آخرین اخبار
۱۵ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۵
بازدید:۵۴۸۵
رئیس دانشگاه قم در مطلبی به سخنان یک استاد روانشناسی دانشگاه تهران درباره حجاب پاسخ داد.
کد خبر : ۱۸۹۳۹

حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم در مطلبی به سخنان محمد خدایاری‌فرد استاد روانشناسی دانشگاه تهران درباره حجاب پاسخ داد که متن آن به این شرح است:

 


چند روزی است که کلیپی از سخنرانی جناب دکتر خدایاری‌فرد، در دفاع روان‌شناسانه از بی‌حجابی در حال پخش است. همه سخن وی این است: «تا زمانی که کسی با چادر و روسری می‌آید، این خودش است و کسی که بدون چادر و بدون حجاب می‌آید این هم «خودش» است و این، برای سلامت روان اجتماع بیشتر به نفع جامعه است تا اینکه یک چیز دیگری از خودمان به نمایش بگذاریم.»

روح استدلال این استاد محترم این است که حکومت باید اجازه دهد مردم آنگونه که هستند در انظار عمومی ظاهر شوند و الا اگر آنها را بر غیر خواسته‌شان اجبار کند، نه تنها هرگز موفق نخواهد شد، سلامت روان اجتماع را نیز به خطر خواهد انداخت! در این رابطه چند سؤال از این استاد محترم می‌پرسم:

1. به چه دلیل اگر هر کس آنگونه که شخصاً دوست دارد، در انظار عمومی ظاهر شود، سلامت روان «جامعه» تأمین می‌شود؟ آیا اگر کسی صرفاً بر اساس خواسته‌های شخصی خود در جامعه ظاهر شود و هیچ احترامی برای دیگران و هنجارهای آنان قائل نباشد، اساساً‌ جامعه‌ای باقی می‌ماند که شما از سلامت روان آن سخن بگویید؟

2. انسان‌ها را تا کجا مجاز می‌دانید «همانگونه که هستند» در اجتماع ظاهر شوند؟ آیا جنابعالی به عنوان یک روان‌شناس، برای این خودگرایی و فردگرایی در عرصه زیست اجتماعی حد و مرزی قائل هستید؟ آیا در همه عرصه‌ها، توصیه روان‌شناختی جنابعالی این است که برای تأمین سلامت روان جامعه، افراد لازم است آنگونه که هستند ظاهر شوند؟ مثلا در رانندگی، در عمل به مقررات اجتماعی، قوانین مدنی، جزایی، کیفری و امثال آنها نیز همین توصیه را دارید؟ اگر خیر، چرا؟ چه تفاوتی میان آن قوانین و هنجارها با قانون حجاب وجود دارد؟

3. این مبنای روان‌شناختی جنابعالی چه نسبتی با توصیه‌های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی اسلام دارد؟

4. آیا اگر هر کسی همانگونه که هست و همانگونه که دوست دارد در اجتماع ظاهر شود، نظم و انضباط و حقوق اجتماعی تأمین می‌شود؟ اگر خواست کسی با خواست شما در تعارض بود، حق تقدم با کدامیک است؟ اگر کسی دوست داشت که به هنگام رانندگی مرتب بوق ماشین خود را آن هم با صدایی گوش‌خراش به صدا درآورد، آیا دیگران حق دارند که جلوی او را بگیرند یا خیر؟ آیا اگر جلوی او گرفته شود، سلامت روان او به خطر نمی‌افتد؟ اگر فی المثل دانشجوی شما دوست داشت با رکابی و شلوارک و قلیان در کلاس شما حاضر شود، آیا شما به او اجازه می‌دهید؟

5. آیا از منظر روان‌شناسی جنابعالی، انسان‌ها هیچ وظیفه‌ای نسبت به دیگران و نسبت به جامعه ندارند؟ فقط و فقط باید «آنگونه که هستند» ظاهر شوند؛ حتی اگر به قیمت ایجاد بی‌ثباتی خانوادگی دیگران تمام شود؟ آیا آدمیان نسبت به هنجارهای اجتماعی هیچ مسئولیتی ندارند؟

6. اگر خواسته‌های فردی کسی، نه تنها هیچ سود و منفعتی برای جامعه نداشته باشد؛ بلکه آسیب‌های جنسی و جسمی هم بر جامعه وارد کند باز هم سلامت روان اجتماع را در آن می‌بینید که هر کس خودش باشد؟

و ده‌ها پرسش دیگری که «این زمان بگذار تا وقت دگر.»

211111

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها