کارگر افغانستانی که پس از شنیدن جواب منفی از دختر مورد علاقهاش او را با ضربههای چاقو به قتل رسانده بود از سوی قضات دادگاه کیفری یک استان تهران به قصاص محکوم شد.
رسیدگی به این پرونده از زمستان سال 98 با کشف جسد دختر جوانی در یک ساختمان نیمه ساز آغاز شد. در ادامه جسد برای تشخیص هویت و علت مرگ به پزشکیقانونی منتقل شد. چند روز بعد خانوادهای با مراجعه به اداره پلیس مدعی شدند که چند روزی است دخترشان به نام مهسا ناپدید شده است که پس از حضور خانواده در پزشکی قانونی آنها هویت جسد را تأیید کردند. با مشخص شدن هویت جسد، مأموران با رصد تلفن همراه مقتول متوجه شدند که مهسا از ماهها قبل با مرد جوانی از اتباع بیگانه به نام سعید در ارتباط بوده است.
به این ترتیب سعید بازداشت شد و به قتل مهسا اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: 8 ماه پیش از قتل در خیابان با مهسا آشنا شدم. بعد از مدتی به او علاقهمند شدم و میخواستم ازدواج کنم چون به او اعتماد داشتم پولهایم را برای پسانداز به او میدادم در این مدت حدود 30 میلیون تومان به او دادم. ما قرار گذاشته بودیم که باهم ازدواج کنیم اما مهسا به یکباره زیر حرفش زد تا اینکه روز حادثه با هم قرار گذاشتیم که صحبت کنیم ولی او باز هم گفت دیگر تمایلی ندارد با من ارتباط داشته باشد. من هم از او خواستم تا پولم را پس بدهد اما مهسا گفت هرکاری میخواهی بکن. آنقدر خونسرد جواب داد که عصبانی شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم و فرار کردم. پس از اعتراف صریح متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه اولیایدم درخواست قصاص کردند و متهم هم در دفاع از خودش گفت: چون مهسا زیر قولش زد و دیگر نمیخواست با من باشد عصبانی شدم و او را با چاقو زدم اما قصدم کشتن نبود. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند.