به گزارش صد آنلاین ،دریای شگفتانگیز خزر زیستگاه پنج گونه از ماهیان خاویاری است. این ماهیان در فصل تولید مثل از اسفند تا اردیبهشت از دریا به رودخانهها برای تخمریزی و تولید مثل مهاجرت میکنند که در اصطلاح علمی به آنها مهاجر رودکوچ گفته میشود. از جمله رودخانههای مهمی که محل تولید مثل ماهیان مهاجر دریای خزر محسوب میشود، رودخانههای هراز، چالوس، سردآبرود، سفیدرود، شیرود، گرگانرود، نکارود و بابلرود هستند که از این فهرست سه مورد نخست به عنوان رودخانههای حفاظت شده در زمره مناطق چهارگانهٔ تحت حفاظت سازمان محیط زیست محسوب میشوند.
در سه دههٔ گذشته به دلایل مختلفی از جمله برداشت شن و ماسه و تخریب بستر، آلودگی شدید رودخانهها در مناطق مصبی، سدسازیهای بیقاعده، صید بیرویه و عوامل دیگر تکثیر طبیعی این ماهیان مختل و جمعیت آنها به شدت کاهش یافته و هر 5 گونه خاویاری دریای خزر در لیست قرمز IUCN و در جایگاه حفاظتی «به شدت در خطر انقراض» (CR) قرار گرفتهاند که به تبع آن تدابیری جهت حفاظت از آنان در سطح ملی و بینالمللی مطرح شده است.
کشورهای مختلف در چنین شرایطی برای حفاظت از ذخایر این گونه از ماهیان سه راهبرد را در پیش میگیرند. راهبرد نخست، «تکثیر مصنوعی و بازسازی ذخایر و رهاسازی بچه ماهیان در مناطق نزدیک به مصب رودخانهها» است که در کشورهای ایران، روسیه و سایر کشورهای حوزهٔ دریای خزر مورد توجه قرار دارد، دومین راهبرد «حفاظت زیستگاهی رودخانه و نقاط Hot spot تخمریزی و تولیدمثل در میاندست رودخانهها» که در ایالات متحده آمریکا مورد توجه قرار دارد و سومین راهبرد که مورد توجه کشورهای اروپایی است، نیز «برنامه ترکیبی تکثیر مصنوعی و بازسازی ذخایر همراه با حفاظت زیستگاهی» است.
در سه دههٔ گذشته، تعداد ماهیهای مولدی که در فصل تخمریزی وارد رودخانهها میشوند، با شیب شدیدی کاهش یافته است. در سال جاری فقط یک قطعه مولد «فیل ماهی» و تعداد بسیار کمی از گونههای «اوزون برون»، «تاسماهی ایرانی»، «تاسماهی روسی» و «شیپ» در دهانهٔ رودخانهها صید شد.
کشورهایی که برنامهٔ تکثیر مصنوعی و بازسازی ذخایر و رهاسازی بچه ماهیان در مناطق نزدیک به مصب رودخانهها را در پیش گرفتند، هر ساله در اوایل فصل تولیدمثل با نصب تورهای گوشگیر در ورودی مصب رودخانهها، ماهیان مولدی که رهسپار رودخانهها هستند را صید و به مراکز تکثیر مصنوعی منتقل میکنند و با روشهای سنتی بازکردن شکم یا گاهی با روش «میکروسزارین» تکثیر مصنوعی میکنند. این کشورها با این استدلال که حدود یک درصد از بچه ماهیان پس از رهاسازی به سن بلوغ میرسند، چنین اقدامی را انجام میدهند.
این استدلال خوشبینانه و گاهی خودفریبنده است و باعث شده تا این کشورها از حفاظت زیستگاهی این ماهیان در رودخانهها به شدت غافل بمانند. طولانی بودن سن بلوغ و تولیدمثل این ماهیان، ارزیابی ضریب موفقیت برنامهٔ تکثیر مصنوعی را با مشکل مواجه کرده است و برخی کشورهای اروپایی که با فناوری نصب ردیاب (Tagging) در بچه ماهیان زودتر به عدم کارآیی این راهبرد پی بردند، راهبرد خود را تغییر دادند. آنها برای حفاظت از این گونه، به حفاظت زیستگاهی با مشارکت جوامع محلی و سمنها تغییر راهبرد دادند که نتیجه این تغییر راهبرد، وضعیت مناسبتر ذخایر طبیعی گونههای بومی ماهیان خاویاری آنها در مقایسه با حوزهٔ دریای خزر است.
در ایران، از اوایل دههٔ ۱۳۶۰، راهبرد تکثیر مصنوعی و بازسازی ذخایر در مناطق نزدیک مصب در پیش گرفته شد و با تأسیس مراکز تکثیر مصنوعی، سالانه سه تا چهار میلیون قطعه بچه ماهی تولید شده، در مصب رودخانههای مختلف رهاسازی میشوند. اگر آن استدلال یک درصد که مورد توجه سازمان شیلات است را بپذیریم، سالانه باید حداقل 30 تا 40 هزار قطعه ماهی خاویاری مولد که برای بار اول تولیدمثل میکنند به رودخانهها وارد شوند. اما واقعیت این است که در طول سه دههٔ گذشته، تعداد ماهیهای مولدی که در فصل تخمریزی وارد رودخانهها میشوند، با شیب شدیدی کاهش یافته است.
این کاهش جمعیت به طوری است که در سال جاری فقط و فقط یک قطعه مولد «فیل ماهی» و به تعداد کمتر از انگشتان دو دست، ماهیهای مولدی از چهار گونهٔ دیگر شامل «اوزون برون»، «تاسماهی ایرانی»، «تاسماهی روسی» و «شیپ» در دهانهٔ رودخانهها صید شد که این ماهیهای مولد نیز با همان روند گذشته شکمگشایی شدند و در چرخهٔ ناکارآمد و معیوب، تکثیر مصنوعی و یعنی بازسازی ذخایر وارد شدند.
با ادامهٔ این روند کاهشی، در یک یا دو سال آینده، جمعیت ماهیان خاویاری در طبیعت دریای خزر کاملاً منقرض خواهد شد و در جایگاه «انقراض در طبیعت» (EW) قرار خواهند گرفت.دقیقا در این برهه حساس، لایحهٔ حفاظت از رودخانهها نیز توسط وزرات نیرو تدوین و به مجلس ارائه شده و مانند گذشته کوچکترین توجهی به مدیریت زیستی رودخانهها نشده است
در چنین تنگنایی زیستی که برای ماهیان خاویاری و حتی سایر ماهیان رودکوچ به وجود آمده است، دیگر مجالی برای پرداختن به عملکرد غیرمسئولانه وزرات نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان شیلات کشور، آبفا و وزارت صنایع و معادن در بهرهبرداری بیرویه از رودخانهها و آلودگی شدید این اکوسیستمهای ارزشمند نیست.
دقیقا در این برهه حساس، لایحهٔ حفاظت از رودخانهها نیز توسط وزرات نیرو تدوین و به مجلس ارائه میشود و مانند گذشته کوچکترین توجهی به مدیریت زیستی رودخانهها نشده است. در این لایحه نیز مانند گذشته، صرفا به جنبهٔ حفاظت فیزیکی و ایجاد سازههای فیزیکی پرداخته شده است.
در تنگنای کنونی، لازم است با افزایش آگاهی عمومی در این خصوص و ورود دستگاه قضایی نسبت به پاسخگو کردن سازمانها و ارگانهای گفتهشده کوشش شود. همچنین سازمان حفاظت محیط زیست با حمایت دستگاههای حاکمیتی تلاش کند تا اقدامات مدیریتی کوتاه مدت و میانمدتی را در حفاظت از رودخانهها و حفاظت از گونههای در خطر انقراض انجام دهد. این اقدامات عبارتند از:
حرکت به سمت حفاظت مشارکتی زیستگاه رودخانههای حفاظتشده و سایر رودخانهها (با الگوگیری از پارک ملی گلستان)؛
تدوین و اجرای برنامهٔ میان مدت و بلند مدت مدیریت جامع رودخانههای حفاظت شدهٔ کشور، مشابه برنامه مدیریت جامع تالابها البته با آسیبشناسی و رفع نقص آن برنامهها؛
جلوگیری از صید مولدین ماهیان خاویاری توسط سازمان شیلات کشور برای برنامهٔ تکثیر مصنوعی؛
شناسایی و حفاظت از نقاط Hot spot تخمریزی طبیعی گونههای مهاجر رودکوچ؛
ایجاد گشت همپوشان با ترکیب یگان حفاظت شیلات کشور با یگان حفاظت محیط زیست بهخصوص در فصل مهاجرت و تولیدمثل؛
معرفی حداقل ۵ رودخانه حساس دیگر به شورایعالی محیط زیست برای ارتقاء به «حفاظت شده» جهت مدیریت بهینهٔ رودخانهها؛
راهاندازی پاسگاههای محیطبانی رودخانهای و آموزش محیطبانهای اکوسیستمهای آبی؛
تدوین لایحهٔ حفاظت و مدیریت زیستی و جلوگیری از انقراض گونههای آبزیان مهاجر و ارائه فوری به مجلس شورای اسلامی؛
برگزاری سالانه سمینار ملی در روز جهانی «حفاظت از رودخانهها» در ۱۴ مارس (۲۳ اسفند) به کمک مراکز دانشگاهی جهت آگاهی عمومی؛
مدیریت یکپارچهٔ رودخانهها در سازمان حفاظت محیط زیست با ارتقاء دفتر آبزیان این سازمان به ادارهٔ امور آبزیان و حفاظت از رودخانهها و جذب نیروهای کارشناسی متخصص.