اختلالات روانی به نسبت شدت علایم و نشانههایی که در افراد مختلف دارند، میتوانند سلامت روانی آنها را مختل کنند و اگر به موقع تشخیص داده نشده و درمان نشوند، میتوانند باعث آسیبهای جدی در زندگیمشترک زن و شوهر شوند. در ادامه به رایجترین این اختلالات و آثار تخریبی آنها که سم زندگیهای مشترک به حساب میآیند، اشاره میکنم.
فردی که برای او تشخیص افسردگی داده شده است، علایمی از قبیل بیحوصله بودن، منفینگری، انزواطلبی، زودرنجی، ناامیدی و کاهش میل زناشویی را تجربه میکند و چنین شخصی به آراستگی ظاهری و بهداشت فردی خود هم بیتوجه میشود. مجموع این رفتارها سبب میشود که رابطه صمیمانه او با شریک زندگیاش سرد شود و رو به افول برود. البته درخور ذکر است که افسردگی درجات مختلفی دارد و در هر مرحله از افسردگی شدت این علایم و سایر نشانهها متفاوت است که در این نوشتار قصد پرداختن به آن را نداریم.
فردی که مبتلا به اختلال پارانوئید است، بدگمانی و بی اعتمادی شدیدی به دیگران و بهخصوص همسر خود دارد و همواره تصور میکند که همسرش به او خیانت میکند؛ یا بر این باور است که دیگران همواره در تلاش برای تحقیر یا آسیب رساندن به او هستند. این تصورات باعث میشود که مدام همسرش را تحت کنترل داشته باشد و او را بررسی کند. بررسیکردن گوشی تلفن و وسایل شخصی، تعقیب کردن و زیر نظر گرفتن رفتارهای همسر بهصورت مداوم از جمله اقداماتی است که چنین فردی انجام میدهد. در چنین حالتی معمولا طرفمقابل احساس خوبی ندارد و نوعی آزار را تجربه میکند و ممکن است به مرحلهای برسد که از این وضعیت خسته شود و به جدایی فکر کند.
کسانی که بر اساس طبقه بندی DSM در طبقه خودشیفتگان قرار میگیرند، همیشه تصورشان این است که همسرشان باید در انحصار مالکیت آنها باشد و فقط تنهاییهای او را پر کند. این فرد خودبرتربینی دارد و مایل است همسرش را باب میل خود تغییر دهد و اگر این اتفاق رخ ندهد، به دلیل احساس خودبرتربینی که دارد، ممکن است طرفمقابل را تحقیر کند. بیشتر اوقات در یک دنیای خیالی همراه با توهمات اغراقآمیز زندگی میکند و همواره خود را حق بهجانب میپندارد و مدام از دیگران انتظار تایید و تحسین دارد.
یکی دیگر از اختلالاتی که آثار منفی زیادی بر روابط بین زوجین دارد، سادیسم یا دگرآزاری است. یک شخص مبتلا به سادیسم معمولا در روابط خود رفتار خشونت آمیز دارد و افراد تحت کنترل خود را بهشدت تنبیه میکند. از آزار دادن افراد دیگر و حتی حیوانات لذت میبرد و با آن سرگرم میشود. اگر این رفتارها را در زندگی مشترک دو نفر تصور کنیم، متوجه میشویم که واقعا آزاردهنده و غیر قابل تحمل است؛ بنابراین میتوان پذیرفت که یک زندگیمشترک را به سمت نابودی سوق میدهد.
مازوخیست کسی است که به دنبال راههایی برای عذاب دادن خود در زندگی روزمره است. فرد دارای این گرایش، ممکن است اغلب از تجربیات لذتبخش اجتناب کند یا به سمت موقعیتها یا روابطی کشیده شود که در آن رنج میبرد و از کمک دیگران به خود جلوگیری کند. در جایی که این الگوی رفتاری فراگیر میشود و باعث اختلال بالینی قابل توجهی در فعالیتهای روزمره زندگی و روابط بین فردی آنها میشود، آنگاه میتوان تشخیص اختلال شخصیت مازوخیسم را برای فرد در نظر گرفت.
با توضیحات مطرحشده، میتوان ادعا کرد که هرکدام از اختلالات مذکور یا سایر اختلالات شخصیتی که اشاره نشد، میتوانند روابط صمیمانه بین زوجین را خدشهدار کنند و باعث نابودی زندگیمشترک بشوند؛ بنابراین توصیه میشود افرادی که در آستانه ازدواج هستند، حتما درباره موضوع سلامت روان دقت و حساسیت کافی داشته باشند و کسانی که بعد از ازدواج متوجه وجود اختلال میشوند هم در راستای کنترل و درمان آن اقدام موثر کنند.