خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: چهارمینقسمت از پرونده بررسی کتاب «زمینهای مسلح» نوشته گلعلی بابایی شامل کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) در دو عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک، مربوط به روزهای فراهمکردن تدارکات و آمادهشدن برای اجرای عملیات والفجر یک است.
تا به حال در قالب اینپرونده ۳ مطلب منتشر شده که از ابتدا، شرایط ایران و عراق پیش از شروع نبرد والفجر مقدماتی، گسترش بیرویه سازمان رزم سپاه و صدمههایی که در اجرای والفجر مقدماتی زد، شناساییها و زمینهای بهشدت مسلحشده فکه جنوبی بهعنوان منطقه اینعملیات و اجرای دو مرحلهای عملیات را شامل میشوند. اینمطالب در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعهاند.
۱- «چندکشور در والفجر مقدماتی با ما جنگیدند؟ / مژده مسئولان برای پایان جنگ و افشای عملیات توسط منافقین»
۲- «خوارج جدید و خط سومیها که بودند؟ / پولی که بنیصدر در موناکو گرفت»
۳- «انتقاد شدید همت از ناکارآمدی فرماندهگردانها در والفجر مقدماتی/سهبار تک ایران و سیبار پاتک عراق»
* ترسیم مشکلات جبهه ایران توسط غلامعلی رشید
غلامعلی رشید مسئول وقت قرارگاه خاتمالانبیا در گفتگویی که روز ۲۷ تیر ۱۴۰۰ با گلعلی بابایی داشت، گفته پس از پایان عملیات والفجر مقدماتی، جلسه شورای عالی دفاع روز دوشنبه ۲۳ اسفند ۶۱ در محل نهاد ریاستجمهوری برگزار شد. رشید در آنجلسه گفته بود جنگ ما در عملیات بیتالمقدس تمام شد و جنگ ایران و عراق، از عملیات رمضان به بعد، جنگ جدیدی است؛ با وضعیت جدید، با آرایش جدید و با دشمن جدید. دشمن هم هرچه نقاط ضعف داشته پوشانده است. چون قبلا وارد خاک ایران شده بود، زائده و عقبه داشت و به نیروهای ایران، جناح داده بود اما در آنمقطع (پس از والفجر) هیچ جناحی به ایران نمیداد. رشید در جلسه شورای عالی دفاع گفته بود دشمن هیچگونه عقبهای به ما نداده و هیچگونه راه نفوذی که حتی یک نفر شناسایی بتواند به مواضع او نفوذ کند باقی نگذاشته است. همچنین اضافه کرد دشمن شب را (برای عملیات) از ما گرفته و با استحکاماتی که ایجاد کرده، فرصت حمله در شب را از نیروی پیاده ما میگیرد و جنگ را به روز میکشاند. نیروهای سازمانی و کیفی خود را هم از دسترس ما دور کرده است. رشید گفت از عملیات رمضان به بعد هرچه ضربه میزنیم، همه به اینتیپهای غیرسازمانی و فاقد ارزش کیفی سهرقمی است که همه تیپهای جیشالشعبی هستند.
* پیشنهاد طرح «آتش به جای خون» توسط صیاد شیرازی
پس از والفجر مقدماتی، فرماندهی نیروی زمینی ارتش طرح انجام عملیات در محور جبل فوقی – جبال حمرین را مطرح کرد. فرماندهان ارشد سپاه با وجود مخالفتشان بنا به دستور فرماندهی کل سپاه، هیچ واکنش و مخالفتی نشان ندادند. طرح صیاد شیرازی با عنوان «آتش به جای خون» مطرح شد که البته با واکنش اعتراضآمیز شماری از فرماندهان ارشد ردههای عملیاتی سپاه ازجمله محمدابراهیم همت مواجه شد. محسن رضایی براساس ایننظر که شرایط و روابط ارتش و سپاه خیلی خاص است، همت را بهدلیل مخالفتش در جلسه با صیاد شیرازی، بهمدت ۴۸ ساعت در قرارگاه بازداشت کرد. رضایی خود روایت کرده با وجود آنکه حق با همت بوده، اما نحوه برخورد و مخالفتش با فرمانده نیروی زمینی ارتش را به مصلحت ندانسته و در نتیجه، فرمان بازداشتش را صادر کرده است. همت نیز در مدت بازداشتش در سنگری در قرارگاه به نماز و عبادت و سکوت مشغول شد و پس از پایان زمان تعیینشده به کارهای معمول خود پرداخت.
رضایی خود روایت کرده با وجود آنکه حق با همت بوده، اما نحوه برخورد و مخالفتش با فرمانده نیروی زمینی ارتش را به مصلحت ندانسته و در نتیجه، فرمان بازداشتش را صادر کرده استاما علاوه بر همت، برخی دیگر از فرماندهان سپاه معتقد بودند طرح پیشنهادشده براساس دکترین جنگ کلاسیک ۹ ماهه ابتدایی جنگ است و در حالیکه دشمن حداقل ۱۰ برابر ما آتش پشتیبانی دارد، اینطرح براساس تجربیات نبردهای کلاسیک دوران جنگهای اول و دوم جهانی است.
طرح پیشنهادی صیاد شیرازی از اینقرار بود: «تمام آتشهای منحنی خودی باید در دو سه نقطه از خط دشمن، طوری تنظیم و متمرکز میشدند که در وهله اول، تمام کمینهای دشمن را منهدم کنند. و سپس آتش روی خط اجرا شود تا نیروهای مستقر در خط اول دشمن، کمترین تحرکی از خود نشان ندهند. در پناه اینآتش سنگین، نیروهای تخریب خودی میادین مین را باز کنند و با رسیدن نیروهای تکور به خط اول، باید آتش پرحجم توپخانه روی آن نقطه اجرا شود، تا خطهای بعدی دشمن نیز قدرت واکنش نداشته باشند.»
* ادامه کار عملیات محرم در والفجر یک
دو روز پس از پایان والفجر مقدماتی، شماری از فرماندهان سپاه از منطقه بازدید کردند و در جلسهای در قرارگاه فجر، غلامعلی رشید گفت اگر بنا باشد عملیاتی در اینمنطقه انجام شود، هدف آن، ادامه تصرف ارتفاعات حمرین و ادامه تک برای تصرف ارتفاعات فوقی و تامین خط رودخانه دویرج خواهد بود.
باید توجه داشت در آنبرهه تا زمانیکه نبرد در زمینهای خودی انجام میشد، اولویت آزادسازی زمین بود و انهدام سازمان رزم دشمن در اولویت دوم قرار میگرفت. اما در مرحله جدید جنگ و عبور از مرز، انهدام نیروی دشمن به اولویت به موضوع اصلی تبدیل شده و زدن به یگانهای احتیاط ارتش عراق هم برای طراحان عملیات، حائز اهمیت بود. در عملیات محرم که یکسال پیشتر از نبرد والفجر انجام شده بود، قسمت شمالی و شرقی ارتفاعات حمرین گرفته شده بود ولی بخشهای جنوبی و غربی آن در تصرف سپاه چهارم عراق باقی مانده بود. حالا بنا بود در والفجر یک ادامه کار محرم پی گرفته شود.
* بازسازی یگانهای ضربهخورده لشکر ۲۷
پس از پایان والفجر مقدماتی، روند بازسازی ضربتی گردانهای تیپ ۱ عمار و تیپ ۲ سلمان از لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) که لطمههای سنگینی خورده بودند، در نخستینروزهای اسفند ۶۱ آغاز شد و به اینترتیب، گردانهای خندق، حنظله، مالک اشتر، حمزه سیدالشهدا بازسازی شدند. چارت فرماندهی ردههای ستاد و صف لشکر ۲۷ هم برای اینعملیات، پس از ۱۰ روز اول فروردین ۶۲ بسته شد. قابل ذکر است از میان ۸۰ نفر مسئولین ردههای ستاد و صف لشکر ۲۷ در عملیات والفجر یک تا پایان اینعملیات ۴۳ نفر شهید شدند.
فرماندهان سپاه در جلسه چندروزهای که در منزل محسن رضایی در شهرستان شوش دانیال برگزار شد
* زمینهای مسلح پیشرو و تردید فرماندهان ارشد
برای ورود به نبرد والفجر یک، واحد تخریب لشکر ۲۷ برای اولینبار در تاریخ موجودیت خود، با استعداد چهار گردان به فرماندهی جعفر جهروتیزاده سازماندهی شد. نیروهای شناسایی و تخریب لشکر ۲۷ و دیگر لشکرهای درگیر در اینعملیات متوجه شدند منطقه عملیاتی والفجر یک، بهشدت مینگذاری شده و بههمیندلیل و دلایل دیگر، تردید و دودلی در اذهان فرماندهان ارشد سپاه نسبت به عملیات پیشرو بیداد میکرد. پس از جلسه شورای عالی دفاع که روز ۲۳ اسفند ۶۱ در ساختمان نهاد ریاستجمهوری برگزار شد، فرماندهان ارشد سپاه با فراخوان محسن رضایی در منزل او در شهرستان شوش دانیال گرد هم آمدند.
قاسم سلیمانی یکی از حاضران در نشست، معتقد بود عقبنشینی مرحله پایانی عملیات رمضان بسیار جالب بود، اما عقبنشینی والفجر مقدماتی خیلی بد بود. همت هم که در اینجلسه حضور داشت بر اینباور بود به عنوان یکگزینه عاجل، برای برونرفت از بنبست موجود، هر یک از سپاهها بهصورت مستقل در سهمنطقه غرب، میانی و جنوب، عملیاتهایی انجام دهندنشست فرماندهان در خانه محسن رضایی، چندروز طول کشید. رضایی در اینجلسه گفت وقتی نتوانستیم جایی را فتح کنیم، نباید با اصرار بیمنطق نسبت به ادامه عملیات، بیهوده تلفات دهیم. قاسم سلیمانی یکی از حاضران در نشست، معتقد بود عقبنشینی مرحله پایانی عملیات رمضان بسیار جالب بود، اما عقبنشینی والفجر مقدماتی خیلی بد بود. همت هم که در اینجلسه حضور داشت بر اینباور بود به عنوان یکگزینه عاجل، برای برونرفت از بنبست موجود، هر یک از سپاهها بهصورت مستقل در سهمنطقه غرب، میانی و جنوب، عملیاتهایی انجام دهند. غلامعلی رشید دیگر فرمانده حاضر در جلسه، استراتژی کلی جنگ (از نگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی و دیگر اعضای شورای عالی دفاع) را گوشزد کرد که یا باید یکباره مرکز دشمن یعنی بغداد ساقط شود که انجامش در توان ما نیست و یا یکنقطه استراتژیک دشمن از لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زمینی تصرف شود. در اینزمینه دو طرح «رحمت» (شرق بصره) و «برکت» (جبهه غرب) مطرح بودند.
محسن رضایی گفت از اینپس در هر تکی که میشود، باید انهدامی از دشمن در ذهن نیروها باشد. عزیز جعفری یکی از فرماندهانی بود که در اینجلسه، با پیشنهاد اجرای عملیاتهای محدود و پیدرپی و کوچک مخالفت کرد و گفت ممکن است اینعملیاتها دشمن را هوشیار کنند. نویسنده کتاب «زمینهای مسلح» در قالب یکپاورقی تذکر داده که تجربه عملیاتهای والفجر ۲ و ۳ و ۴ که بعدا اجرا شدند، درستی ایندیدگاه عزیز جعفری را ثابت کردند.
در پایان نشست ۷۲ ساعته منزل محسن رضایی، ادامه عملیات والفجر اینبار در منطقه فکه شمالی مورد اجماع قرار گرفت. اینبار قرار بود به خاطر کمبود کادر، چندگردان از گردانهای لشکر ۲۷ مجددا تشکیل نشوند. طبق خاطرات صیاد شیرازی، برای اجرای اینعملیات ۱۱ مانور از ساعت ۱۱ شب تا صبح انجام شد. همچنین قرار شد برای تامین جانی نیروهای تخریبچی به هنگام گشودن معبر، نیروهایی بهعنوان محافظ تخریبچیها به کار گرفته شوند.
اواخر اسفند ۶۱ عزیز جعفری فرمانده قرارگاه عملیاتی نجف به سِمَت معاونت طرح و عملیات قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا منصوب شد. محسن رضایی هم با رایزنی با عزیز جعفری، همت را با حفظ سمت فرماندهی سپاه ۱۱ قدر دوباره به سمت قبلیاش یعنی فرماندهی لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) منصوب کرد.
* تشکیل سازمان رزم والفجر یک
پس از جلسه فرماندهان در منزل محسن رضایی، سازمان رزم عملیات والفجر یک به اینقرار تشکیل شد: قرارگاه عملیاتی مشترک کربلا به فرماندهی احمد کاظمی و سرهنگ بهروز سلیمانجاه با ۵ قرارگاه فرعی و قرارگاه عملیاتی مشترک نجف به فرماندهی محمدابراهیم همت و سرهنگ منوچهر دژکام با ۴ قرارگاه فرعی.
پیچیدگیهای طبیعی و همچنین موانع ایجادشده در منطقهای که قرار بود عملیات آتی در آن انجام شود، به حدی زیاد و غیرقابل تصور بودند که همه را به حیرت وا داشتند. در همینراستا دومینجلسه بررسی طرح نهاییشده مانور یگانها در عملیات، ساعت ۱۱ صبح روز یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۶۲ در محل قرارگاه تاکتیکی نجف تشکیل شد. روز دوشنبه ۱۵ فروردین هم سرهنگ علی صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمین ارتش که مسئولیت فرماندهی عملیات والفجر یک را بهعهده داشت، برای انجام آخرین هماهنگیها در تهران با آیتالله هاشمی رفسنجانی نماینده امام در شورای عالی دفاع دیدار و رایزنی کرد.
ابتدا قرار بود عملیات والفجر یک، اسفندماه سال ۱۳۶۱ اجرا شود اما اجرای اینعملیات به تعویق افتاد. سپس بنا شد ۲۶ اسفند روز آغاز عملیات باشد. اما روز ۲۵ اسفند دستور تعویق دوباره صادر شد. یکی از علل صدور ایندستور این بود که دشمن در مناطقی که تا پیش از آن در آنها حضور نداشت، خطوط پدافندی ایجاد کرده بود. از طرفی بررسی گزارش میزان آمادگی قرارگاههای عملیاتی کربلا و نجف در تاریخ ۱۱ اسفند ۶۱ نشان داده بود یگانهای عملیاتی برای جابهجایی و کسب آمادگی حداقل به ۴ تا ۵ روز دیگر نیاز دارند.
از طرف دیگر، افزایش حساسیت دشمن و گماردن نیروهای کمین در لابهلا و جلوتر از موانع در مقیاس گسترده هم باعث به نتیجهنرسیدن شناساییها و تعویق والفجر یک شدند. به علاوه، کمبود نیرو و تکمیلنشدن ظرفیت یگانها براساس برآورد اولیه نیز بر مشکلات افزود و فرماندهان ارشد قرارگاه خاتمالانبیا تا پیش از پایان سال ۶۱ برای اجرای عملیات به نتیجه نرسیدند.
ادامه دارد...