1- حل کردن مشکل جواد نکونام کار هر نهاد و فردی که بود، کار درستی بود. نکونام سرمایه این فوتبال است و سالها در اروپا بازی کرده است. از همه مهمتر اینکه هواداران استقلال او را میخواستند و حرفشان را هم به کرسی نشاندند. هوادارانی که در یک سال گذشته خیلی زجر کشیدند و بدبختیهای مدیریتی استقلال و حذف این تیم از آسیا حسابی اعصابشان را خراب کرد. حالا آنها کسی را روی نیمکت تیمشان دارند که از جنس فوتبال و استقلال است، کسی که اگر نتیجه نگیرد هم هواداران پشتش را خالی نمیکنند.
2- مدیر محترمی به بنده گفت: «شک نکنید ما مربی خارجی میآوریم. من دارم به شما میگویم مربی خارجی میآوریم.» ...اما خب مربی خوب و حتی متوسط خارجی با ریال! به ایران نمیآید. کاش دوستان وقتی میخواهند خبری را تکذیب کنند تمام جوانب امر را بسنجند و فکر فردایی را بکنند که حرفشان صد درصد غلط از آب درمیآید. به هر حال خوشحالیم که خبرورزشی در اتفاقات اخیر یک بار دیگر روسفید شد.
3- مشکل بیرانوند و پرسپولیس نباید رسانهای میشد که شد. درست مثل دلخوریهای یحیی که رسانهای شد. گلمحمدی باید یکسری مسائل خانوادگی را در خود خانواده حل کند وگرنه دود آن به چشم پرسپولیس و خودش میرود. اینکه قرارداد فلان بازیکن باید تمدید شود یا چند بازیکن جدید باید خریداری شوند مواردی کاملاً خانوادگی است که همه پارسال انجام شد و پرسپولیس هم همه جامها را فتح کرد ولی مشخص نشد چرا یحیی ناگهان انتحاری زد؟!