به گزارش اصد آنلاین، این مرد 60 ساله حدود ساعت 6 بعدازظهر دیروز در حالی که مجروح بود، به کلانتری 113 بازار رفت. ابتدا ماموران تصور کردند او در خیابان مورد حمله و زورگیری قرار گرفته است، اما وقتی لب به سخن گشود، تعجب ماموران را برانگیخت و گروهی از ماموران همراه او به کوچه بنبستی رفتند که مرد مسن در آنجا زندگی میکرد تا درباره ادعای او مبنی بر اینکه پسرش را به قتل رسانده است، بررسی کنند.
ماموران وقتی دیدند این مرد حقیقت را گفته است، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران را در جریان ماجرا قرار دادند و پس از آن تحقیقات جنایی آ؛از شد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پس از حضور در محل حادثه، با جسدی غرق در خون روبرو شدند که در اتاق نشیمن خانه افتاده بود. ابتدا متخصصان پزشکی قانونی بررسی خود را آغاز کردند و فهمیدند پسر 37 ساله با 14 ضربه چاقو که به شکم و گردنش خورده، به قتل رسیده است.
ماموران پلیس بعد از بررسی صحنه جرم، تحقیق از مادر خانواده و همسایهها را در دستور کار قرار دادند. مادر مقتول گفت: پسرم ناباب بود و دایم اذیتمان میکرد. یکی از کارهای آزاردهنده و دردسر ساز او این بود که پول قرض و حتی نزول میکرد، اما خودش نمیتوانست بدهی و سود نزول را برگرداند، آن موقع بود که سراغ ما میآمد و به ما فشار میآورد. ما هم در حدی که او بدهی داشت، پول نداشتیم. گاهی هم علاوه بر قرض پول تو جیبی هم از ما میگرفت. وقتی پولی نداشتیم و به او پاسخ منفی میدادیم، شروع به اذیت میکرد و ششیشه و وسایل را میشکست. شب قبل هم پسرم در را شکسته بود. او امروز هم دوباره چاقو برداشت و ما را تهدید به مرگ کرد. به پدرش گفت یا پول میدهی یا تو را میکشم. من فوری از خانه بیرون رفتم تا از همسایهها کمک بگیرم. در همین فاصله کوتا او به پدرش حمله کردو با هم درگیر شدند که در نهایت کشته شد.
همسایهها هم گفتههای این زن را تایید کردند و از استمرار آزار و اذیتهای پسر خانواده خبر دادند.
متهم نیز در بازجوییها گفت: من بازنشسته هستم و غیر این پسر یک دختر هم دارم. این پسر علاوه بر ما آسایش خواهرش را هم سلب کرده بود و از او هم به زور پول میگرفت. پسرم به ما فشار میآورد و من دیگر خسته شده بودم. هم آبرویم رفته بود و هم باید پول میدادم. همسایهها میدیدند چقدر ما را اذیت میکرد. او شب قبل هم با من درگیر شد و در اتاق خواب را شکست که با میانجیگری همسایه ماجرا تمام شد. امروز که دخترم سر کار رفت از ترس برادرش به خانه برنگشت. پسرم ناگهان چاقو برداشت و با ما درگیر شد، مادرش ترسید و رفت از همسایهها کمک بگیرد، اما در همان فاصله او در حمله به من، مرا زخمی کرد. من هم چاقو را از او گرفتم و میخواستم یکی دو ضربه به او بزنم. هدفم قتل نبود، اما ضربهها به جاهای مختلف خورد و پسرم فوت شد. بعد هم که به کلانتری رفتم و خودم را معرفی کردم.
در پایان تحقیقات اولیه جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و مرد 60 ساله به دلیل جراحاتی که در درگیری با پسرش به او وارد شده بود برای درمان به بیمارستان انتقال یافت و بازپرس جنایی دستور بازداشت او را به اتهام قتل صادر کرد.