به گزارش صد آنلاین، پرونده مرگ آتشین سه عضو خانوادهای که یک سال قبل در جریان حادثه آتشسوزی جان باخته بودند با اظهارات مرد همسایه برای همیشه به بایگانی سپرده شد.
ساعت ۷:۱۰ عصر روز شنبه ۲۲ مهرماه سال گذشته به آتشنشانان تهران و مأموران پلیس خبر رسید ساختمانی مسکونی در خیابان ولیعصر نزدیکی خیابان زرتشت دچار آتشسوزی شده است.
وقتی آتشنشانان به محل حادثه رسیدند، مشاهده کردند طبقه چهارم ساختمانی که زوج میانسالی همراه دختر جوانشان در آن زندگی میکنند آتش گرفته است. پس از اطفای حریق، آتشنشانان و مأموران پلیس پیکرهای نیمهجان و سوخته اعضای خانواده را به بیمارستان منتقل کردند، اما ساعتی از حادثه نگذشته بود که تیم پزشکی اعلام کرد هر سه عضو این خانواده بر اثر شدت سوختگی به کام مرگ رفتهاند.
با اعلام خبر مرگ پدرام، همسر و دختر جوانش، پرونده به دستور قاضی سالار صنعتگر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. همچنین بازپرس پرونده دستور داد اجساد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شوند و کارشناسان آتشنشانی هم علت اصلی آتشسوزی را اعلام کنند.
تحقیقات درباره این حادثه در حالی ادامه پیدا کرد که مأموران احتمال میدادند آتشسوزی بر اثر حادثهای رخ داده باشد، اما وقتی کارشناسان آتشنشانی اعلام کردند آتشسوزی عمدی بوده و فرد یا افرادی با پاشیدن بنزین خانه و اعضای آن را به آتش کشیدهاند، پرونده وارد مرحله تازهای شد و فرضیه قتل اعضای خانواده از سوی تیم جنایی قوت گرفت.
از سوی دیگر پزشکی قانونی هم پس از معاینات تخصصی اعلام کرد سه عضو خانواده بر اثر آتشسوزی عمدی فوت کردهاند. البته در این حادثه ابتدا مادر و دختر و در ادامه پدر خانواده دچار آتشسوزی میشوند و جانشان را از دست میدهند.
با جمعآوری این اطلاعات، حدس و گمان درباره مرگ اتفاقی اعضای خانواده به پایان رسید و مشخص شد در قتل سه عضو خانواده فرد یا افرادی دست دارند. بدین ترتیب تحقیقات و بررسی دوربینهای مداربسته برای به دست آوردن سرنخی از قاتل کلید خورد، اما مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته محل حادثه هیچ سرنخی پیدا نکردند و دریافتند روز حادثه هیچ فرد یا افرادی به خانه آنها آمد و شد نداشتهاند. همچنین گفتههای همسایهها هم نشان میداد چند روز قبل از حادثه، فردی از دوستان یا بستگان آنها به ساختمان رفت و آمد نداشته است.
بدین ترتیب فرضیه قتل خانوادگی برای مأموران قوت گرفت، اما آنها هیچ سرنخی برای اثبات این فرضیهشان پیدا نکردند تا اینکه چند روز قبل مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و راز مرگ سه عضو خانواده را برملا کرد.
وی گفت: «پدرام همراه خانوادهاش چند سالی همسایه ما بودند و در یک ساختمان زندگی میکردیم. از آنجایی که واحد ما روبهروی واحد آنها بود، متوجه شدم زن و شوهر با هم اختلاف دارند، چون همیشه صدای درگیری، کتککاری و مشاجرههای آنها به گوشم میرسید. البته همسایهها خبر داشتند آنها با هم اختلاف دارند، اما هیچ کسی جز من خبر نداشت که پدرام، همسر و دخترش را به آتش کشید و بعد خودش هم طعمه حریق شد و جانش را از دست داد. روز حادثه وقتی متوجه آتشسوزی شدم با همسایهها تلاش کردیم آتش را خاموش کنیم و من قبل از اینکه آتشنشانان برسند به داخل خانه رفتم و خودم را به آنها رساندم. همسر پدرام به سختی نفس میکشید و به من گفت با شوهرم درگیر شدم و او هم بنزین داخل بطری را روی من و دخترم پاشید و کبریت را روشن کرد، اما لباسهای خودش هم آغشته به بنزین بود و آتش گرفت.
من در این یک سال میترسیدم واقعیت را بگویم و احتمال میدادم همسرش به خاطر اختلاف با شوهرش به دروغ حادثه آتشسوزی را به گردن شوهرش انداخته، اما مدتی قبل که از طریق بستگانشان فهمیدم آتشنشانان اعلام کردهاند آتشسوزی عمدی بوده عذابوجدان به سراغم آمد و تصمیم گرفتم واقعیت قتل مادر و دختر به دست پدر خانواده را برملا کنم.» با اظهاراتی که مرد همسایه در اختیار مأموران قرار داد، کارآگاهان دست به تحقیقات میدانی زدند و متوجه شدند پدرام اختلاف زیادی با همسر و دخترش داشته و حتی چند باری هم آنها را تهدید به مرگ کرده است. از طرفی هم نتایج پزشکی قانونی و کارشناسان آتشنشانی گفتههای مرد همسایه را تأیید میکرد. بنابراین با مشخص شدن عامل حادثه مرگبار و از آنجایی که قاتل در همان حادثه جان خود را از دست داده بود، پرونده به دستور بازپرس جنایی بسته شد.
مهر