آخرین اخبار
۰۴ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۵:۰۵
بازدید:۷۴۴
 حجت الاسلام والمسلمین سید محمدتقی قادری، استاد حوزه علمیه قم به تفسیر ادعیه روزهای ماه مبارک رمضان پرداخته است. شفقنا در نظر دارد روزانه این تفاسیر را برای بهره مندی بیشتر روزه داران از فیوضات الهی منتشر نماید.
کد خبر : ۱۵۵۱۰۰

 حجت الاسلام والمسلمین سید محمدتقی قادری، استاد حوزه علمیه قم به تفسیر ادعیه روزهای ماه مبارک رمضان پرداخته است. شفقنا در نظر دارد روزانه این تفاسیر را برای بهره مندی بیشتر روزه داران از فیوضات الهی منتشر نماید.

شرح و تفسیر دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان

متن و ترجمه دعای بیست و سوم: «اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْنِی فِیْهِ مِنَ العُیُوبِ، وَامْتَحِنْ قَلْبِی فِیْهِ بِتَقْوى القُلُوبِ، یا مُقِیلَ عَثَراتِ المُذْنِبِینَ:خدایا در این روز مرا از گناهان پاکیزه گردان، و از هر عیب پاک ساز، و دلم را در آزمایش رتبه دل‌های اهل تقوی بخش، ‌ای پذیرنده عذر لغزش‌های گناهکاران»

فراز اول دعای بیست و سوم: «اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْنِی فِیْهِ مِنَ العُیُوبِ، :خدایا در این روز مرا از گناهان پاکیزه گردان، و از هر عیب پاک ساز»

شرح و تفسیر این فراز اول از دعای بیست و سوم مبتنی بر دو نکته است؛

نکته اول: همانطور که در روایات و آیات قرآن کریم آمده است خداوند تمام گناهان بندگان خویش را می‌بخشد و از آنها در می‌گذرد از همین رو خداوند متعال رو در ایه (53) سوره زمرم ی فرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ: بگو اى بندگانم که زیاده بر خویشتن ستم روا داشته ‏اید، از رحمت الهى نومید مباشید، چرا که خداوند همه گناهان را مى ‏بخشد، که او آمرزگار مهربان است».
تنها یک گناه را نمی‌بخشد، آنهم شرک ورزیدن به ذات اقدس اوست چرا که در ایه (84)سوره نساء می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى‌ إِثْماً عَظِیماً:همانا خداوند، این که به او شرک ورزیده شود نمى‌بخشد، ولى هر چه پایین‌تر باشد، براى هر که بخواهد مى‌بخشد. و هر کس به خداوند شرک‌ ورزد به تحقیق گناهى بزرگ بر ساخته است.»

نکته دوم‌؛ اگر بنده گناهکار توفیق پیدا کند توبه برکات و منافع بسیاری را به دنبال دارد فراوان که در آیات و روایات اسلامی بطور گسترده به آنها اشاره شده است؛ از جمله این برکات امور زیر است:

1- محو گناهان: توبه گناهان را محو و نابود مى کند همان گونه که در ذیل آیه (8) تحریم آمده است: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا اِلَى اللّهِ تَوْبَةً نَّصُوحاً» آمده است: «عَسى رَبُّکُمْ اَنْ یُّکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ»(؛ (امید است [با این کار] پروردگارتان گناهانتان را بپوشاند».

و همچنین امام علی علیه السلام فرمودند:«التَّوبَةُ تُطهِّرُ القُلوبَ وتَغْسِلُ الذُّنوبَ (غرر الحکم، 1355):توبه دلها را پاک مى کند وگناهان را مى شوید

2- نازل شدن برکات زمین و آسمان: توبه برکات زمین و آسمان را بر توبه کاران نازل مى کند، چنان که در آیات 10 و 11 و 12 سوره نوح آمده است: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ اِنَّهُ کانَ غَفّاراً ـ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً ـ وَ یُمْدِدْکُمْ بِاَمْوال وَ بَنیْنَ وَ یَجْعَلْ لَّکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ اَنهاراً»؛ (به آنها [قوم نوح] گفتم از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است تا بارانهاى پر برکت آسمان را پى در پى بر شما بفرستد، و اموال و فرزندانتان را فزونى بخشد، و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد).

3- تبدیل سیئات به حسنات: توبه نه تنها گناه را مى پوشاند و از بین مى برد، بلکه آن را مبّدل به حسنه مى کند، همان گونه که در آیه 70 سوره فرقان آمده است که مى فرماید: «اِلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَاُولئِکَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات» ؛ (مگر کسانى که توبه کنند، و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى کند).

4- پوشاندن آثار گناه: هرگاه توبه کاملاً خالص باشد، خداوند آنچنان آثار گناه را مى پوشاند که – در حدیث آمده – حتّى فرشتگانى را که مأمور ثبت اعمال او هستند به فراموشى وا مى دارد و به اعضاء پیکر او که مأمور گواهى بر اعمال وى در قیامتند دستور مى دهد که گناهان او را، مستور دارند، و به زمین که گناه بر آن کرده و گواه بر عمل او در قیامت است نیز فرمان مى دهد که آن را کتمان کند، به گونه اى که روز قیامت هنگامى که در صحنه رستاخیز حضور مى یابد، هیچ کس و هیچ چیز برضدّ او گواهى نخواهد داد.

متن حدیث چنین است: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اِذا تابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً اَحَبَّهُ اللّهُ وَ سَتَرَ عَلَیْهِ فى الدُّنیا وَ الاْخِرةِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ؟ قالَ یُنْسى مَلَکَیْهِ ما کَتَبا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحى اِلى جَوَارِحِهِ اُکْتُمى عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ، وَیُوحى اِلى بِقاع الاَْرِضِ اُکْتُمى ما کانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَى اللّهَ حینَ یَلْقاهُ وَلَیْس شَىْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَىْء مِنَ الذُّنُوبِ: (اصول کافى، ج 2، ص 430):وقتى که توبه کند بنده‌اى توبه خالص، دوستدار شود او را خداوند، پس ستر کند بر او در دنیا و آخرت. پس گفتم:» و چگونه بپوشاند بر او؟ گفت: «به فراموشى اندازد دو فرشته او را آنچه را نوشته‌اند بر او از گناهان. و وحى مى‌فرماید به سوى اعضاى او: کتماند کنید بر او گناهان او را. و وحى مى‌فرماید به سوى بقعه‌هاى زمین: بپوشانید بر او آنچه را عمل مى‌کرد بر شما از گناهان. پس ملاقات مى‌کند خدا را زمانى که ملاقات مى‌کند او را و حال آنکه نیست چیزى که شهادت بدهد بر او به چیزى از گناهان».

با تامل در اثر عملی «توبه» به ویژه در محو نمودن سیئات و تبدیل شدن به حسنات می توان به راز و سر تعبیر شدن «توبه» به «غسل» پی برد، چرا که فرق «غسل» با «وضوء» در این است در وضوء بعضی از اعضای بدن شسته می شود ولی در غسل تمام بدن باید شسته شود وگرنه غسل باطل است، توبه همانند غسل همه وجود انسان را می شوید و تطهیر می کند و او را آماده تابش انوار الهی و نزول برکات مادی و معنوی در زندگی می کند، از همین رو در روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان روزه دار دست به دعا برداشته ومی گوید: «اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْنِی فِیْهِ مِنَ العُیُوبِ، :خدایا در این روز مرا از گناهان پاکیزه گردان، و از هر عیب پاک ساز»

شرح فراز دوم دعا: «وَ امْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبینَ.:و در این روز دلم را در آزمایش، رتبه دل‌های اهل تقوا بخش‌، ای پذیرنده عذر لغزش‌های گناهکاران.»

شرح این فراز دوم از دعای بیست و سوم مبتنی بردو نکته است که با توضیح این دونکته است که می توان معرفت همه جانبه نسبت به این خواسته «وَ امْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ» پیدا کرد؛

نکته اول؛ این است از منظر قرآن کریم کسانی که تقوای الهی پیشه می‌کنند، در روز قیامت از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند؛ چرا که آنان از نافرمانی دستورات ذات اقدس پروردگار دوری نموده، و سر تسلیم به امر و فرمان او فرود آوردند چنانچه خداوند عزوجل درقرآن آیه (212)سوره بقره درتوصیف منزلت متقین می‌فرماید: «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ‌:زندگى دنیا، در چشم کافران جلوه یافته است و (به همین دلیل) افراد با ایمان را مسخره مى‌کنند. در حالى که مؤمنان و پرهیزکاران در قیامت از آنها برترند. وخداوند هرکس را بخواهد، روزى بى‌شمار مرحمت مى‌کند»

و همچنین در آیه (15) آل عمران درتوصیف متقین می فرماید آنان نزد پروردگار خویش دارای رتبه و مقامی والا هستند که خداوند به آنان وعده فرموده است: (لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ: ‌کسانی که تقوا پیشه‌اند نزد خداوند باغ‌های بهشتی است که بر زیر آن نهرها جاریست و در آن جاوید هستند و زنان پاکیزه و آراسته‌ای و (از همه بهتر) خشنودی خداوند (برای آنان می‌باشد) و خداوند به حال بندگان بیناست.»

نکته دوم؛ مقصود از امتحان در «وَ امْتَحِنْ قلبی» امتحان به معنای خالص گردانیدن است، چرا که «امتحان» در لغت عرب به دو معنی است:‌معنای اول همان معنای رایج و متداول «آزمون»است. و معنای دوم، «خالص گرداندن» است.؛ به نظر می‌رسد، امتحان در اینجا به معنای دوم یعنی خالص گرداندن باشد تا مناسبت سه فقره دعا با یکدیگر حفظ شود. در هر سه فقره می‌خواهیم آلودگی گناهان از بین برود. با کسب فضائل و با تقوای دل، ناخالصی قلب خالص می‌گردد‌چراکه قلب انسان محل محبت است که گاه در اثر درست تربیت نشدن یا به دور بودن از تعالیم دینی، قلبی که خانه خدا است، خانه اغیار می‌شود و شائبه و ناخالصی پیدا می‌کند و لازم است قلب از این ناخالصی تصفیه گردد که با تقوای دل میسر می‌گردد.

یعنی خالی کردن قلب از هر چه و هر که غیر خداست. این امر حاصل نمی‌شود مگر برای کسی که خالص برای خدا باشد.حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند:«طُوبی لِمَن أَخلَصَ لِلّهِ عَمَلَهُ وَ عِلْمَهُ وَحُبَّهُ وَ بُغْضَهُ وَ أَخْذَهُ وَ تَرْکَهُ وَ کَلامَهُ وَصَمْتَهُ وَ فِعْلَهُ وَ قَوْلَهُ» (خوشا به حال کسی که علم، عمل، دوستی و دشمنی‌اش، گرفتن و رها کردنش، سخن گفتن و سکوتش، رفتار و گفتارش، خالص برای خداست.»

به همین دلیل روزه داراز خداوند متعال «تقوا» یعنی نیروى بازدارنده باطنی و درونی که او را در برابر طغیان شهوات و ارتکاب کارهای خلاف واکسینه و حفظ کند، واز او انسانی بسازد «خالص» در «خالص» که وجودش یک پارچه الهی شده باشد از حق تعالی درخواست می کند و می گوید:«وَ امْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبینَ.» «و در این روز دلم را در آزمایش، رتبه دل‌های اهل تقوا بخش‌، ای پذیرنده عذر لغزش‌های گناهکاران.»

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها