به گزارش صد آنلاین، این مبلغ فعال در حوزه تبلیغ کودک و نوجوان بیان کرد: بر اساس این نگاه، طرح «اسوه» را در سطح کشور اجرا نمودیم که هدف آن شناسایی و انتخاب پایگاههای الگو، تقدیر و تقویت آنها، ارتقاء استانداردهای الگویی و در نهایت ترویج الگوهای مطلوب بوده است. این طرح از سالهای ۷۹ و ۸۰ آغاز شد و بسیج بهعنوان میزبان آن ایفای نقش کرد. برای این طرح، ۱۰ محور اصلی تعریف شده است و ذیل این محورها ۵۳۰ شاخص عملیاتی استخراج شدهاند تا بتوان الگوهای دینی را بهصورت کمّی و کیفی بررسی کرد.
مراحل اجرای طرح اسوه و توسعه الگوهای موفق
وی اظهار کرد: در اولین مرحله، شناسایی الگوها در سطح پایگاهها و مساجد انجام شد. در مرحله دوم، این الگوها در قالب نمایشگاههایی معرفی شدند تا مورد تقدیر و تشویق قرار گیرند. برخی از الگوهای برگزیده در سطح محلهای، شهرستانی، استانی و سپس کشوری شناخته شدند. در مرحله سوم، این الگوها ارتقا یافتند تا از سطح موجود به سطح مطلوب برسند. در نهایت، در مرحله چهارم، الگوهای مطلوب بهصورت گسترده در جامعه ترویج شدند.
حجتالاسلام دسمی در ادامه تصریح کرد: در این فرآیند، بیش از هزار نفر آموزش داده شدند تا الگوهای برتر را شناسایی کنند. این افراد موفق شدند در سالهای ۸۰ تا ۸۲، حدود ۲۹ هزار مسجد و پایگاه را بررسی کنند و نتایج این تحلیلها در قالب دفترچههای تخصصی گردآوری شد.
پیوند تبلیغ دینی با تربیت و میدان عملی
وی با اشاره به تجربه دوران دفاع مقدس اظهار داشت: تبلیغ صرفاً گفتمانی و فضاسازی کافی نیست، بلکه باید به سمت تربیت عمیق و ماندگار حرکت کرد. در برههای از جنگ، جذب نیرو با ابزارهایی مانند سرود و تبلیغات امکانپذیر بود، اما در مقاطعی این روش تأثیرگذاری خود را از دست داد. در همین راستا، ارتباط مستقیم با نوجوانان مورد توجه قرار گرفت و مشخص شد که مدرسه بهتنهایی بستر مناسبی برای القای مفاهیم دینی نیست؛ بلکه باید ارتباطی نظاممند میان مسجد، مدرسه و خانواده شکل گیرد.
وی تأکید کرد: نوجوانان باید از طریق ارتباط هدفمند با مسجد در فرآیند تربیتی و ساخته شدن قرار گیرند. این ارتباط نهتنها موجب رشد فردی آنها، بلکه باعث ایجاد کنشگری اجتماعی، مسئولیتپذیری و تأثیرگذاری در خانواده، مدرسه و جامعه خواهد شد.
نقش مربیان و تربیت جمعی در هدایت نوجوانان
حجتالاسلام دسمی در ادامه مصاحبه خود به ویژگیهای جمعیت مخاطبان طرحهای تربیتی اشاره کرد و بیان داشت: برنامه تربیتی ما برای عموم دانشآموزان طراحی شده بود، جز افرادی که مشکلات خاص داشتند.
وی ادامه داد: در آغاز فعالیت، تمرکز بر دانشآموزان اول و دوم دبیرستان بود تا بتوانند طی دو تا سه سال به مرحله طلبگی یا دانشجویی برسند و بهعنوان کادر مجموعه فعالیت کنند. این طرح ابتدا در مسجد فاطمیه اهواز اجرا شد و بر پایه تجربههای قبلی از فعالیتهای تربیتی و فرهنگی گسترش یافت.
تأکید بر تربیت مربیان و ساختار حلقههای تربیتی
این مبلغ فعال در حوزه تبلیغ کودک و نوجوان گفت: در این مدل تربیتی، اصل بر تربیت جمعی بوده است؛ بهگونهای که افراد در دل یک جماعت کوچک با محوریت یک مربی رشد کنند. مربی در این سیستم، نقشی مشابه امام جماعت یک مسجد داشت و اعضای حلقه بهعنوان مأمومین تحت هدایت او قرار میگرفتند. این جماعت نهتنها انسجام درونی داشت، بلکه همچون زنجیری متصل بود که اعضای آن از چند جهت به یکدیگر پیوند داشتند.
وی افزود: در فرآیند جذب، مربیان با نوجوانان ابتدا ارتباط برقرار میکردند، سپس مرحله رفاقت، شناخت، تثبیت، نقشآفرینی و رشد را طی میکردند. این سیستم بر اصولی مانند ایجاد انگیزه برای معرفت، تبدیل معرفت به باور، و در نهایت تبدیل باور به اقدام عملی تأکید داشت.
گسترش نظام تربیتی به سنین مختلف و حوزههای متنوع
حجتالاسلام دسمی بیان کرد: این فرآیند تربیتی محدود به گروه نوجوانان نبود، بلکه پس از شکلگیری کادر اصلی، به سمت کودکان، جوانان، دانشجویان، و حتی افراد مسن گسترش یافت. برای هر گروه سنی، مدل متناسبی طراحی شد؛ بهعنوان مثال، جلسات قرآن و عترت برای افراد مسن، و حلقههای بازی برای کودکان.
وی با اشاره به اهمیت نظام تربیتی جمعی و نقش مربیان در هدایت افراد، تأکید کرد: این مدل تربیتی مبتنی بر ایجاد ارتباط عمیق میان مسجد، مدرسه و خانواده بوده و موجب هدایت معنوی و اجتماعی مخاطبان شده است.
نقش حلقههای تربیتی در شکلگیری هویت دینی و اجتماعی کودکان و نوجوانان
حجتالاسلام سعید دسمی، مبلغ برجسته در حوزه تبلیغ کودک و نوجوان، در ادامه مصاحبه خود به تأثیر حلقههای تربیتی بر رشد و هدایت کودکان و نوجوانان اشاره کرد. وی اظهار داشت که نظام تربیتی طراحیشده در این مسیر بهتناسب سنین مختلف تکامل پیدا کرده است؛ حلقههای بازی برای کودکان، حلقههای تربیتی برای نوجوانان، و جلسات قرآنی و معرفتی برای جوانان و بزرگسالان، هرکدام در جایگاه خود نقش کلیدی در تربیت دینی ایفا کردهاند.
این مبلغ دینی تأکید کرد: ارتباط میان مسجد، مدرسه، خانواده و جامعه در این مدل تربیتی بسیار حائز اهمیت بوده است. مسئولیت جذب و هدایت خانوادهها بهطور مستقیم بر عهده مربیان نبوده، بلکه این نوجوانان بودند که خود در تعامل با خانوادههایشان، مسیر همراهی و پذیرش ارزشهای دینی را تسهیل میکردند. میزان رضایتمندی خانواده از فرایند تربیتی فرزندان خود، شاخص مهمی برای سنجش موفقیت این نظام بوده است.
نقش تکلیفمداری در ساختار تربیتی افراد
وی گفت: در این مدل، تکلیفمداری یکی از اصول بنیادین تربیت محسوب میشد. مربیان تلاش داشتند که افراد را نسبت به تکالیف شرعی و اجتماعیشان آگاه کنند و منابع دریافت و فهم تکلیف را به آنان بشناسانند. تکلیف باید درونی و خودجوش باشد، نه یک امر تحمیلی. افراد در این مسیر از حوض بودن خارج شده و مانند چاه جوشان، خود به یک منشأ تولید معرفت و عمل تبدیل میشدند.
حجتالاسلام سعید دسمی همچنین بیان کرد: در این نظام تربیتی، توجه ویژهای به توازن رفتاری و جلوگیری از افراط و تفریط وجود داشت. افراد یاد میگرفتند که چگونه ارزشهای دینی را در خانواده و اجتماع خود نشر دهند، بدون اینکه دچار رفتارهای افراطی شوند. نقش مربیان در اینجا تسهیلگری بود، نه اجبار.
دستاوردهای انسانی و اجتماعی این الگوی تربیتی
این مبلغ فعال در حوزه تبلیغ کودک و نوجوان اظهار داشت: این طرح تربیتی توانست در طول سالهای گذشته اثرات قابلتوجهی در جامعه بهجا بگذارد. بسیاری از نوجوانانی که در این حلقهها رشد یافتند، امروز در مسئولیتهای کلان دولتی، حوزوی، دانشگاهی و اجتماعی نقشآفرین هستند. این مدل تربیتی، نهتنها موجب رشد علمی و فکری افراد شده، بلکه هویت دینی و فرهنگی آنان را تقویت کرده است.
نقش مربیان و تفکر نظاممند در تربیت دینی و اجتماعی
حجتالاسلام سعید دسمی در ادامه مصاحبه خود به اهمیت وجود مربیان توانمند در فرآیند تربیتی اشاره کرد و اظهار داشت: مربی خوب یکی از مهمترین عوامل موفقیت و استمرار برنامههای تربیتی است، چراکه هدایت درست افراد در مسیر معنویت و رشد اجتماعی وابسته به وجود مربیانی است که خود از مبانی فکری و اخلاقی مستحکمی برخوردار باشند.
وی همچنین تأکید کرد: اتصال مستمر به خانه خدا و نظام تفکری قاعدهمند از عناصر کلیدی در شکلگیری شخصیت افراد است. این عوامل، نهتنها مسیر هدایت را هموار میکنند، بلکه موجب میشوند فرد موانع را بخشی از مسیر رشد و تعالی خود بداند، نه عاملی بازدارنده.
نقش جنگ تحمیلی در تجربههای تربیتی و تبلیغ دینی
حجتالاسلام دسمی با اشاره به تجربههای دوران دفاع مقدس بیان داشت: این دوران، فرصت مهمی برای شناخت تأثیر تبلیغ دینی در جذب و تربیت نیروهای جهادی بود. در آن زمان، تلاش میشد نوجوانان از مدرسه به مسجد جذب شوند تا پس از آن بتوانند نقشآفرینی اجتماعی و عملیاتی خود را در جامعه و میدان نبرد ایفا کنند.
وی تصریح کرد: جنگ فرهنگی امروز، شباهت زیادی به مدل کار تربیتی آن دوران دارد. در این مسیر، کادر تربیتی باید متناسب با مقتضیات زمان شکل گیرد و هدایت نوجوانان بهگونهای باشد که تکلیفمداری و مسئولیتپذیری آنان به یک اصل درونی تبدیل شود.
نقش تفکر شهید مطهری در نظام تبلیغ و تربیت
یکی از نکات مهمی که حجتالاسلام دسمی بر آن تأکید داشت، تأثیر تفکر شهید مطهری در نظام تربیتی و تبلیغ دینی بود. وی بیان داشت: منظومه فکری استاد مطهری تاکنون جایگزینی نداشته و همچنان برای همه اقشار جامعه کاربرد دارد. این تفکر بهعنوان یک چارچوب علمی و اعتقادی، توانسته مسیر تبلیغ دینی را هدفمند سازد.
وی توضیح داد: بهرهگیری از آثار شهید مطهری، نهتنها موجب افزایش معرفت دینی افراد میشود، بلکه مسیر هدایت عملی آنان را نیز مشخص میکند. او تأکید کرد که مربیان باید به عمق معنایی این آثار مسلط باشند تا بتوانند پیامهای تربیتی را به شیوهای اثربخش به متربیان منتقل کنند.
ارتباط مبانی اعتقادی با رفتارهای اجتماعی و فردی
این مبلغ فعال در حوزه تبلیغ کودک و نوجوان گفت: در این نظام تربیتی، تلاش شده است تا ارتباط میان مفاهیم اعتقادی و رفتارهای اجتماعی بهصورت نظاممند شکل گیرد. برای مثال، مباحث شهید مطهری در حوزه روابط اجتماعی از طریق کتاب «جاذبه و دافعه» به نوجوانان آموزش داده میشود، بهگونهای که آنان بتوانند تکلیف خود را در ارتباط با افراد مختلف تشخیص دهند.
ضرورت تکلیفمداری و تحول در تبلیغ دینی
حجتالاسلام سعید دسمی در ادامه به مفهوم تکلیفمداری بهعنوان محور اصلی تربیت دینی اشاره کرد و بیان داشت: انجام تکلیف نباید صرفاً یک وظیفه اجتماعی تلقی شود، بلکه باید بهعنوان یک اصل شرعی و الهی در زندگی فردی و اجتماعی نهادینه شود.
وی تأکید کرد: در این نظام تربیتی، افراد نهتنها در ابعاد تحصیلی، بلکه در تمامی انتخابهای خود—از روابط اجتماعی گرفته تا تصمیمگیریهای سیاسی—باید بر مبنای تکلیف شرعی عمل کنند. فردی که در این مسیر قرار میگیرد، مسئولیت خود را در هدایت دیگران نیز درک خواهد کرد و هرگز میدان عمل را ترک نخواهد کرد، زیرا عقبنشینی از تکلیف، زمینهساز ضعف عقلانی و اخلاقی خواهد شد.
ضرورت عمومیسازی تبلیغ دین و حرکت بهسوی تربیت رفتارساز
حجتالاسلام دسمی با اشاره به تجربههای حاصل از طرح حلقههای صالحین تأکید کرد: تبلیغ دین نباید در انحصار روحانیت قرار گیرد. تبلیغ دینی باید مردمی شود و همه افراد جامعه، از معلمان و کسبه گرفته تا دانشجویان، باید بتوانند مبلغ دین باشند.
وی در ادامه بیان داشت: تبلیغ دینی نباید صرفاً به سخنرانیهای عمومی محدود شود، بلکه باید به سمت تربیت و رفتارسازی حرکت کند. تبلیغ دینی زمانی موفق خواهد بود که بتواند افراد را به تغییر رفتار سوق دهد و آنها را از مرحله شنیدن مفاهیم دینی به مرحله عمل و اجرا برساند.
ساختارمند شدن تبلیغ دینی؛ چالشها و فرصتها
حجتالاسلام دسمی به ضرورت نظاممندی تبلیغ دینی اشاره کرد و بیان داشت: هرچند برخی معتقدند ساختارهای تبلیغی موجب فاصله گرفتن از مردمیبودن تبلیغ میشوند، اما اگر این ساختارها با هدف تسهیلگری و حمایت از مبلغین طراحی شوند، میتوانند نقش مؤثری در گسترش دین ایفا کنند.
وی تصریح کرد: نهادهای تبلیغی بهگونهای عمل کنند که مبلغین از آزادی عمل و ابتکار برخوردار باشند. او بیان کرد که تبلیغ دین نیازمند نوآوری، خلاقیت و متناسبسازی با مقتضیات جامعه است و ساختارهای کلیشهای و اداری نمیتوانند تحولات لازم را رقم بزنند./ حوزه