام شرایط سخت ایران و ایرانیان، دور از ذهن بود.
- با مد نظر قرار دادن این نکات راهبردی باید تمامی طرف های داخلی و خارجی درگیر در موضوع هستهای بدانند که مسیر هر گونه توافقی چه در قالب نرمش قهرمانانه، جام زهر و یا هر نام دیگری فقط و فقط از کانال هستهی اصلی هرم قدرت می گذرد. کانونی که میتواند سربازان در جنگ با صدام و چالش هستهای را توجیه کند و سیاست و استراتژی تغییر را مدیریت کند.
- کسانی که دغدغه ایران و ایرانیان را دارند بدانند که مذاکرات هستهای میتواند نوید آغاز دوران جدید و پر دامنهای باشد که نه فقط تبعات آن ایران بلکه خاورمیانه را در بر بگیرد. رهبران و مردم خسته از جنگ در خاورمیانه در پی صلحی هستند که همراه آرامش بتواند توسعه را در این جغرافیای پرآشوب نهادینه کند. پس باید از روند مذاکرات و به نتیجه رساندن آن حمایت کرد و بیش از گذشتههای تلخ و پرهزینه غیرقابل جبران، به آینده روشن چشم داشت و برای تحقق آن تلاش کرد.
تردیدی نیست که روند مذاکرات با فراز و نشیبهای سختی مواجه است و خواهد بود، ولی یافتن راه حل و عبور از این بنبستها و شرایط دشوار عین عقلانیت است.
نکته مهم آنکه اراده تهران و واشینگتن مبتنی بر توافق است و اگر جز این بود مذاکرات هستهای آغاز نمیشد. در روند مذاکرات هستهای سخنان تند رهبران ایران و آمریکا بیش از آنکه با هدف مسدود کردن مسیر باشد، با هدف امتیازگیری و در بخشی، تنظیم معادلات داخلی است. این یک واقعیت تلخ تاریخ است که شاهینهای جنگ به کبوترهای صلح تبدیل میشوند.
همراهی و حمایت اروپا، کشورهای خلیج فارس، چین و روسیه از مذاکرات همگی از آن حکایت دارد که پشتیبانی از توافق یک موج هماهنگ منطقهای و بینالمللی است. در این میان جدایی ایلان ماسک از ترامپ با توجه به تأثیرات مثبت حضور او در مذاکرات هستهای می تواند محل نگرانی باشد.
با این وجود از آغاز مذاکرات به دستیابی به توافق بیش از شکست آن امید داشتهام و بر این نظرم که رسیدن به توافق نه تنها برای ایران و ایرانیان بلکه برای منطقه نیز موفقیت است و دستاوردهای بزرگی خواهد داشت. با توجه به این مهم حمایت از مذاکرات هستهای یک وظیفه ملی برای همه ایرانیان است.