به گزارش صد آنلاین ، مرد میانسالی در روزهای گذشته به دادسرای امور جنایی تهران مراجعه کرد و از مفقود شدن دختر جوانش خبر داد. س از آن پرونده به شعبه اول دادیاری دادسرای جنایی تهران ارجاع شد و وقتی مرد پیش روی دادیار روحانی زاده نشست، گفت: من دختری 18 ساله به نام مینا دارم و ساکن جنوب کشور هستم. دخترم سه هفته قبل برای ملاقات دوست بیمارش که در خانه بستری بود از خانه خودمان بیرون رفت و دیگر برنگشت. او تلفن همراهش را پاسخگو نبود و بعد از مدتی هم خاموش شد. حتی وقتی به خانه دوست بیمارش رفتم، متوجه شدم اصلا به آنجا نرفته است. فکر کردم یا بلایی سر مینا آمده یا از اول دروغ گفته بود. به خانه دوستان، آشنایان و اقوام سر زدیم و سراغش را گرفتیم؛ اما باز هم بیفایده بود. ردی از این دختر نبود که نبود. وقتی از جستوجوهای معمول ناامید شدیم به پلیس آگاهی شهرمان رفتیم و شکایت کردیم. در آنجا در مورد کسی که به او شک داریم پرسیدند. تنها کسی که به او شک داشتیم، خواستگار 20 ساله دخترم به نام کامران بود.
این پدر نگران ادامه داد: دخترم با کامران ر اینستاگرام آشنا شد؛ اما ما به خاطر اینکه آن پسر کار درستی نداشت و سن هر دو آنها هم کم بود، اجازه ازدواج ندادیم. در نهایت هم از آن پسر شکایت کردم و با ماموران به مقابل خانهاش رفتیم؛ ولی خانوادهاش گفتند او برای کار به شهر دیگری رفته و از وی خبری ندارند.
به گفته شاکی یک هفته بعد از این ماجرا فردی با تلفن ناشناس ماهوارهای به او زنگ زد و از ربودن دخترش خبر داد. تماس گیرنده ناشناس گفته بود: دخترت را ربودهام و برای آزادی او باید معادل 5 میلیارد تومان، سکه و یورو و دلار را در یکی از محلات تهران تحویل بدهی.
دادیار جنایی با شنیدن اظهارات این مرد دستور به ادامه تحقیقات داد. سرانجام ماموران پلیس پایتخت پس از مدتی رد کامران را در خانهای در جنوب تهران به دست آوردند.
به این ترتیب چند روز پیش ماموران به خانه مورد نظر رفتند؛ اما معلوم شد از خواستگار مظنون به آدم ربایی و دختر جوان خبری نیست. به همین دلیل پسر جوانی که در آن خانه ساکن بود مورد تحقیق قرار گرفت و معلوم شد او یکی از اقوام کامران است. مرد جوان در اظهاراتش گفت: کامران و دختری که به خواستگاریش رفته بود به هم علاقه داشتند اما خانواده دختر مخالف ازدواجشان بودند به همین خاطر تصمیم گرفتند برای ازدواج و ادامه زندگی به تهران بیایند. بنابراین یک روز از خانههایشان در جنوب کشور فرار کردند و به تهران پیش من آمدند؛ اما وقتی فهمیدند که خانواده مینا شکایت کردهاند و ممکن است هر لحظه پلیس دستگیرشان کند، تصمیم گرفتند نقشه آدمربایی را اجرا و از خانواده دختر اخاذی کنند و خانهای در تهران اجاره و زندگیشان را شروع کنند.
این مرد در ادامه تحقیقات گفت: آنها با خانواده مینا در تهران قرار گذاشتند و چند مرتبه سر قرار رفتند تا پول را بگیرند، اما هر بار دیدند خانواده دختر با پلیس آمده و احتمال اینکه لو بروند زیاد است، به همین خاطر قید اخاذی 5 میلیارد تومان را زدند. بعد از آن بود که نقشه جدیدی برای ادامه زندگیشان کشیدند، دختر طلاهایی به ارزش 300 میلیون تومان طلا همراه داشت که همه آنها را فروختند تا قاچاقی از مرز خارج شوند، در واقع فرار کردند تا دستگیر نشوند. آنها به نقطه صفر مرزی رفتند تا قاچاقی به ترکیه بروند.
کارآگاهان پلیس با بدست آمدن سرنخهای جدید به نقطه صفر مرزی رفتند، اما متوجه شدند دیر رسیدهاند و دختر و پسر جوان به ترکیه رفتهاند.
در حال حاضر دادیار پرونده دستور انجام هماهنگی با اینترپل برای شناسایی و دستگیری این دختر و پسر جوان را صادر کرده است. به این ترتیب انتظار میرود که از طریق پلیس بین الملل دختر فراری و پسر خواستگار بازداشت و تحویل پلیس ایران شوند.