آخرین اخبار
۱۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۵
صوتی | اگر خدا عادل است پس چرا این همه بلا و تلخی در دنیا هست؟
بازدید:۴۹۷
صد آنلاین | آیا پیر شدن و مرگ عزیزان که از تلخ‌ترین وقایع می‌باشد، با "عدل خدا" منافات دارد؟! آیا اگر در جنگلی آتشی روشن شود و هزاران هکتار جنگل [مانند کالیفرنیا] در آتش بسوزد، با "عدل خدا" منافات دارد؟!
کد خبر : ۱۴۳۲۸۵

آیا پیر شدن و مرگ عزیزان که از تلخ‌ترین وقایع می‌باشد، با "عدل خدا" منافات دارد؟! آیا اگر در جنگلی آتشی روشن شود و هزاران هکتار جنگل [مانند کالیفرنیا] در آتش بسوزد، با "عدل خدا" منافات دارد؟!

●- «اگر خدا عادل است، پس چرا این همه بلا و تلخی در دنیا هست؟» پرسش نیست، بلکه دقیقاً همان "شبهه" است، چرا که ساختار شبهه، مبتنی بر "اگر" و "پس" می‌باشد.

 

تعداد بازدید : 30
 

گزاره‌هایی چون: «آیا خداوند متعال، علیم، حکیم، عادل، قادر و ... می‌باشد و چرا؟»، "پرسش" است، اما گزاره‌هایی چون: «اگر خداوند متعال، علیم، حکیم، عادل و قادر است، پس چرا چنین و چنان شده یا می‌شود؟!»، همان «شبهه» می‌باشد.

●- در این دسته از شبهات، موضوع و هدف اصلی، پاسخ به چراهایی که در ادامه "پس" آمده نمی‌باشد، بلکه همان موضوعی است که در ادامۀ " اگر" آمده است؛ مانند: «اگر خدا عادل است ...»! این گزاره، طرح و القای شبهه نسبت به «عدل إلهی» می‌باشد!

الف - اگر کسی خداوند متعال را نمی‌شناسد و به توحید باور، اعتقاد و ایمانی ندارد؛ نباید دربارۀ علم، حکمت، قدرت یا عدل آن خدایی که وجودش را تکذیب می‌کند بپرسد! اما اگر کسی خداشناس و خدا باور باشد؛ هرگز در علم، حکمت و عدل إلهی، تردید نمی‌کند؛ چرا که می‌داند خدا باید عادل باشد و کسی که عادل نیست، یک انسان رشد یافته هم نیست، چه رسد به این که خدا باشد.

«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا» (النساء، 40)

- همانا خداوند (حتی) به اندازه سنگينی ذره‏‌ای ستم نمی‏كند و اگر كار نيكی باشد، آن را دو چندان می‏سازد، و از نزد خود پاداش عظيمی (در برابر آن) می‌دهد.

ب - نقطۀ مقابل "عدل"، "ظلم" است؛ لذا اگر کسی در عدل حق تعالی تشکیک و تردید نماید، نسبت به ظالم نبودن او تردید نموده است! و البته این نه تنها اهانت، بلکه افترای بسیار بزرگی به او می‌باشد و کسی که چنین افترایی به او بزند، خود ظالم‌ترین می‌باشد:

«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُوَ يُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ » (الصف، 7)

- چه كسی ظالم‌تر است از آن كس كه بر خدا دروغ (افترا) می‏بندد، در حالی كه دعوت به اسلام می‏شود، خداوند قوم ظالم را هدايت نمی‏كند.

ج - اهانت و افترای به خداوند سبحان، بدتر از کفر و تکذیب اوست؛ چرا که کافر وجودش را تکذیب می‌کند، اما افترا زننده، وجودش را تصدیق می‌کند، ولی با افتراهایش به دشمنی با او برمی خیزد! می‌گوید: «او هست، اما در عدلش تردید هست»، یعنی: در این که ظالم نباشد و ظلم نکند نیز تردید وجود دارد!

 

 

د - "ظلم"، از جهل، نشناختن و عدم رعایت حقوق، حرص، طمع، عصبیت و البته ضعف در تحقق اراده‌ها و دست یافتن به خواسته‌ها نشأت می‌گیرد که بدیهی است خداوند متعال، منزه و مبرا [سبحان] از این نیستی‌ها، کاستی‌ها، نقص‌ها و عیوب می‌باشد؛ چنان که فرمود:

«سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ»

- منزه است پروردگار آسمانها و زمين، پروردگار عرش، از توصيفی كه آنها می‏كنند.

«فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ»

- آنها را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه‌ور باشند، و سرگرم بازی، تا روزی را كه به آنها وعده داده شده است ملاقات كنند (و نتيجه كار خود را ببينند).

«وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ»

- او كسی است كه در آسمان إله (معبود) است و در زمين إله (معبود) است و او حكيم و عليم است.

«وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» (الزخرف، 82 تا 85)

- و خیر پایدار (زوال ناپذير) است كسی كه مالك و حاكم آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است می‏باشد، و آگاهی از زمان قيامت فقط نزد او است و به سوی او باز می‏گرديد.

عدل إلهی

مکرر بیان شد که معنا و مصداق "عدل"، عواطف و احساسات، یا برقراری مساوات، یا تأمین رفاه و امنیّت برای همگان نیست؛ و "عدل"، نظام حاکم بر عالَم خلقت و هدایت را بر هم نمی‌زند!

کامل‌ترین تعریف از "عدل" را امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا - عدل، هر چیزی را در جای خودش قرار می‌دهد» (نهج البلاغه، حکمت 437). لذا عدل یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خودش، و ظلم یعنی قرار دادن هر چیزی در غیر جای خودش.

بنابراین، اگر زلزله‌ای رخ دهد و خانه‌هایی که غیر اصولی روی خط زلزله ساخته شده‌اند ویران شوند - یا اگر ظالمی، چاقویی به قلب مظلومی فرو کرد و او کشته شد - یا اگر ظالمان در جنگ، با بمباران خانه‌های ملتی مظلوم را بمباران کنند و آنها را قتل عام نمایند - منافاتی با "عدل إلهی‌" ندارد؛ چرا که اصل علیّت بر عالم هستی حاکم است و هر چیزی و هر کاری، اندازه‌ها، حدود و آثار خود را دارد.

دنیا و انسان

"دنیا"، بهشت نیست که محل رفاه و امنیّت کامل و همیشگی باشد، بلکه دار فناست؛ لذا دار بروز مشکلات و البته گذر موفق از آنها برای رسیدن به رشد و کمال می‌باشد.

"انسان" نیز "مجبور" آفریده نشده تا نتواند هیچ ظلمی به خود یا دیگران بنماید. آدمی از موهبت "عقل و اختیار" برخوردار شده که امتیاز او نسبت به سایر موجودات می‌باشد، و "اختیار" او نیز فقط به مواضع و عملکردهایی اختصاص دارد که می‌تواند در آنها بین چند گزینه، یکی را "انتخاب" کند؛ لذا ممکن است حق و عدل را انتخاب کند و حتی جود، کرم و فضل را انتخاب کند، و ممکن است جهل، تکبر و ظلم را انتخاب نماید و به خودش و دیگران آسیب برساند و سبب بروز تلخی‌ها شود.

بلاها و تلخی‌ها

"بلا"، الزاماً "بد" نیست، بلکه به هر امری که آدمی به آن مبتلا شود، و به سبب آن امتحان شود، "بلا" گفته می‌شود. بنابراین، می‌توان گفت: «فقر، بلاست؛ چنان که ثروت نیز بلا می‌باشد - بیماری بلاست، چنان که سلامتی نیز بلا می‌باشد». لذا فرمود که اساساً خلقت انسان، مستقر شدنش در زمین، افت و خیزها، پیش‌آمدهای خوشایند یا ناخوشایند، مرگ و زندگی و ...، همه برای این است که معلوم شود چه کسی در ابتلائات و آزمایشات، چگونه عمل می‌کند:

«الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ» (الملک، 2)

- همان كسی كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل می‏كنيد و او شكست ناپذير و بخشنده است.

خداوند سبحان، حضرت ابراهیم علیه السلام را به بلاهای گوناگون آزمایش نمود و چون موفق بیرون آمد، او را به امامت بندگانش منصوب نمود؛ بنابراین، این بلاها برای او خیر و سبب رشد، کمال و تقرب بیشترش گردید:

«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (البقره، 124)

- و [یاد کنید] هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش [به خاطر شایستگی ولیاقت او] فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم [نیز پیشوایانی برگزین]. [پروردگار] فرمود: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی‌رسد.

●- بدیهی است که در این دنیا فانی و در این زندگی گذرای انسان در دنیا، برخی از پیش‌آمدها، یا خوشایند و مفیدند و یا چنین به نظر می‌رسند و برخی دیگر یا واقعاً تلخ و ناراحت کننده‌اند، یا ابتدا چنین به نظر می‌رسند؛ آیا این پیش‌آمدها، منافاتی با "عدل إلهی" دارد؟

●- بسیاری از تلخی‌ها، به خاطر ظلم آدمی به خودش و دیگران پدید می‌آید، لذا فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» (النّحل، 90)

- همانا خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزديكان می‌دهد، و از فحشاء و منكر و ظلم و ستم نهی می‌كند، خداوند به شما اندرز می‌دهد، باشد که متذكر شويد.

 

مهدی حسینی مغویان
نویسنده:
مهدی حسینی مغویان
اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها