صد آنلاین | اندیشه شهر - اندیشکده حکمرانی فرهنگی شهر تهران در یادداشتی علمی–تحلیلی، با استناد به مفاهیم سوره آلعمران، مدلی ساده و قابل اجرا برای تحقق «حکمرانی فرهنگی معناگرا» در شهرداری تهران ارائه کرد؛ مدلی که بر معناسازی پیش از برنامهسازی، گفتوگو بهجای رویکردهای دستوری و اصلاح نهادی بهجای نمایش فرهنگی تأکید دارد.
در این یادداشت، با نقد وضعیت موجود حکمرانی فرهنگی شهری که گرفتار روزمرگی و مناسکگرایی شده، تصریح شده است که بدون بازتعریف معنا در سیاستگذاری فرهنگی، سرمایه اجتماعی شهر تهران دچار فرسایش خواهد شد. اندیشکده حکمرانی فرهنگی شهر تهران معتقد است آموزههای سوره آلعمران میتواند مبنای عبور از حکمرانی واکنشی به سمت حکمرانی پایدار، گفتوگومحور و اخلاقمحور در مدیریت شهری قرار گیرد.
در ادامه، عین متن یادداشت علمی منتشر میشود:
اندیشکده حکمرانی فرهنگی شهر تهران
حکمرانی فرهنگی در شهرهای بزرگ، بهویژه کلانشهری مانند تهران، زمانی میتواند از سطح برنامههای پراکنده و مناسکی عبور کند که واجد «معنا» باشد؛ معنایی که هم در تصمیمسازی مدیران شهری جاری شود و هم در زیست روزمره شهروندان قابل لمس باشد. سوره آلعمران بهعنوان سورهای با محور «پایداری ایمانی، گفتوگو، عقلانیت جمعی و اصلاح مستمر»، ظرفیت آن را دارد که به چارچوبی الهامبخش برای طراحی یک مدل ساده و اجرایی حکمرانی فرهنگی معناگرا در شهرداری تهران تبدیل شود.
در سوره آلعمران، معنای ایمان نه یک باور ایستا، بلکه یک فرآیند پویا و اجتماعی معرفی میشود. دعوت به «اعتصام به حبلالله»، پرهیز از تفرقه، توصیه به گفتوگو با اهل کتاب و تأکید بر امر به معروف و نهی از منکر جمعی، همگی نشان میدهد که دین در این سوره، ناظر به ساخت جامعهای معنادار، اخلاقمحور و گفتوگومدار است.
این سه مؤلفه، میتواند ستونهای اصلی یک مدل حکمرانی فرهنگی معناگرا در شهرداری تهران باشد:
۱. ایمان اجتماعی (نه صرفاً فردی)
۲. گفتوگو بهمثابه روش حکمرانی
۳. اصلاح مستمر نهادها و رفتارها
بر اساس خوانش کاربردی سوره آلعمران، میتوان یک مدل سهمرحلهای و قابل اجرا در ساختار شهرداری تهران پیشنهاد داد:
۱. معنا قبل از برنامه
مطابق با منطق سوره آلعمران، اقدام بدون درک مشترک از معنا، منجر به تفرقه و فرسایش اجتماعی میشود. در حکمرانی فرهنگی شهری، این اصل به معنای آن است که قبل از طراحی هر برنامه فرهنگی، باید به پرسش «این اقدام چه معنایی را در ذهن شهروند تولید میکند؟» پاسخ داده شود. واحدهای فرهنگی شهرداری باید از «برنامهسازی» به «معناسازی» تغییر نقش دهند.
۲. گفتوگو به جای خطابه
آیات مربوط به گفتوگو و جدال احسن در سوره آلعمران نشان میدهد که ارتباط یکسویه، پایدار نیست. در مدل معناگرای حکمرانی فرهنگی، شهرداری باید خود را تسهیلگر گفتوگوی فرهنگی بداند؛ از کانونهای محلهای، سمنها، هنرمندان و نخبگان تا گروههای مختلف اجتماعی. مشارکت واقعی، نه تشریفاتی، ضامن تولید معنا و اعتماد عمومی است.
۳. اصلاح نهادی به جای نمایش فرهنگی
سوره آلعمران، شکستها را نتیجه خطاهای درونساختاری میداند، نه صرفاً دشمن بیرونی. این آموزه قرآنی در حکمرانی شهری، بهمعنای بازنگری مستمر در ساختارها، محتواها و رویههای فرهنگی شهرداری است. سیاست فرهنگی معناگرا، به جای اتکا به رویدادهای پرهزینه و کوتاهمدت، بر اصلاح فرآیندها، شفافیت و پاسخگویی تمرکز دارد.
سوره آلعمران به ما میآموزد که پایداری فرهنگی، محصول پیوند ایمان، عقلانیت و عمل جمعی است. شهرداری تهران، اگر بخواهد از حکمرانی مناسکی و واکنشی عبور کند، نیازمند الگویی است که معنا را محور سیاستگذاری قرار دهد. مدل ساده پیشنهادی برگرفته از این سوره، امکان آن را فراهم میکند که فرهنگ شهری نه در قالب دستورالعمل، بلکه در قالب تجربهای زیسته و معنادار در زندگی شهروندان جاری شود.
در نهایت، حکمرانی فرهنگی معناگرا، همانگونه که سوره آلعمران ترسیم میکند، نه پروژهای مقطعی، بلکه مسیری مستمر برای «ساخت جامعهای همبسته، اخلاقی و گفتوگومحور» است؛ مسیری که شهرداری تهران میتواند با بازتعریف نقش خود، در آن نقشآفرین اصلی باشد.