به گزارش صد آنلاین ، زن 36ساله تبعه افغانستان با حضور در کلانتری گلشهر مشهد و گفتوگو با کارشناس اجتماعی این کلانتری، ماجرای زندگی پر از رنج خود را اینگونه روایت کرد:15سال بیشتر نداشتم که کرامت به خواستگاریام آمد. خانواده ما با خانواده او در تهران رفتوآمد داشتند و پس از عقد، مرا به یکی از روستاهای تهران برد.
از همان روز اول در یک اتاق 12متری کنار مادرشوهرم زندگی میکردم و هیچ حریم خصوصی نداشتم. همسرم هم تنها به حرف مادرش گوش میداد. حتی برای دیدن خانوادهام باید به مادرشوهرم التماس میکردم تا اجازه بدهد پدرم به دنبالم بیاید و با هزینه خودش مرا به مشهد ببرد.
این زن جوان ادامه داد:هیچوقت اختیار خرید برای خودم نداشتم. به خاطر خرید یک دامن 70هزار تومانی آنقدر تحقیر شدم که در نهایت همان دامن را به خواهرشوهرم بخشیدم. زندگی من سراسر محدودیت و سرزنش بود تا اینکه در دوران کرونا شوهرم همراه یکی از شرکایش کارگاه تولید ماسک راه انداخت. در همان زمان، پنهانی زنی را به عقد موقت خود درآورده بود و بعداً ادعا کرد چون آن زن مبلغ زیادی در اختیارش گذاشته بود، برای پرداخت بدهیها مجبور شده پیشنهاد ازدواج را بپذیرد.
او افزود:وقتی پیامکهای مشکوکی در گوشیاش دیدم، متوجه شدم همسرم به رمالی متوسل شده تا آن زن را دوباره به زندگیاش برگرداند. رمال سه میلیون تومان از شوهرم گرفته بود و وعده داده بود که ظرف چند ساعت، زن مورد نظرش با او تماس خواهد گرفت! این ماجرا سرآغاز مشاجرهها و اختلافات شدید ما شد.
زن افغان گفت:مدتی بعد، شوهرم ناگهان تصمیم گرفت به مشهد بازگردیم. وقتی علت را پرسیدم، گفت آن زن برای طلبش فقط 2ماه به او فرصت داده و حکم جلبش را گرفته است. پس از بازگشت، پیامکی روی گوشی شوهرم دیدم که نوشته بود: به هوویم بگو از مشهد برایم زعفران سوغاتی بیاورد! این دیگر برایم غیرقابل تحمل بود. وقتی اعتراض کردم، شوهرم مرا به شدت کتک زد. بعد از آن به پزشکی قانونی رفتم تا از او شکایت کنم. اما واقعیت این است که این زندگی دیگر فایدهای ندارد و اکنون به جدایی از کرامت فکر میکنم.
بر اساس این گزارش، با دستور سرهنگ ابراهیم عربخانی، رئیس کلانتری گلشهر مشهد، پرونده این زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی قرار گرفت و توسط مشاوران زبده مورد بررسی کارشناسی قرار دارد./رکنا