نویسنده: صابر گلعنبری پژوهشگر، مترجم، روزنامهنگار و کارشناس روابط بینالملل
خاورمیانه همچنان در وضعیت گذار است و فعلا با نظم و ثبات نوین فاصله دارد. سه اتفاق مهم در سال 2023 میتواند این روند گذار را با ورود به پلان پرتنش دیگری برای رسیدن به نظم دیگری تسریع کند. اما این سه اتفاق؛ نخست، روشن شدن وضعیت برجام و منازعه ایران و غرب در این خصوص، دوم نتیجه انتخابات سرنوشت ساز ترکیه و سوم نیز دور تازه تنش میان فلسطینیها و اسرائیلیها در سایه تشکیل دولت افراطی جدید نتانیاهو.
البته نباید تاثیر سرنوشت جنگ اوکراین را که در سال جدید میلادی دورنمای آن روشنتر خواهد بود، بر پروندههای خاورمیانهای مغفول گذاشت. طولانیتر شدن این جنگ یعنی تعمیق نزاع میان روسیه و غرب از یک سو، و فرو رفتن بیشتر روسیه در باتلاق اوکراین از سوی دیگر. در هر دو حالت، خاورمیانه بیشتر از دیگر مناطق جهان متاثر از این وضعیت خواهد بود. در مورد برجام که به هر حال این وضعیت ابهام و بلاتکلیفی دیگر کشش ندارد و باید امسال سرنوشت آن چه در شکل توافق، چه شکست مذاکرات و اعلام آن روشن شود. بدون شک هر دو تحول، توافق یا عدم توافق پیامد خود را دارد، اما عدم توافق و اعلام شکست مذاکرات پیامد بیشتری خواهد داشت. اگر آلارمها و قراین کنونی را در نظر بگیریم، با وجود تحرکات دیپلماتیک اخیر چه رایزنیهای قطر با دو طرف آمریکا یا تماسهای دیگر طرفها اما هنوز بن بست ادامه دارد و امروز موانع احیای برجام بسیار بیشتر از قبل است. در نتیجه فعلا احتمال احیای برجام کمرنگتر از هر زمانی است. البته احیای برجام کاملا منتفی نیست، اما مجموعه تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی در یک سال اخیر از جنگ اوکراین تاکنون شرایطی را رقم زده که توافق میان ایران و آمریکا برای احیای برجام را مفروضی از الزامات این شرایط جدید قرار داده است و دیگر این امر تابع شرایط قبل از یک سال نخواهد بود. از این رو، به نظر میرسد که آمریکا بنا بر اوضاع جدید خواهان توافقی با شروطی تازه متناسب با شرایط جدید است.
بین سطور سیاست آمریکا همزمان با تعمیق انسداد مذاکرات برجامی نشان میدهد که واشنگتن حتی بدون اعلام شکست مذاکرات برای مدیریت کنترل شده اوضاع به شکل آرام پلان بی را شروع کرده است. از این رو، احتمالا در سال 2023 در صورتی که اتفاق غیر منتظرهای نیفتد، چه شکست مذاکرات اعلام شود چه نشود، پلان بی آمریکا و غرب و همراه آنها اسرائیل وارد مرحله جدیدی میشود که در پی واکنش احتمالی ایران شاهد تقابل پلانهای بی خواهیم بود و کلا منطقه وارد فاز تنش بیسابقهای خواهد شد؛ اما ورود به این مرحله احتمالا زمانی جدیتر اتفاق بیفتد که افق جنگ اوکراین و شکست روسیه برای غرب روشنتر شود.
اما درباره اتفاق دوم یعنی تنش میان فلسطینیها و اسرائیل که اخیرا پس از تشکیل دولت راستگرا و افراطی نتانیاهو با مشارکت چهرههای فاشیستی چون بن غفیر بالا گرفته، میتوان گفت که با وجود افزایش تحرکات اسرائیلی و عملیاتهای فلسطینیها اما هنوز این تنش کنترل شده است، ولی در سایه رویکرد متحدان نتانیاهو بعید نیست که از کنترل خارج شود و انتفاضهای گسترده در کرانه باختری رخ دهد؛ پیامدهای این تحول فراتر از این سرزمین خواهد بود و منطقه را در بر خواهد گرفت و اولویتهای بلوک بینالمللی و منطقهای مخالف ایران را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد. به همین علت، آمریکاییها و خود نتانیاهو به شدت نگران خروج این تنش از کنترل هستند و همین دغدغه بخش مهمی از دستور کار سفر اخیر مقامات آمریکایی به اسرائیل بود.
درباره رویداد سوم نیز، انتخابات ترکیه سرنوشتسازترین انتخابات برای حزب حاکم عدالت و توسعه و اردوغان خواهد بود که در صورت شکست حزب و اردوغان با ترکیهای دیگر و تبعات آن بر معادلات و موازنههای منطقهای مواجه خواهیم بود. زلزله دردناک و بیسابقه اخیر در ترکیه نیز مشکلات و چالشهای حزب حاکم را در سایه شرایط بد اقتصادی بیشتر خواهد کرد و به احتمال زیاد تاثیرات خود را بر انتخابات برجای خواهد گذاشت. با این حال، احتمال انتخاب مجدد اردوغان و تداوم حضور عدالت و توسعه در قدرت بیشتر از پیروزی رقباست؛ اما همچنان که قبلا نیز گفته شد، با وجود احتمال پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری در سایه نبود رقیب قدری تا این لحظه، بعید نیست که آک پارتی تعدادی از کرسیهای پارلمان را از دست دهد.
پیامدهای شکست مذاکرات و دیپلماسی میان ایران و غرب و شکست احتمالی اردوغان و حزبش در سطوح مختلف زیاد خواهد بود و با وقوع هر کدام و یا هر دو با هم دوره گذار در خاورمیانه وارد مهمترین مرحله خود خواهد شد و میتوان متعاقب آن در آینده زلزلهای ژئوپلیتیک در منطقه را انتظار کشید.