در خبر است که نفت یک نفتکش ایرانی که آمریکا آن را بهطور غیرقانونی توقیف کرده و دو ماه و نیم در ساحل تگزاس بلاتکلیف مانده بود، در حال تخلیهشدن است. در این مدت با توجه به هشدارهای ایران، کمتر شرکتی حاضر به پذیرش ریسک مشارکت در تخلیه نفت بوده است. مقامات آمریکایی بعد از مدتی بلاتکلیفی و نیز خبرهای ضد و نقیض درباره توقیف یا عدم توقیف محموله این نفتکش ظاهرا اقدام به تخلیه محموله کرده و ممکن است با فروش آن، مانند چند مورد در گذشته، وجه حاصله را که حدود 56 میلیون دلار برآورد شده به یک صندوق کمک به خانواده قربانیان تروریسم واریز کنند. این تاکنون آخرین بحرانی است که بین ایران و آمریکا در حال شکلگیری است.
به موازات تهدید مقامات ایران و اخطار به شرکتهای نفتی به دلیل مشارکت در این کار، این تنش ابعاد دیگری نیز یافته است. همزمان دولت آمریکا با جدیگرفتن امکان مقابله به مثل از سوی ایران در تنگه هرمز و آبهای پیرامون آن مدتی است که در حال تقویت قوای نظامی خود در منطقه است. اعزام سه هزار سرباز جدید به منطقه و ارسال کشتیها و هواپیماهای جنگی جدید، علاوه بر بیش از 30 هزار سرباز آمریکایی ساکن در خلیج فارس را میتوان از پیامدهای تقابل در ارتباط با نفتکشها دانست. اگر نفت ایران آنطور که گفته میشود، مصادره و به فروش رسانده شود، طرفهای ذیربط و ذینفع برای مدتی نگران واکنش ایران خواهند بود و ایران نیز به دلایل مختلف و قابل درک تحت فشار برای نشاندادن واکنش قرار خواهد داشت.
این تحول جدید در شرایطی رخ داده که آمریکا در حال واردشدن به یک دوره بسیار حساس انتخاباتی است و همزمان تعدادی از اعضای کنگره در نامهای به بایدن خواستار قاطعیت در مصادره محموله نفتی متعلق به ایران شدهاند. این نامه یادآور حساسیت موضوع ایران در بدنه سیاسی آمریکا و دشواری کار بایدن در چنین شرایطی برای نشاندادن انعطاف است. همزمان با شروع فصل پرکار دیپلماتیک در سپتامبر و اکتبر باید منتظر تحرکات دیپلماتیک بیشتری، از جمله در وین و نیویورک باشیم. شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در 11 سپتامبر تشکیل جلسه خواهد داد. آنچه در گام نخست مهم است اطلاع از محتوای گزارش جدید مدیر کل آژانس است. اینکه در یکی، دو ماه گذشته تحرک چندانی در حوزه رابطه ایران و آژانس وجود نداشته میتواند خبر خوبی باشد و حداقل حکایت از عدم ناخشنودی آژانس درباره اجرای توافقات طرفین داشته باشد. همچنین مهم است که در رابطه به آنچه «تفاهم نانوشته» بین ایران و آمریکا خوانده شده، بتوان سرنخی در گزارش مدیر کل آژانس یافت. توضیح اینکه مدتی است حدس و گمانهایی درباره یکی از اقلام این «تفاهم نانوشته»، یعنی شکلگرفتن سقفی داوطلبانه برای غنیسازی در ایران، در جریان است. اگر ایران محدودیتی برای خود در این حوزه قائل شده باشد، گزارش مدیر کل باید گویای آن باشد.
دو ماه آینده همچنین از جهت نزدیکشدن به «روز انتقال» ذیل برجام حائز اهمیت است. مهمترین اقدامی که مطابق برجام در این روز باید انجام شود، رفع محدودیتهای موشکی از ایران است. اینکه با توجه به تعلیق تلاش برای احیای برجام و احتمالا منتفیشدن آن آیا غرب اقدام به رفع محدودیتها خواهد کرد یا خیر مهم است؛ بنابراین به سود ماست که در دو ماه آتی با اتفاقی که بهانه اقدامی شدید مانند فعالکردن مکانیسم ماشه یا خفیف مانند حفظ تحریمهای موشکی اتحادیه اروپا علیه ایران باشد، مواجه نباشیم.
در مجموع محتملتر است که درحالیکه «تفاهم نانوشته» پیش برده میشود، برخی تقابلها مانند توقیف کشتیها نیز ادامه داشته و تابع منطق خاص خود باشد؛ بدون اینکه الزاما لطمهای جدی به روندهای دیگر بزند. در این رابطه، تقویت نیروهای آمریکا در منطقه را نیز میتوان بهعنوان پیوست امنیتی تفاهم با ایران و به قصد اطمینان از خارجنشدن کنترل از دست دانست. مقامات نظامی آمریکایی مدعیاند که ایران از 2019 به این سو 20 بار اقدام به توقیف کشتیهای تجاری یا تلاش برای این منظور کرده است. صرفنظر از درستی یا نادرستی این ادعا، مسئله این است که در دو، سه سال اخیر جبهه جدید دیگری در حوزه کشتیرانی بین ایران و آمریکا گشوده شده است. از آنجا که آمریکا همیشه مدعی حفاظت از دریانوردی در آبهای آزاد بوده، باید توجه داشت که ضعف آمریکا در این حوزه برای دولت وقت گرفتاریهای سیاسی حادی میتواند در پی داشته باشد.
مشکل اساسی بین ایران و آمریکا این است که طرفین همیشه بر حل مورد به مورد مشکلات بین خود متمرکز بوده و هیچگاه نظر به حل جامع مشکلات نداشتهاند. در نتیجه، تاکنون حل یا تخفیف یک مشکل، با حادشدن مشکلی دیگر همراه بوده و عملا هیچگاه روابط طرفین عاری از یک یا چند مشکل تنشزا نبوده است./شرق