به گزارش صد آنلاین، عادات روزانه نقش اصلی را در سلامت مغز ایفا میکنند و برخی از آنها حتی در ظاهر بیضرر به نظر میرسند، اما با گذشت زمان میتوانند زوال شناختی را تسریع کنند. در ادامه به ۶ الگوی زندگی اشاره میکنیم که مغز را زودتر از حد طبیعی پیر میکنند و منجر به احساس «مه مغزی» (کاهش وضوح ذهنی) میشوند.
این باور که انجام چند کار همزمان و مصرف بیوقفه اطلاعات، تیزهوشی مغز را حفظ میکند، غلط است. در واقع، مغز در زمان استراحت رشد میکند. سر و صدای پسزمینه تلویزیون، جابهجایی مداوم بین کارها، و مرور بیپایان شبکههای اجتماعی، تحریک بیش از حد مغز را به دنبال دارد. این وضعیت باعث میشود مغز نتواند اطلاعات را به خوبی ذخیره یا به خاطر بسپارد.
وضوح ذهنی واقعی از سکوت عمدی یا وقفههای کوتاه در فعالیتها ناشی میشود. بدون استراحت منظم، حافظه شروع به مه آلود شدن میکند.
در خواب عمیق، مغز فرآیند پاکسازی خود را آغاز میکند. در طول «خواب موجهای آهسته»، سمومی مانند بتا آمیلوئید (مرتبط با بیماری آلزایمر) دفع میشوند. کمبود خواب مزمن باعث تجمع این مواد سمی، کوچک شدن هیپوکامپ (بخش مسئول یادگیری و حافظه)، و کاهش قدرت شناختی میشود. خواب عمیق تنبلی نیست؛ بلکه یک فرآیند حیاتی برای بقا و سلامت مغز است.
کمبود نور خورشید باعث اختلال در ریتم شبانهروزی مغز میشود. نور طبیعی بر تنظیم ساعت درونی بدن تأثیر میگذارد که بر خلقوخو، تمرکز، و عملکرد حافظه اثر میکند. بدون قرار گرفتن منظم در معرض نور خورشید، سطح سروتونین (نوروترانسمیتر ضروری برای سلامت شناختی) کاهش یافته و مغز در ذخیرهسازی اطلاعات دچار مشکل میشود. یک پیادهروی کوتاه روزانه در طبیعت نه تنها روحیه را بالا میبرد، بلکه از ساختار مغز محافظت میکند.
اجتناب از بیان احساسات باعث فعال شدن مدارهای استرس مغز میشود. استرس عاطفی مزمن سطح کورتیزول (هورمون استرس) را افزایش داده و در بازیابی حافظه و یادگیری اختلال ایجاد میکند. بهزیستی عاطفی فقط یک مسئله روانی نیست؛ بلکه مستقیماً با سلامت مغز در بلندمدت مرتبط است. گفتگو با دوستان، نوشتن احساسات، یا حتی گریه کردن در صورت لزوم، به حفظ ساختار مغز کمک میکند.
ویتامین B12 در سلامت اعصاب و تولید گلبولهای قرمز خون نقش کلیدی ایفا میکند. کمبود آن میتواند علائم زوال عقل را تقلید کند و در صورت عدم درمان، اختلالات شناختی پایدار ایجاد کند. اسیدهای چرب امگا ۳ (به ویژه DHA) نیز برای حفظ ساختار سلولهای مغز ضروری هستند. عدم مصرف آنها منجر به کاهش سرعت پردازش اطلاعات، از دست دادن حافظه، و بدتر شدن خلقوخو میشود. بدن این مواد مغذی را خود تولید نمیکند، بنابراین باید از طریق رژیم غذایی تأمین شوند.
روالهای تکراری بدون تحديهای شناختي، انعطافپذیری مغز را کاهش میدهند. نوروپلاستیسیته (توانایی مغز در شکلگیری مسیرهای جدید) نیازمند یادگیری چیزهای جدید و خلاقیت است. عدم تحریک ذهنی یک عامل پنهان در کاهش زودهنگام حافظه است. یادگیری یک زبان جدید، نواختن ساز، یا حتی تغییر مسیر رفتوآمد، مسیرهای عصبی تازهای را فعال میکنند. مغز مانند یک ماهیچه است: بدون تمرین، قدرت خود را از دست میدهد./ همشهری