به گزارش صد آنلاین، این متهم میگوید قهرمان کشتی است که پس از تصادف با خودرو پورش کرایهای به استخدام باند خلاف در آمد. گفتههای این مرد جوان را درباره اینکه چطور از تشک کشتی به دایره سرقت پلیس آگاهی رسید، بخوانید.
*ورزشکاری؟
بله، کشتیگیرم. مقام کشوری هم دارم، اما بدبیاری باعث شد که کارم به سرقت کشیده شود.
*بدبیاری تو چه بود؟
راستش را بخواهید وضع مالی بدی ندارم، اما بلندپروازم و دلم میخواست همیشه خودروهای آخرین مدل زیر پایم باشد و در خانههای لاکچری بالای شهر زندگی کنم.
*برای رسیدن به این خواسته دلت چه کردی؟
در مهمانیهایی که آگهیاش را در شبکههای اجتماعی میدهند و ورودیه دارد شرکت میکردم. در این مهمانیها با دختران پولدار دوست میشدم، برای اینکه آنها باور کنند وضع مالی ام خوب است هر بار به این مهمانیها میرفتم خودروی پورش کرایه میکردم. در آخرین مهمانی، مست کرده و مقداری هم گل کشیده بودم، به همراه دختر جوانی که در مهمانی با او آشنا شده بودم سوار بر خودروی پورش شدم. در دور دوری که داشتیم تصادف کردم و ماشین خسارت زیادی دید.
*برای پرداخت خسارت چه کردی؟
با پسرخالهام، ایمان، تماس گرفتم و از او پول خواستم. او گفت مهریه همسرش را باید بدهد و خودش هم لنگ پول است. به ایمان گفتم با این شرایط چه کار باید انجام دهم و او شاهین خلاف را معرفی کرد، مرد خلافکاری که همان شب پول تعمیر و خسارت پورش را داد. حتی گفت نیاز ندارد کل پول را یکجا بدهم و میتوانم به صورت قسطی این پول را پرداخت کنم. فقط شرطی داشت که در آن شرایط شرط او را قبول کردم.
*شرط شاهین خلاف چه بود؟
من به استخدام او درمیآمدم تا وسایل خانههای بالای شهر را سرقت کنم.
*شاهین چه جور آدمی بود که به تو پول داد و بعد هم برای خلاف استخدامت کرد؟
همانطور که از اسمش معلوم بود سردسته خلافکاران بود و هر خلافکاری را تصور کنید میشناخت. شاهین، من و پسر خالهام را استخدام کرد تا دزدی کنیم، آن هم نه دلار و طلا.
*پس برای سرقت چه چیز استخدامتان کرد؟
شاهین میگفت هر چی زی را گیرتان آمد و ارزش نقد کردن داشت، سرقت کنید.
*خانهها را چطور شناسایی میکردید؟
نیاز به شناسایی نبود، خود شاهین معرفی می کرد. او افراد زیادی را میشناخت. گروهی برایش زاغزنی میکردند و خانههایی را برای معرفی میکردند. گروهی برایش سرقت میکردند و یک عده هم اموال سرقتی را میفروختند. قرار بر این شد که هر وسیله سرقتی که برایش میآوردیم به قیمت دست دو با ما حساب کند. نیمی از پول را به عنوان بدهیاش بردارد و نیمی از آن را به عنوان مزد پرداخت میکرد.
*چه وسایلی را سرقت کردید؟
شاهین گفته بود هر چه گیرمان آمد. از فرش و قالیچه گرفته تا طلا و جواهر. هر چیزی که میشد به پول تبدیل کرد و میتوانستیم سرقت کنیم./سایت جنایی