علیاکبر طاهری به بررسی جریان دلالیسم در فوتبال ایران پرداخت و مدعی شد کارلوس کیروش در مقطعی که سرمربی تیم ملی فوتبال ایران بود، قصد داشت با انتقال مهدی طارمی، مهاجم وقت پرسپولیس به بنفیکا، کسب درآمد کند.
او در این گفتوگو عنوان کرد مراکز تصمیمگیری فوتبال باید با تدوین قوانین مرتبط، فعالیت ایجنتها را محدود و قانونمند کنند تا به این ترتیب مقابل جریان دلالیسم گرفته شود. مدیرعامل سابق پرسپولیس همچین گفت که در دوره او برخی از خانوادهها به آکادمی پرسپولیس پول پرداخت میکردند تا فرزندشان در تیم اصلی به میدان برود.
در ادامه گفتوگوی علیاکبر طاهری را میخوانید:
میخواهیم درباره بحث دلالی در فوتبال صحبت کنید. در مقطعی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بودید و احتمالا با این پدیده هم روبهرو شدهاید.
اگر به ادبیات این موضوع خوب پرداخته شود میتوانیم راحتتر جمعبندی کنیم. گاهی عبارتهایی را بیان میکنیم که ممکن است با آن وظیفه آن نقش همخوانی نداشته باشد. برای مثال ما میگوییم ایجنت، اما آییننامه سازمان لیگ این را واسطهگری و دلالی تعریف کردهاند اما واقعیت مفهوم ایجنت این است که او در ارتباط با باشگاه، نمایندگی بازیکن را میپذیرد. یعنی خودش از طرف شخصی است، نه اینکه فقط در زمان انعقاد قرارداد حضور داشته باشد و قبل از آن هم ارتباطاتی را برقرار کند و در نهایت به او ایجنت بگویند و بعد از انعقاد قرارداد و گرفتن حقسهم، دیگر کسی او را نبیند. این موضوع نافی معنی ایجنت است. در تعریفهای خارجی عموما این ایجنتها دارای یک بار حقوقی هستند و کاملا به روابط حقوقی بین قوانین فیفا، با شخصیت حقوقی مثل باشگاه آگاه هستند و همین باعث میشود به عنوان امین و نماینده بازیکن وارد صحبت شوند. این موضوع خیلی با آن معنی فرق دارد. در بازار فوتبال برخی تیمها بازیکن پرورش میدهند و آکادمیهای خوبی دارند. باشگاههای بزرگ مثل بارسلونا هم بازیکن پرورش میدهند که بفروشند. این کارها به ارتباطات نمایندگان (ایجنتها) برمیگردد. این افراد ضمن رعایت قوانین فیفا کار میکنند. متاسفانه در ایران با تزریق پول زیاد، نقش ایجنتها به دلالی تغییر پیدا کرد.
منظور شما این است که در ایران معنی کاری که این افراد انجام میدهند با کاری که در فوبتال دنیا انجام میشود متفاوت است؟
درصد خیلی زیادی اینطور است. البته افرادی داشتیم که وکیل بودند و به ما کمک میکردند. حضور افرادی که دانش کافی دارند کمک کننده است اما برخی میآمدند و میگفتند یک فردی هست و سعی میکردند با چند فیلم بازیکن خارجی معرفی کنند. به این کارها بیتوجهی کردیم و که باعث شد نقش این افراد زیاد شود. در خاطرم است وقتی قرارداد بازیکنی را بستیم، از من خواست که از آقای برانکو برای او مرخصی بگیرم تا چند روز دیرتر به تمرینات اضافه شود. وقتی قرارداد را بستیم مطلب عجیبی به من گفت. قبل از آن فکر میکردم این موضوع در حاشیه است اما آنجا دیدم که در متن قرار دارد. آن بازیکن گفت شما تنها کسی هستید که از من پول نگرفتید. سپس جا خوردم! گفتم مگر شما به کسی پول میدادید؟ آن بازیکن گفت همه افراد کنار تیمها پول میگیرند تا بازیکن پیشرفت کند.
یعنی بازیکنی که با باشگاه قرارداد میبندد، به مدیر پول میدهد؟
از دورههای قبل بوده...
ما میخواهیم درباره پدیده جدید صحبت کنیم. اینکه بازیکنی گفته است که مدیر باشگاه پول میگیرد.
او میگفت همه پول میگیرند. با مطالبی که این روزها درباره دلالها مطرح شده است، همه توجهها به تیمهای لیگ برتری به خصوص تیمهای به نام است اما این افراد همه جا هستند. فقط این افراد هم نیستند. این فرایند آلوده شده است. اگر بازیکنی در رده پایین و حتی محلات بازی کند، همانجا آلودگی وجود دارد. توجه ما الان به سمت چند دلال است اما من میگوییم فرایند آلوده است. با توجه به سفرهایی که میروم، برخی به من مراجعه میکنند و میگویند فلانی آمده و گفته است که اگر آنقدر بدهید میتوانید به تیم ما بیایید. واقعا از شنیدن این مطالب تعجب میکنم. یعنی بازیکن برای تست دادن باید پول بدهد تا مورد نظر بیایید.
در فوتبال پایه درباره این موضوع زیاد میشنویم. اگر کمی بالاتر بیاییم و به لیگ برتر بیاییم عددها خیلی بیشتر است. طبق آمار رسمی سازمان لیگ، ۱۶ تیم باشگاهی لیگ برتر ایران پارسال ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان هزینه کردهاند. فکر میکنید از این پول چقدر پول به جیب دلالها میرود؟
اعداد خیلی بیشتر از این است. به نتیجه کار دقت کنید. ما به سمت قراردادهای بلند مدت میرفتیم اما الان قراردادها یک ساله است. یعنی در هر رفت و آمدی پول جا به جا میشود. از اینها غافل نشوید. خیلی از اینها مستند نیست که آقای تاج بیایید یک عدد بیان کند. غیر از اینها در این فرایند عددها جابهجا میشود. شما عدد را نگاه میکنید که چقدر به جیب دلال رفته است و مالیات هم نداده است، از این منظر هم ببینید که آیا آسیب این موضوع فقط جابهجایی این پول است؟ آسیبش آن فرهنگی که مستولی شده است، نیست؟ آسیب به آن پدر و مادری که میخواهند فرزندشان دیده بشود و نمیشود، نیست؟ این آسیبهای اجتماعی را چه کار کنیم؟ آن جوانی که شرایط فنی خوبی دارد اما نمیتواند ارتباطات را برقرار کند تا به چشم بیاید اما فرد دیگری با شرایط فنی پایینتر به چشم میآید چه کنیم؟ آیا این آسیب اجتماعی نیست؟ ما از اینها غافل هستیم. سازمانهای بالادستی باید وقت بگذارند، برنامه ریزی کنند، پایش کنند و نتیجه کار را ببینند. با ذکر یک عدد آیا مساله حل شد؟ مشکل اینجاست. فقط یک واسطهگر هم نیست. گروهی هستند که میدانند چطور با سرمربی ارتباط برقرار کنند و بعد بازیکن را با لابی کنند به باشگاه معرفی کنند. آن زمان که ما در پرسپولیس بودیم، سال اول آقای برانکو لیست داده بود و رسانهای شده بود که این موضوع کار ما را سخت کرده بود چون عددها را بالا میبردند. به همین خاطر با برانکو قرار گذاشتیم از سال بعد فقط یک اسم به ما ندهد و به دو یا سه اسم برسد و در اختیار باشگاه قرار دهد. با این حال برنامه اصلی باید در اختیار سازمان بالادستی باشد.
در ابتدای صحبتهای خود به ایجنت و دلال اشاره کردید. در ایران و اروپا تعریفی برای آن وجود دارد. در ایران امتحانی گرفته میشود و در ادامه مجوز فعالیت به عنوان ایجنت صادر میشود. ما به چه کاری میتوانیم دلالی بگوییم؟
امتحانی که گرفته میشود ظاهر کار است. آیا فقط افرادی که در این امتحان قبول میشوند فعالیت میکنند؟ همه میدانند چند ۱۰ برابر این افراد فعالیت میکنند. آنها در لیگهای پایین دستی فعالیت میکنند. بروید ببینید ایجنتها در رده جوانان و نوجوانان فعالیت میکنند. ما فکر میکنیم داشتن یک گواهینامه که بعد از امتحان داده میشود، طرف ایجنت است. ما باید دنبال این باشیم که این فرد نماینده قانونی و واقعی بازیکن باشد. چون بازیکن که دانش حقوقی کافی ندارد.
نکته مهم در فوتبال ما این است که شبکهای قوی از دلالی در فوتبال ایران وجود دارد و هر کسی با این افراد کار کند، حضور دارد و هر کسی با این افراد کار نکند، او را به زمین میزنند. شما در صحبتهایتان به همکاری دلالها با رسانهها اشاره کردید.
رسانههای زرد منظورم بود. خیلی از رسانهها ما کاملا سالم کار میکنند.
در این میان آقای جلالی گفته بودند که دلالها در مراکز تصمیمگیری فوتبال، در باشگاهها و رسانهها افرادی را دارند که به آنها کمک میکنند.
گاهی ایجنتها ارتباطاتی را ایجاد میکردند اما ما همان زمان این ارتباطات را قطع میکردیم. اجازه ورود به ساختمان باشگاه را به برخی ایجنتها نمیدادیم.
مثلا چه ارتباطی بر قرار میکردند؟
همین که در زمان انعقاد قرارداد فشار میآوردند تا امتیازاتی را بگیرند.
این فشار چطور ایجاد میشد؟
در سال اول همکاری ما با آقای برانکو وقتی اسامی بازیکنان در رسانهها منتشر میشد، رقم آن بازیکن دو برابر میشد. از طرف دیگر فشار روی باشگاه ایجاد میشد. باشگاه باید با توجه به شرایط مالی خود ارتباط برقرار کند. اگر این کار را نکند دائم زیادهخواهیها وجود دارد.
درباره پکیجی معرفی کردن بازیکنان هم صحبت کنید. مثلا گفت میشود وقتی یک باشگاه بازیکنی را میخواهد، دلال آن بازیکن میگوید باید فلان بازیکن را هم جذب کنید تا بازیکن مذکور به تیمتان بیاید.
در زمان من اینطور نبود اما ایجنتها در زمان مذاکرات اعمال نظر میکردند. یعنی خود بازیکن خیلی صحبت نمیکرد. ما برای یک بازیکن جوان طبیعتا به دنبال قرارداد بلند مدت بودیم، اما وقتی میخواهند قرارداد یک ساله ببندند قطعا عوارض زیادی دارد. ما در دورهای که بودیم با این جریان مقابله میکردیم. این دلیل روشنی است برای اینکه بگوییم برخی اندازه کاری نیستند اما برایشان مسئولیت را تعریف میکنیم. عوارض این کار را باشگاه و هوادار میبیند. من روی این موضوع خیلی فکر کردم و به راهکارهایی رسیدم. اولا فدراسیون باید قانونی بگذارد که هر بازیکن یک ایجنت مشخص داشته باشد و اگر معلوم شود که غیر از این، ارتباطات غیر برقرار کرده است، برایشان جرایم سنگین در نظر بگیرند. مثلا دو یا سه سال بازیکن را محروم کنند. از طرف دیگر هر مشکلی برای بازیکن ایجاد شود، به همان اندازه هم ایجنت او هم به همان اندازه تنبیه شود. کار ایجنت فقط این نیست که قرارداد ببندند و برود، او دائم باید با بازیکن در ارتباط باشد و بازیکن را از نظر حقوقی مشاوره بدهد. اگر این کار خوب صورت بگیرد، شاهد روابط حاشیهای نخواهیم بود. آن زمان باشگاه باید روابط حاشیهای را کنترل میکرد چون اگر مشکلی برای بازیکن ایجاد میشد، ضرر آن متوجه باشگاه بود و اثری از ایجنت نبود. ایجنت پولش را گرفته بود و رفته بود و ما مانده بودیم و حواشی. در صورتی که ایجنت باید بازیکن را راهنمایی کند که برخی کارها را انجام ندهد.
راهکار شما این است؟
به نظرم اگر در ابتدا این کار انجام شود، در گامهای بعدی به شفافتر شدن این جریان کمک میکند.
نکتهای دیگر که مطرح میشود این است که میگویند مثلا یک ایجنت با ۴۰ بازیکن قرارداد دارد. آقای جلالی میگفتند در یک تیم ۱۴ بازیکن با یک ایجنت کار میکردند و وقتی یک بازیکن را کنار میگذاشتم، سایر بازیکنان برایم بازی نمیکردند. آیا این موضوع را دیدهاید؟
بله، گاهی در دوره مدیرت من در پرسپولیس رخ میداد که این زنگ خطری برای ما بود. ما هم سریع این موضوع را حل میکردیم اما لازمه این موضوع این است که سازمانهای بالا دستی ورود کنند. باید حد و حدود برای ایجنت بگذاریم. مثلا بگوییم این حد تو است و بیشتر از آن اجازه ندهیم فعالیت کنند. یا از نظر تعداد بازیکن و یا از نظر مبالغی که به دست میآورند.
شما در پرسپولیس چه کار کردید که این موضوع را حل کردید؟
ما به روابط نگاه میکردیم و گاهی میدیدم که نقش، نقش فشار است و ارشادی نیست و سریع این روابط را قطع میکردیم و گاهی برخی از آنها (ایجنتها) را به ساختمان باشگاه راه نمیدادیم.
بازیکن را تحت فشار نمیگذاشتند؟
خیر، چون بازیکن دیده بود که از نظر دیدگاهی اختلافی با او ندارم اما این فرد (ایجنت) گمراه میکند. گاهی اعتصاباتی در تیم ما رخ میداد و بازیکن از مسائلی ناراحت میشد و بعد میدیدم که از جایی فشار میآید که بازیکن تمرین نکند. بعد متوجه میشدیم که اثرش اینجاست. گاهی میدیدم که فلان بیاینه را از طرف بازیکن صادر میکنند. ما هم میگفتیم شما چهکاره بازیکن هستید که بیانیه صادر میکنید؟ شما از کجا تشخیص میدهید؟ اثرات منفی آن را جواب میدهید؟ ما ارتباطات را قطع میکردیم و بازیکن هم ناراحت نمیشد. چون صداقت را دیده بود.
شما میگویید برخی ایجنتها را به ساختمان باشگاه راه نمیدادم این درحالی است که برخی میگویند ایجنتها مدیر را میترساندند و آن مدیر گوش به فرمان ایجنت است. آیا شما مدیری میشناسید که گوش به فرمان دلالها باشد؟ آیا شما را تهدید کردهاند؟
در زمان ما، با کوچکترین حرکتی ارتباط را قطع میکردم. با این حال من این موضوع را شنیدهام. مدیر خود وارد مسائل حاشیهای میشد که نمیتوانست برخورد کند.
یعنی مدیر هم وارد آن زد و بند میشد؟
بله، مدیر هم وارد زد و بند میشد و یا با جریانهای زرد حواشی ایجاد میکردند که مدیر احساس میکند اگر آن کار را انجام ندهد، پایداریش کم میشود. برای این که حواشی را کم کند با خواستهای که به جا نیست تمکین میکند.
میخواهیم درباره حضور بازیکنان بیکیفیت خارجی در تیمها صحبت کنید. اگر منصفانه نگاه کنید، در دوره شما که مدیرعامل پرسپولیس بودید هم بازیکنان بیکیفیت خارجی و ایرانی حضور داشتند. نمونه خارجی آن بازیکنان اوکراینی و گولچ بودند. بازیکنان ایرانی هم بودند که خیلی کیفیت مطلوبی نداشتند. وقتی آقای برانکو به شما بازیکن معرفی میکردند که جذب بشود، چه کار میکردید؟
فضای آن زمان ایجنتها به غلظت الان نبود. چیزی که ما بنا کردیم یک روال طبیعی و سازماندهی شده بر روال پیدا کردن بازیکن بود. از خیلی از کانالها بازیکن به ما معرفی میشد. حتی خیلی از مدیران با من تماس میگرفتند که فلان دروازهبان بازیکن خوبی است و او را جذب کنید. یعنی میخواهم بگوییم کانالها محدود نبود. ما همه کار را به آقای برانکو واگذار کرده بودیم چون میدانستیم آقای برانکو مدیری نیست که ارتباط غیر برقرار کند. من به این موضوع رسیده بودم. با این حال خیلی از بازیکنان که مورد قبول بودند و جذب شدند، در تیم جا نیفتادند. ساسان انصاری بازیکن خوبی بود اما نتوانست در تیم ما بماند و در ترکیب باشد. در هفته چهارم آمد و گفت که میخواهم بروم چون میگفت میخواستم در پرسپولیس فیکس باشم اما برانکو به او بازی نمیداد. با این حال از برانکو سوال کردیم و وقتی اجازه داد، به ساسان انصاری اجازه جدایی دادیم. همه بازیکنان دوست دارد فیکس بازی کنند. در این میان هم مثلا برانکو یک مهاجم کروات به ما معرفی کرد که جذب شود اما دستمزد درخواستیاش زیاد بود و قرارداد نبستیم. او ۳۵۰ هزار دلار میخواست که برای ما سنگین بود. به همین خاطر به برانکو گفتم بازیکن دیگری معرفی کنید. ما در دوره برانکو بازیکن دیگری جذب کردیم که در فینال لیگ قهرمانان آسیا بازی کرده بود و گل هم زده بود. او آمد اما در سیستم دفاعی برانکو جایی پیدا نکرد.
گولچ را میگویید؟
بله، گولچ در فینال لیگ قهرمانان آسیا بازی کرده بود، گل هم زده بود.
البته در پرسپولیس آمار صفر دقیقه بازی را به نام خود ثبت کرد. البته در آن مقطع بازیکنان اوکراینی را هم جذب کردید.
تیم را به اوکراین فرستاده بودیم که اردو برگزار کنند. در اواخر اردو سرپرست تیم با من تماس گرفت و گفت یک تیم اوکراینی که مالک روسی دارد، تیم را رها کرده رفته است. الان این تیم بازیکنانی دارد که بازیکن آزاد محسوب میشوند. آقای برانکو گفت دو بازیکن اوکراینی را میخواهم و رزومه ارسال کردند. به من گفتند پیش نویس قرارداد را در اوکراین امضا کنند اما من قبول نکردم و آقای ترکاشوند را از ایران به اوکراین فرستادم تا شرایط را بررسی کند. روند جذب این بازیکنان با بازگشت طارمی هم زمان شد و خلع ما در خط حمله برطرف شد. از طرف دیگر آقای برانکو تفکری داشت که میگفت اگر تیم چهار مدافع نیاز دارد باید ۷ بازیکن در خط دفاع داشته باشیم چون احتمال مصدومیت و محرومیت وجود دارد. این تفکر مربی ما بود و شما نمیتوانید بگویید مربی نمیفهمد و من میفهمم. متاسفانه این اشتباه را یکی از برنامههای ۱۸ساله تلویزیون با غرض مرتکب شد. او خیلی ناشیانه و مغرضانه برنامه اجرا میکرد و میگفت بیایید بگویید مربی فلان بازیکن را چرا به زمین نمیفرستد؟ مگر مدیر باید پاسخ بدهد؟ شما یک مورد بیاورید که سرمربی یک بازیکن را نخواسته است ما ما جذب کرده باشیم.
نمیخواهیم بگوییم چه کسی خواسته که آن بازیکنان آمدهاند. در یک مقطع زمانی سه بازیکن خارجی به پرسپولیس آمدند و هر سه بازیکن نزدیک به ۷۰۰ هزار دلار گرفتند.
نه، خیلی کمتر گرفتند. یکی از آنها تیم را رها کرد و رفت. البته قبل از رفتن ایجنت او میخواست حتی یک بازی به میدان برود اما برانکو قبول نکرد. در ادامه او (گولچ) از ایران رفت و با هدایتی که از سوی ایجنتش شد، شکایت کرد. او با یک باشگاه دیگر قرارداد بست و فیفا حکم سنگینی بابت قراردادش نداد.
منظور شما این است که پرسپولیس به گولچ هیچ پرداختی نداشت؟
چرا، تا زمانی که بود پرداختی داشتیم.
اوکراینیها چقدر گرفتند؟
ذهم یاری نمیکند. در خاطرم نیست.
در مجموع به گولچ و اوکراینیها حداقل ۳۰۰ هزار دلار که پرداخت شد؟
بالاخره بازیکن بودند یکی از آنها برای ما بازی کرد. قوانینی حاکم است که باید پرداخت شود. در زمان ما با برخی بازیکنان ایرانی قرارداد بستیم که اصلا بازی نکردند اما کسی اعتراض نکرد.
موضوع ما بحث دلالی است. نمیگوییم دست شما هم در کار بوده است. شما دو جام برای پرسپولیس آوردید و قطعا با پدیده دلالی هم روبهرو بودهاید. نمونه آن شاید جذب بازیکنان اوکراینی باشد. به جذب این بازیکنان نقدهایی وارد شد. مربی بازیکنی خواسته و شما جذب کردید. میخواهیم رویه کار را بگویید.
این اوکراینیها زمانی موضوع رسانهها شدند که از طرف گروهی دلال، به آقای ترکاشوند گفتند نمیشود بازیکنی خارجی به ایران بیایید اما از کانال ما نباشد. گرفتید چه میگوییم؟ به آقای ترکاشوند گفتند چرا آنها (بازیکنان اوکراینی پرسپولیس) خارج از سیستم ما به ایران آمدند. بروید ببینید چرا جذب بازیکنان اوکراینی بزرگنمایی شد. آنها (دلالها) میگفتند باید از کنال ما میآمد تا حق سهم بگیریم. پندار خمارلو، اصغر نیکسیرت و محمود خوردبین شاهد جذب بازیکنان اوکراینی هستند. نه ایجنتی بود و کسی وارد شد. وقتی رزومه بازیکنان را برانکو بررسی کرد، گفت که جذب شوند و ما هم اقدام کردیم. اصلا ایجنتی در کار نبود. در بحث واسطهگری اگر شفاف بگوییم کسی نمیتواند حاشیه را به متن تبدیل کند. آنها (دلالها) باید حاشیه باشند.
اما قبول دارید که الان دلالها در متن کار هستند؟
الان شدهاند.
آیا کلا قبول دارید که فوتبال ایران بازیکن بی کفیت خارجی میآید؟
اگر هم بیاید انگشتتان مدیر را نشان دهد. مدیر نرفته او را بیاورد.
ما کاری به مسئول جذب بازیکن نداریم.
وقتی این سوال را میپرسید یعنی شما چنین اتفاقی رقم زدید. فرایند انتخاب و گزینش بازیکن چگونه است؟ اگر این فرایند سازمانیافته است دیگر این اتفاق رخ نمیدهد.
یکی از مربیان میگفت آن دلالی که بازیکن بیکیفیت خارجی میآورد، میداند آن بازیکن را نزد کدام مدیر ببرد تا قراردادش امضا شود.
من درباره دوره مدیریت خودم صحبت میکنم و اصلا این فضا حاکم نشد. خیلیها خواستد کاری انجام بدهند اما ارکان باشگاه به شدت برخورد میکردند. شاهد اظهارات من تیمهای پایه ما بود. در تیمهای پایه ما ببینید چه اتفاقی رخ داد. چون پدر و مادر بازیکن به من میگفتند از من پول خواستند تا فرزندم بازی کند.
یعنی فردی بازیکن پایه پرسپولیس بوده و از او پول خواستند تا بازی کند؟
بله، همه این مسائل وجود داشت و ما مجبور شدیم شرایط را تغییر بدهیم. وقتی نحوه جذب بازیکن را تغییر دادیم شرایط بهتر شد.
اگر بخواهید خاطرهای درباره دلالی بگویید، نکتهای در ذهن دارید؟
کل فرایند آلوده است. متاسفانه آن زمان یک برنامه ۱۸ ساله تلویزیون ارتباطاتی با سرمربی وقت تیم ملی داشت و همه میگفتند اینها میخواهند برخی بازیکنان را به خارج ببرند. رابط کار هم کادر فنی وقت تیم ملی و آن برنامه تلویزیونی بود.
سرمربی تیم ملی منظورتان کیروش است؟
بله، وقتی چنین رابطهای برقرار میشود پول جابهجا میشود. چه شد که نشد؟ با من صحبت شد و گفتند فلان بازیکن تیم شما را به بنفیکا میبرم. آقای تاج، سرمربی تیم ملی و مترجم نشسته بودند و با من صحبت کردند که این بازیکن را ببریم.
کیروش پیشنهاد داد که فلان بازیکن تیم شما را به بنفیکا ببریم؟
بله.
کدام بازیکن را؟
مهدی طارمی را. من هم گفتم حق باشگاه را بدهند و ببرد. چه کسی دنبال این موضوع بود؟ جالب بود خودش (کیروش) هم دائم میگفت من چیزی نمیگیرم! اصلا همین که میگویی چیزی نمیگیرم حتما چیزی هست!
آقای کیروش میگفت من چیزی نمیگیریم؟
بله. وقتی چنین اتفاقی در این سطح رخ میدهد انتظار دارید در سایر ردهها اتفاقی رخ ندهد؟ چرا به این مسائل نمیپردازند؟ همه میدانند آن باند که به دنبال لژیونر کردن بازیکنان بودن، چه کسانی بودند.
الان هم هست یا فقط آن زمان بود؟
آن زمان که ما بودیم و دیدم و الان را نمیدانم.
طارمی چرا به بنفیکا نرفت؟
بروید از او (کیروش) بپرسید چرا نبرد. دلیلش را به من نگفتند.
اگر بخواهید شفاف بگویید، در بیان مدیران فوتبال روابطی با دلالها وجود دارد؟
بنا به چیزهایی که شما مینویسید ارتباطاتی الان هست.
شما روایتی ندید؟
زمان من نبود اما ما چیزیهایی شنیدیم که شاید عنوان کردن آن درست نباشد اما اثراتش چیزهایی است که میبینید. لازم نیست همه چیز را بگویید. با نشانهها میشود متوجه شد. اگر کسی با لباس خیس وارد اتاق شود مشخص میشود که بیرون باران میبارد. وقتی چیزهایی است حتما ارتباطات غیر وجود دارد. رسانه باید این ارتباطات را افشا کند اما برخی رسانهها خودشان زرد هستند.
از سوی رسانههای زرد به شما پیشنهادی شده بود که همکاری کنید؟
بله، دعوایی وجود داشت. اطلاعات غلط نوشته شده بود و مدیر مربوطه آمد گفت آقا ما با شما خوب هستیم دیگر کاری نمیکنیم و شما هم ما را راه بدهید که من گفتم ما هیچ خطایی نکردیم و شما هم برای ما مثل دیگران هستید و هیچ برادری برقرار نمیکنیم.