به گزارش صد آنلاین ، پس از گذشت ۱۳ روز از حمله تروریستی به کنسولگری ایران در دمشق توسط اسرائیل، همگی منتظر این بودند تا ببینند پاسخ و اقدام ایران چه خواهد بود و چگونه عمل خواهد کرد. البته بین پاسخ و اقدام متقابل باید تفاوت معنایی قائل شد، پاسخ ایران به این معنی میتوانست باشد که هر اقدامی علیه اسرائیل که به آن زیان برسد و اقدام متقابل به این معنا میتوانست باشد که همانند حمله به کنسولگری در دمشق به کنسولگری اسرائیل در یکی از کشورهای همجوار حمله کند.
بعد از گذشت چندین روز از حمله تروریستی و گمانهزنیها از حمله قریبالوقوع ایران به اسرائیل که تقریبا هر شب بیان میشد و صبر ایران چند سناریو را به ذهن میرساند:
۱. ایران دو راهی که نتانیاهو پیشرویش گذاشته را دور زده و به دنبال احقاق اهداف دیگری است مانند عدم حمله اسرائیل به رفح و آتشبس دائمی در غزه که در آن صورت شاهد ماندگاری حماس و عدم دستاورد برای اسرائیل خواهیم بود و شاید طرح دو دولتی هم بعد از مدتی پیگیری شود.هدف بعدی میتوانست تلاش برای ارائه بیانیه یا قطعنامهای از سوی شورای امنیت در راستای محکومیت اسرائیل به جهت حمله به کنسولگری ایران در سوریه باشد، این موارد ممکن بود خواستههای ایران از آمریکا در قبال عدم حمله به اسرائیل باشد و سفر اخیر آقای عبداللهیان به عمان را نیز میشد در همین راستا بررسی کرد. البته این موارد یکی از سناریوهای مطرح برای علل صبر ایران شناخته میشد.
۲.علت صبر ایران را می توان در وهله اول این گونه ترسیم کرد که ایران انتظار حمله به کنسولگریاش را نداشته و وقتی انتظار موردی را ندارید و آن پیشمیآید برای رفع و پاسخدهی به آن نیاز به صبر دارید. در وهله دوم میتوان اینطور بررسی کرد که ایران منتظر مشاهده عکسالعمل شورای امنیت و.... در خصوص محکوم کردن حادثه کنسولگری بوده و از سمتی احتمالا به دنبال کسب امتیازاتی که در بالا گفته شد بودهاند و با مشاهده عدمواکنش شورای امنیت و عدم رسیدن به امتیازات مدنظر، پس از هزینه و فایده اقدام به بررسی و برنامهریزی به جهت حمله ترکیبی کردهاست. حملات متعدد از سوی گروههای مقاومت و برخی حملات سایبری و در نهایت اقدام عملی خود به طوری که بازدارندگی داشته و حالت فرسایشی موجود را از بین نبرد. حملات راکتی حزبالله و حمله سایبری در روزهای گذشته را میتوان در این راستا گنجاند.
۳. تجزیه و تحلیل در رابطه با اینکه اقداممتقابل مشخصا شبیه اقدام اسرائیل باشد و آنحمله به کنسولگری اسرائیل در یکی از کشورهای همسایه، که کنسولگری اسرائیل در باکو محتملتر به نظر می رسد.
در نهایت مورد دوم از سمت جمهوریاسلامی ایران ذیل طرح عملیات وعده صادق اجرایی شد و ما یک عملیات ترکیبی حساب شده از سمت ایران و گروههای مقاومت را شاهد بودیم: شلیک 185 پهپاد، 36 موشک کروز و 110 موشک زمین به زمین رکوردهایی را نیز برای ایران در پی داشته:
۱.بزرگترین حمله پهپادی جهان
۲. پرحجم ترین حمله موشکی ایران
۳. اولین حمله مستقیم به رژیم بعد از ۱۹۶۷(اگر طوفانالاقصی را در این حجم به حساب نیاوریم و بگوییم از سمت یک کشور به اسرائیل حمله شده است)
۴. بلندترین برد جغرافیایی حمله پهپادی موشکی ایران
۵. استفاده از کلاهک بارشی برای نخستین بار
۶.طولانی ترین حمله پهپادی ایران
ایران بعد از حمله تروریستی کنسولگری به پاسخ به اسرائیل نیاز داشت در صورتی که ایران به این حمله واکنشی نشان نمیداد، قطع به یقین اسرائیل به حملات خود به مواضع ایران در خارج ادامه میداد و ممکن مواضعی در داخل ایران را نیز مورد هدف قرار میداد، علت صبر ایران نیز تعیین نوع حمله به جهت ایجاد بازدارندگی بود و عملیات «وعده صادق» نیز در همین راستا بوده و اینکه ایران هیچ یک از مراکز غیر نظامی در اسرائیل را مورد هدف قرار نداده به این دلیل بوده که می خواسته اقدام تنبیهی خود را انجام داده و از حق مشروع خود برای پاسخگویی به حمله ۱۳ فروردین استفاده کند و اعلام اینکه موضوع به نتیجه رسیده است و اگر اسرائیل مجددا دست به اقدام بزند و خواهان ادامه جنگ باشد، ایران پاسخی متناسب و به مراتب سنگینتر خواهد داد.
این عملیات تاثیرات ویژهای در داخل اسرائیل داشته و بیش از پیش نتانیاهو را مورد فشار افکار داخلی سرزمینهای اشغالی قرار خواهد داد و حال نقشه نتانیاهو برای قرار دادن ایران در دو راهی به خودش برگشته مجددا بعد از عملیات ۷اکتبر (طوفانالاقصی) مجددا قبح حمله به اسرائیل شکسته شده و در ابعادی بزرگتر موجب زیر سوال رفتن آن شده است.
باید گفت اثرات عملیات «وعده صادق» دسته کمیاز اثرات طوفانالاقصی نداشته و بلکه بالاتر نیز بوده است و بر روند نبرد در غزه اثرات بسیاری خواهد گذاشت. حال باید دید نتانیاهو این بار برای فرار از فشارهای متعدد دست به چه اقدامی خواهد زد.