به گزارش صد آنلاین، یکی از مهمترین مؤلفهها در حوزه جنگهای شناختی، ترسیم دقیق و هنجارمند میدان نبرد، تعیین مختصات درگیری، تبیین ماهیت نیروهای خودی و شناسایی چهره دشمن است. غفلت از هر یک از این چهار شاخصه، به چیزی جز شکستهای سهمگین نمیانجامد. از همینرو، تبیین هنری و نمایشی این مؤلفهها، بهویژه در قالب کلانروایت جنگ نور و تاریکی، میتواند الگویی برای زیست متعالی در فضای تمدنی ارائه دهد.
فارغ از ضعف و قوتِ فرمی و محتوایی در سریال «ناریا» و نقد و نظراتی که منتقدان در محافل رسانهای درباره این مجموعه تلویزیونی دارند این گزارش به ابعاد روایتی سریال میپردازد؛ یعنی توجه به ابعاد جنگ شناختی و روایت تقابل جبهه حق و باطل که در این سریال به آن پرداخته شده است.
سریال «ناریا» در بستر روایت تقابل جبهه حق و باطل، تمرکز خود را بر نمایش دراماتیک نبرد میان انسانهای رحمانی و موجودات شیطانی قرار داده است. این سریال، تلاش دارد با بهرهگیری از داستان دستاورد علمی «هوژان» و مقابله جبهه باطل با آن، چهار مؤلفه بنیادین جنگ شناختی را به تصویر کشد:
اول؛ ترسیم دقیق میدان نبرد: در «ناریا»، میدان نبرد، عرصه فناوری است. جبهه دشمن، از سالهای آغازین انقلاب اسلامی تاکنون، در پی جلوگیری از پیشرفت فناورانه جمهوری اسلامی بوده است. نمونههای عینی این دشمنی را میتوان در ترور دانشمندان هستهای و خرابکاری در تأسیسات حساس مشاهده کرد. در داستان سریال، «هوژان» در آستانه ارائه محصولی فناورانه به نام «زیوانا» قرار دارد و دشمن، توان فناورانه این محصول را برنمیتابد. رژیم صهیونیستی، تمام ظرفیتهای داخلی و خارجی خود را برای حذف هوژان و دستیابی به فناوری «زیوانا» بسیج میکند.
دوم؛ تعیین مختصات درگیری: در سریال «ناریا»، چهار سطح درگیری بهصورت دراماتیک بازنمایی شده است؛ نخست، نفوذ یک سارق خبره به تشکیلات کارخانه ناریا با هدف سرقت فناوری. دوم، تلاش برای جذب هوژان از طریق فریبهای روانی و القای این باور که جای دستاورد او در غرب است، نه در سرزمین مادری. سوم، فشار رسانهای و امنیتی برای تحقیر و تضعیف او. چهارم، تهدید فیزیکی و ترور شخصیتهای حامی وی.
سوم؛ تبیین ماهیت نیروهای خودی: همانگونه که در دوران دفاع مقدس، مردم به دفاع از کشور برخاستند، امروز نیز نیروهایی هستند که بیهیچ چشمداشتی، از فرزندان این مرز و بوم و دستاوردهای آنان حفاظت میکنند. سریال «ناریا» در قالبی نمایشی، این نیروهای گمنام اما مؤثر را به تصویر میکشد؛ محافظت و مراقبتی که هیچ حد و مرزی برای دفاع نمیشناسد و به همین خاطر محافظانی که در صورت لزوم، از فاز دفاعی به فاز آفندی وارد میشوند.
چهارم؛ تبیین ماهیت نیروهای دشمن: شناخت دشمن در «ناریا» بر پایه دو آیه کلیدی قرآن بنا شده است؛ آیهای از سوره اعراف که میفرماید: «شیطان و سپاهش شما را از جایی میبینند که شما آنان را نمیبینید.» و آیهای از سوره یاسین که هشدار میدهد: «آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید؟»
در این راستا، شخصیتهایی چون «شومان» و «مستانه» نماد دشمنان نادیدنیاند، همان جنود شیطان که در روایت نبوی نیز به پنج گروه تقسیم شدهاند؛ از جنیانی بهشکل انسان تا حشرات و موجوداتی ناپیدا. از سوی دیگر، دشمنان علنی نیز در سریال «ناریا» از میان انسانهایی برآمدهاند که فریفته پول، قدرت و شهرت شده و به ابزار دست جبهه باطل تبدیل شدهاند.