آخرین اخبار
۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۶
بازدید:۹۹۳
صد آنلاین | همه ساله با فرا رسیدن ماه محرم، شبهه‌پراکنی علیه کربلا، عاشورا و نهضت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شدت می‌یابد، چرا که از این بزرگداشت و عزاداری‌ها و آثارش می‌ترسند؛ اما وقتی مشاهده می‌کنید که برای کفر (پوشاندن حقایق) و ایجاد شک، شبهه، اعوجاج و انحراف در اذهان عمومی، به هر روش و حیله و دروغی متوسل می‌شوند، باید به اهمیت و نقش حقایق و نیز لجاج و بطلان دشمن بیشتر پی‌ببرید. 
کد خبر : ۹۸۰۲۰

همه ساله با فرا رسیدن ماه محرم، شبهه‌پراکنی علیه کربلا، عاشورا و نهضت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شدت می‌یابد، چرا که از این بزرگداشت و عزاداری‌ها و آثارش می‌ترسند؛ اما وقتی مشاهده می‌کنید که برای کفر (پوشاندن حقایق) و ایجاد شک، شبهه، اعوجاج و انحراف در اذهان عمومی، به هر روش و حیله و دروغی متوسل می‌شوند، باید به اهمیت و نقش حقایق و نیز لجاج و بطلان دشمن بیشتر پی‌ببرید. 

 

تعداد بازدید : 5
 
 
 

 ●- ارائه فاصله‌های من درآوردی و دروغین بین مکه و مدینه – مدینه و کربلا – کربلا و شط فرات و ...، از جمله ترفندها در جنگ شناختی می‌باشد! تا آنجا که حتی فاصله مکه تا کربلا را تا 2400 کیلومتر اعلام کرده و سپس شبهه کرده‌اند که پس ایشان چگونه می‌توانسته در این مدت به کربلا برسد؟! و حال آن که فاصله 1400 کیلومتر بوده و هست و حضرت نیز با طی مسافتی بین روزانه 50 تا 60 کیلومتر، در مدت 23 تا 24 روز این فاصله را پیمودند؛ یعنی در هشتم ذی‌الحجه سال 60 هجری قمری از مكه حركت كردند و در دوم محرم سال 60 هجری قمری وارد كربلا شدند که بسیار طبیعی است.

 

 

الف - در یک جا می‌گویند که شط نزدیک بود، چگونه نتوانستند آب بردارند، و در جای دیگری می‌گویند که فاصله شط تا کربلا صد کیلومتر بوده است حضرت عباس علیه‌السلام و دیگران چگونه به شط می‌زدند؟! و برخی نیز نوشته‌اند که 200 کیلومتر بوده است! از آنها بپرسید که آیا اساساً فاصله کربلا تا شهر کوفه که مرکز بوده به صد کیلومتر می‌رسد که فاصله کربلا تا شط فرات صد کیلومتر یا 200 کیلومتر باشد - و دیگر آن که حضرت عباس علیه السلام، به سمت شاخه‌ای از شط فرات که به کربلا می‌رسید می‌رفتند؟!

*- كربلا در 75 كیلومتری شمال غربی نجف و 80 كیلومتری جنوب غربی بغداد قرار گرفته است و اگر 110 کیلومتر از کربلا دور شویم، به شهر کاظمین می‌رسیم و نه شط فرات؛ و فاصله‌‌ی کربلا تا خود شهر کوفه نیز حدود 80 کیلومتر است.

*- کربلا با فاصلۀ بسیار، در امتداد فرات بوده و هست. در 35 كیلومتری شمال شرقی شهر كربلا شهر مسیب قرار دارد كه رودخانه فرات از آن رد می‌شود و مرقد مطهر طفلان مسلم در آن قرار دارد و شاخه‌ای از فرات نیز که به رودخانه‌ی «حسینه» موسوم گردیده است، از داخل شهر کربلا می‌گذرد و می‌دانیم که شهر کربلا در اطراف حرمین که 500 متر با هم فاصله دارند، ساخته و آباد شده است. پس فاصله با این شاخه از رود فرات زیاد نبوده است.

همین شاخه رود فرات، سبب وجود نخلستان‌های کوچک و بزرگ در آن منطقه گردید و البته كربلا از جنوب و غرب به بیابان‌های عراق می‌رسد و در شمال غربی آن دریاچه نمك الزازه (بحیرة الملح = دریاچه نمک) قرار دارد.

ب – برخی دیگر مدعی شدند که کربلا به فرات نزدیک بود و حواشی رودخانه‌ها حتماً جلگه است، پس چرا گفته می‌شود صحرای کربلا؟!

هر چند که هنوز هم اطراف رودخانه فرات خشک است، و ثانیاً کربلا به فرات نزدیک نبود، بلکه شاخه‌ای از فرات به کربلا می‌رسید؛ اما کسی نگفته که در کل منطقه کربلا هیچ آبادانی یا درختی وجود نداشته است، بلکه کاروان امام را در یک منطقه خشک نگه‌داشتند!

همیشه بیان شده که در اطراف همان شاخه‌ی رودفرات، نخل‌هایی وجود داشت. اما، همه جلگه‌ها که مانند جلگه‌های اطراف رودخانه می‌سی‌سی‌پی نیستند. کربلا «جلگه‌ای گرم و خشک بوده و هست (فرهنگ معین، 6/1316)» و اتفاقاً برای حمله به حضرت عباس علیه‌السلام نیز پشت همین نخل‌ها کمین کرده بودند.

ج – برخی دیگر با این ذهنیت که لابد کربلا نیز مانند برخی از سواحل مازندران می‌باشد، مدعی شدند که ایشان با توجه به نزدیکی به رودخانه می‌توانستند به راحتی حفر چاه نمایند!

 

 

اگر چه در مناطق «جلگه‌ای گرم و خشک» حفر چاه تا رسیدن به آب، آنقدر هم ساده و راحت نیست، اما امام حسین علیه السلام نیز نسبت به حفر چاه  اقدام نمودند؛ هر چند که در نسخ تاریخی بیان شده که آبش، قابل آشامیدن نبود، بلکه برای مصارف دیگری چون تطهیر و غسل مناسب بود.

بنابر روايت ابن اعثم كوفى و ابن شهرآشوب، امام حسين عليه السلام در جلوىِ خيمه (به فاصله‌ی 19 قدم) چاهى حفر نمودند. (ابن شهرآشوب، ابى جعفر رشيدالدين محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 50 و ابن اعثم كوفى، ابو محمد احمد بن على، الفتوح، ص 893).

دلیل دیگر بر حفر چاه توسط امام و یارانش علیهم السلام، نامه عبیدالله بن زیاد به عمر سعد است. او در این نامه نوشت: «اما بعد به من چنین خبر رسانده‌اند كه حسين (عليه السلام) و ياران او چاه‌ها فرو برده‌اند و آب بر مى‌دارند، لهذا ايشان را هيچ فرو ماندگى نيست! چون بر مضمون نامه وقوف يابى، بايد كه حسين بن على (عليه السلام) و ياران او را از كندن چاه منع كنى و نگذارى كه پيرامون آب بگردند». (ابن اعثم كوفى، ابومحمد احمد بن على، الفتوح، ص 893).

با اجرای این دستور، دیگر دسترسی به آن چاه یا چاهی دیگر نیز ممکن نشد.

دو نکته مهم:

یک - مزدوران و مأموران به خدشه‌دار نمودن تاریخ کربلا و تمامی شبهه‌پراکنان در هر موضوعی، بر این باورند که قطعاً همگان پیگیری نمی‌کنند تا واقعیات را بدانند و بالاخره چند نفری دچار شبهه، شک و تردید می‌شوند؛ اما بدیهی است که با کم و زیاد کردن فاصله‌‌ی بین شهرها، بررسی احتمالی عمق آب در زیر زمین، سواحل سرسبز مدیترانه فرض نمودن حاشیه رود فرات و شاخه‌های فرعیش ... و رواج سایر شبهات در این خصوص، نه تاریخ تغییر می‌یابد و نه حقایق و واقعیت‌های تاریخی مبدل و یا محو می‌گردند. لذا هیچ‌گاه نمی‌توانند القا کنند که کلاً واقعه‌ کربلا و عاشورا رخ نداده است و احیاناً این عده نیز به مرگ طبیعی یا سکته مغزی از دنیا رفته‌اند!

دو - دقت شود که اگر امام حسین علیه‌السلام اصلاً از مکه به سوی کوفه حرکت ننموده باشند، در کربلا محاصره نشده باشند و به همراه فرزندان و یاران، با آن وضع وحشتناک ترور و قتل عام نشده باشند نیز، امام حسین – امام حسین (ع) است و یزید – یزید لعنة الله علیه است.

*- اگر چه مصائب و فجایع کربلا و عاشورا، بسیار بزرگ و دردآور می‌باشند، اما اینها بیشتر بیانگر وحشی بودن دشمنان می‌باشد، چنان که جنایات اسرائیل غاصب و بچه‌کُش در فلسطین و غزه، ماهیت پلید اسرائیل را نمایان‌تر می‌سازد و به جهانیان نشان می‌دهد.

امام خمینی رحمة الله علیه:

«خطای یزید این نبود که سید الشهدا را کشته، این یکی از خطاهای کوچکش بود، خطای بزرگ این بود که اسلام را وارونه‌اش کرده بودند، و سید الشهدا به داد اسلام رسید، سید الشهدا اسلام را نجات داد. روضه سید الشهدا برای حفظ مکتب سید الشهدا است.» (صحیفه امام خمینی، جلد 8، صفحه 526)

●- بدیهی است که ما ائمه علیهم‌السلام و حقانیت آنها را با فَرق شکافته، پهلوی شکسته، جگر پاره‌پاره یا سر بریده نشناخته‌ایم و دلیل‌مان بر بطلان و ظلم معاویه و یزید نیز فقط جنایات ظاهری آنها نمی‌باشد که با خدشه‌دار نمودن وقایع اتفاقیه بتوانند ایجاد شک و شبهه کنند و جای حق و باطل را تغییر دهد! لذا دقت داشته باشیم که تمامی این تلاش‌های مذبوحانه، به خاطر سست کردن اعتقادات و باورها و خدشه‌دار نمودن اطلاعات از یک سو و  پوشش دادن به مظالم آنها از سوی دیگر و نیز به خاطر فرو نشاندن بغض به ظالمین می‌باشد تا این حبّ به اهل بیت علیهم‌السلام و بغض به ظالمین، امروز این چنین نجوشد و تداوم نیابد.

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها