به گزارش صد آنلاین، موضوعی که بیشتر روانشناسان و متخصصان حوزه کودک به آن باور دارند و از آموزههای اساسی زندگی در خلال بازی میگویند. اهمیت بازی، نوع بازی و تاثیر آن بر رشد و خلاقیت کودک آنقدر مهم است که با معصومه تختی، روانشناس و مشاور کودک و خانواده در اینباره گفتوگو کردیم و از بالا بردن کیفیت بازی کردن دوران کودکی پرسیدیم.
آنها بخش زیادی از زمان خود را صرف بازی کردن میکنند تا مهارتهای خود را تقویت کنند. در واقع بازی از این جهت اهمیت دارد که فارغ از سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت، کودکان در بازیهایشان زندگی میکنند تا برای سالهای بزرگسالی آماده زندگی شوند. آنها واقعا بازی میکنند و زندگی کردن را یاد میگیرند.
با عروسکشان محبت کردن را یاد میگیرند، با دوستانشان مهارت نه گفتن و مهارت دوستیابی را آموزش میبینند و در لحظه لحظه بازی میتوانند موضوعات جدیدی یاد بگیرند و آنها را در آینده استفاده کنند. البته که لازمه این یادگیری موثر، این است که والدین هم آنها را بلد باشند و در زندگیشان اجرایی کنند؛ اینطور نباشد که کودک چیزی را یاد بگیرد اما در کردار والدینش آن را نبیند!
بزرگسالان نمیتوانند به خوبی احساساتشان را بیان کنند، چه برسد به کودکان! این واقعیتی است که باعث میشود بیشتر از هر وقت دیگری مطمئن شویم که تنها راه بیان احساسات و ارتباطات در کودکان، بازی کردن است؛ چنانکه قریب به اتفاق متخصصان و روانشناسان حوزه کودک معتقدند کودکان با بازی کردن با آدمهای اطراف خود ارتباط برقرار میکنند، اتفاقات تازه را تجربه میکنند، حال خودشان را توصیف میکنند و با محیط پیرامونشان خو میگیرند. روشی از ابراز احساسات که به طور غریزی در وجود کودکان وجود دارد و لازم است که توسط والدین به سمت و سویی درست هدایت شود تا بتواند باعث شکوفایی استعدادهای او شود.
«وقت را جایگزین اسباببازیهای گرانقیمت کنید.» موضوعی که معصومه تختی، مشاور کودک و خانواده و دیگر مشاوران کودک مدام تاکید میکنند و از اهمیت تعاملهای مادرانه و پدرانه با کودک بدون هیچ ابزاری میگویند: « در بازیهای بین والدین با کودک، میتوان بدون هیچ ابزاری و یا ابزارهای بسیار ساده، بازیهای بسیار هیجانانگیز، سرگرمکننده و آموزندهای انجام داد.
نمونه سادهتر آن هم بازی قایم باشک است که تلاش و پیگیری را به کودک میآموزد؛ اینکه در چه زمانی حرف بزند و چه زمانی سکوت کند. در واقع اگر پدر و مادر بتوانند به کودک درونشان رجوع کنند و در زمان بازی با فرزندشان، آن را زنده کنند، میتوانند رشد ارتباطی بسیار خوبی را به فرزندشان هدیه بدهند.» بدیهی است هرچه این ارتباطات از طریق بازی بیشتر باشد، امکان حرفشنوی بچهها از والدین هم بیشتر میشود.
تختی، از اهمیت نوع بازیهایی که کودک را درگیر میکند، میگوید: «لزوما اینطور نیست که فرزندمان حتما باید اسباببازیهای خاصی داشته باشد تا بتواند به آن رشد ایدهآل برسد. واقعیت این است که هر وسیلهای که بتواند کوچکترین جذابیتی برای بچهها داشته باشد، میتواند ابزاری برای سرگرمی و یادگیری باشد، میخواهد یک بادکنک باشد یا در یک بطری پلاستیکی!» در واقع هر وسیله پیشپا افتادهای میتواند آن ارتباط دلخواه و مناسب را برای کودک فراهم کند:« اما در این میان ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟ والدین یک اسباببازی بسیار گرانقیمت تهیه کنند و با این هدف که مبادا اسباببازی خراب شود، مدام احساسات کودک را دچار ترس، و نگرانی و اضطراب کنند و حتی باعث خشم بین خود و کودک شوند. فراموش نکنید که چنین رفتاری نه فقط برای رشد کودک سودمند نیست بلکه از جنبههای مختلف، آثار مخربی هم دارد.» اینطور که تختی میگوید، سادگی یا پیچیدگی اسباببازی مهم نیست؛ بلکه آنچه اهمیت دارد، درگیر کردن حواس کودک به آن وسیله است.
میخواهید چه چیزی به فرزندتان یاد بدهید؟ بخشندگی؟ دوستی با دوستان؟ حرفشنوی؟ هر آنچه را که میخواهید در وجود فرزندتان ببینید میتوانید در خلال بازی کردن به او بیاموزید. این را تختی، مشاور کودک و خانواده میگوید که معتقد است کودک با بازی کردن راه و رسم زندگی را یاد میگیرد:« تأثیر بازی در پرورش ذهن و خلاقیت کودکان آنقدر زیاد است که حتی میتواند سرنوشت و آینده او را شکل بدهد. میتواند ویژگیهای شخصیتی کودک را نمایان کند و نشان دهد که کودکمان چه تواناییها، ویژگیها، خصلتها و استعدادهایی دارد.»
اینطور که روانشناسان میگویند، حضور کودکان در محیطهای اجتماعی و بازیهای گروهی میتواند روابط اجتماعی آنها را تقویت کند و خصلتهای اجتماعی مانند بخشندگی، گذشت و ... را در وجودشان تقویت کند:«نقطه عکس این ماجرا این است که کودک مدام به تنهایی مشغول بازیهای کامپیوتری باشد و هیچ بهرهای از روابط اجتماعی و ارتباطات گروهی نبرد؛ در واقع به لحاظ تاثیر رشدی، هرچه بچه در مقابل محرکهای محیطی قرار بگیرد و حواس پنجگانهاش تقویت شود، آینده بهتری در انتظارش خواهد بود.»
این را تختی میگوید و ادامه میدهد که درست از همان لحظهای که ارتباطش با دنیای بیرون برقرار میشود، این محرکهای محیطی میتواند تاثیر قابل توجهی در رشد شناختی کودک داشته باشد. در واقع رشد شناختی همان رشد عقلی و مغزی کودک است که باعث میشود این فرد در آینده و در بزرگسالی، بهتر از هوش و عقلش استفاده کند:« این بازیها و تاثیرشان بر رشد، بخشهایی از مغز را تحت تاثیر قرار میدهد که قرار است با دنیای بیرون ارتباط داشته باشد.»