۲۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۲
بازدید:۴۴۴
پانزدهمین قسمت برنامه «جبهه» که با سالروز میلاد امام حسن مجتبی (ع) همزمان شده بود به روایت عملیات‌های ویژه و جسورانه‌ای اختصاص داشت.
کد خبر : ۱۵۳۸۷۸

 پانزدهمین قسمت برنامه «جبهه» که با سالروز میلاد امام حسن مجتبی (ع) همزمان شده بود به روایت عملیات‌های ویژه و جسورانه‌ای اختصاص داشت که رزمندگان ایرانی برای نفوذ به خاک دشمن انجام دادند؛ از شناسایی و خرابکاری در خطوط دشمن تا ضربات مهلکی که معادلات جنگ را تغییر داد.

روایت سنگرسازانی که بی‌سنگر بودند

 

 

طریق‌القدس: روایتی از شجاعت خرازی و غافلگیری دشمن
در بخش اول برنامه، سیدمحمد لاله‌زار فرمانده قرارگاه کربلا و قرارگاه نوح نبی (ع) مهمان برنامه بود و از داستان عملیات طریق‌القدس گفت.

وی در ابتدا گفت: «قهرمان داستان طریق‌القدس، شهید سرلشکر حسین خرازی بود. آخرین رده چیدمان در جنگ با دشمن، توپخانه بود که او توانست ساعت ۱۲ شب توپخانه ارتش دشمن را خفه کند. چند عملیات بزرگ ما مدیون شجاعت و شهامت و دور زدن دشمن توسط شهید حسین خرازی بود؛ من هم همراه‌ایشان بودم از نزدیک شاهد این شجاعت‌ها بودم؛ همچنین باید یادی کنیم از سردار حسن باقری، مغز متفکر جنگ و مهندسی جنگ. اینجا جای دکتر ابوالفضل حسن‌بیگی خالی است؛ مجری جاده پشت رملی‌ایشان بود که اکنون در بیمارستان بستری است، برای شفای‌ ایشان دعا می‌کنیم.»

لاله‌زار ادامه داد: «مسئولیت عبور از قسمت دیگری از این جاده با من بود. جایی که دیگر امکان ساختن راه نبود و اگر بیشتر پیش می‌رفتیم دشمن متوجه می‌شد. عملیات باید سرّی می‌ماند و اگر لو می‌رفت، طریق‌القدس شکست می‌خورد و ما متضرر می‌شدیم. این عملیات بعد از عزل بنی‌صدر خائن بود که فرمانده کل قوا بود و تجهیزات در اختیار او بود. بعد از سخنرانی امام (ره)، نیرو‌ها به جبهه سرازیر شده بودند، ولی تجهیزات نبود. بعد از عزل بنی‌صدر، اولین عملیات، ثامن‌الائمه (ع) بود که به آزادسازی آبادان و ماهشهر بعد از یک سال انجامید. دومین عملیات موفق طریق‌القدس در سال ۱۳۶۰ بود که پر از درس است. در این عملیات، دشمن را که به استان رسیده بود، هورالعظیم را گرفته و تا پشت حمیدیه آمده بود به عقب راندیم. شهید حسن باقری و محمد باقری و سایر فرماندهان و مهندسان جهاد طراحی کردند که چگونه دشمن را دور بزنیم؛ چون مستقیم نمی‌توانستیم وارد استان شویم. از دریای رمل جاده‌ای ساختیم و نیرو‌های ما از دهلاویه به چذابه برسند. من در این عملیات مسئول عبور با فرش‌های باتلاقی شدم که هر جا ماشین‌آلات گیر می‌کردند، عبور می‌کردیم.»

وی در ادامه گفت: «آن شب باران گرفت و زمان بارندگی، رمل ماسه بادی مثل آسفالت می‌شود و به عبور رزمندگان ما کمک کرد. ما باید دشمن را دور می‌زدیم. پشت تپه‌های «الله‌اکبر» جاده ساختیم و قهرمان این عملیات سرلشکر شهید حسین خرازی است. این فرمانده شجاع، ترسی در وجودش نبود. تا اینکه حوالی ۱۲ شب پشت توپچی دشمن را گرفت و نیرو‌های ما در دهلاویه با کمترین خسارت به لشکر امام حسین (ع) رسیدند. اصل قضیه بر غافلگیری بود. نیروهای دشمن وقتی می‌دیدند که توپخانه گرفته شده، تضعیف می‌شدند و از این بابت خوب بود.»

لاله‌زار همچنین گفت: «روزی که می‌خواستیم حمله کنیم، همراه با شهید صیاد شیرازی آخرین شناسایی را انجام دادیم. وقتی برگشتیم یکی از برادران چیزی در گوش صیاد گفت و او رنگش پرید. یکی از بچه‌های اطلاعات عملیات را دشمن گرفته بود و ما نگران این بودیم که چون او زیر شکنجه است، عملیات لو نرود. بعداً جنازه این شهید بزرگوار را پیدا کردیم که زیر شکنجه‌ها لب باز نکرده بود که اگر کرده بود، دشمن عملیات را می‌فهمید. وقتی حسین خرازی قهرمان است و نوک پیکان همه عملیات‌هاست، او تنها نیست، بلکه اتاق فکر قوی و مدیریت جنگ پشت سر اوست. زمان عملیات چند گردان آماده کنار او بودند که اگر عملیات به مشکل برخورد، چند گردان نیروی ذخیره داشته باشیم. نیروی هوایی و هوانیروز، مهندسی جنگ را در اختیار داشتیم. زمانی که می‌خواستیم جیپ حسین خرازی را حرکت دهیم، آن را پشت بلدوزر بستیم و حرکت دادیم. در کنار او شهید احمد کاظمی، و نفراتی از ارتش و سپاه و هوانیروز و نیروی هوایی و سایر نیرو‌های جمهوری اسلامی حضور داشتند.»

مهمان بخش دوم این برنامه، «قاسم صرافان» شاعر بود که به مناسبت سالروز ولادت امام حسن مجتبی (ع) اشعاری را در مدح کریم اهل بیت خواند.

 

 

پل بعثت؛ ابتکار و شجاعت در عبور از اروند
مهمان بخش بعدی برنامه «جبهه» سیدهاشم بنی‌هاشم، مدیر اجرایی پروژه پل بعثت بود. او در ابتدا گفت: «شبکه آبرسانی و برق‌رسانی تعدادی از روستا‌ها را در زمان جنگ ما انجام دادیم. آن زمان مهندس ساختمان بودم و تحصیل‌کرده دانشگاه علم و صنعت؛ همچنین عضو شورای مرکزی جهاد سازدگی خراسان بودم. وقتی جنگ شد، ستاد پشتیبانی جهاد سازندگی کمک‌های مردمی را جمع می‌کرد و همچنین از نظر کار‌های فنی و مهندسی حضور پیدا می‌کردیم. به نظرم اگر هدفی داشته باشیم و برایش برنامه‌ریزی کنیم و با شجاعت عمل کنیم، می‌توانیم به هدفمان برسیم.

بنی‌هاشم در ادامه گفت: «روایتی که راجع به پل بعثت می‌خواهم بگویم، روایتی است که خودم در آن مشارکت داشتم؛ مدیر اجرایی پل بعثت بودم و از اول تا آخر این پروژه حضور داشتم. بعد از عملیات والفجر ۸ که عبور از اروندرود بود، نیاز داشتیم که عبور مطمئنی داشته باشیم. پل‌های متعددی ساخته و به سرعت طراحی و اجرا شد، ولی هیچ‌کدام بادوام نبود و در دید دشمن بود و بمباران می‌شد؛ یا اینکه جزر و مد آب، آن پل‌ها را خراب می‌کرد. تصمیم جهاد سازندگی با هماهنگی فرماندهان جنگ این بود که پل مطمئنی را روی اروندرود بزنیم. در جهاد سازندگی مرکز مطالعات داشتیم که مهندسان آنجا همفکری می‌کردند و تصمیم گرفته شد این پل لوله‌ای باشد و از طریق شمع‌کوبی آن احداث شود. این امر از نظر من نامناسب بود، ولی باید اثبات می‌کردم که روش غلطی است. از طریق شمع‌کوبی پل دیده می‌شد و در نهایت بمباران می‌شد. یکی از شرایط برای اجرای پل لوله‌ای استتار بود، در حالی که عرض رودخانه ۹۰۰ متر بود، عمق رودخانه ۱۳ متر بود و اختلاف ارتفاع در جزر و مد سه متر و ۴۰ سانت بود.»

وی ادامه داد: «در فروردین‌ماه همزمان با روز مبعث بود که این را شروع کردیم و به نام «بعثت» نام‌گذاری کردیم. هنوز بعضی از موارد پل برای‌مان روشن نبود. لوله‌هایی از کارخانه لوله‌سازی اهواز برای‌مان آمد که از آن استفاده می‌کردیم و اینکه ان لوله‌ها را چگونه در اروند مستقر کنیم، برایمان جای سؤال بود. تصمیم گرفتیم لوله‌ها را شناور کنیم؛ درباره آن در مرکز مطالعات بحث کردیم. در نهایت از طریق شناور پنج لوله را در کنار هم قرار دادیم و بستیم. آب مد برعکس به سمت خشکی می‌رفت و لوله‌های شناور غرق شد. با خود گفتیم شکست خوردیم. برای ما ایمنی و اطلاعات مهم بود. بعد از آن، اسم پل بعثت را به «رمضان» تغییر دادیم. سپس اشکالات کار را درآوردیم و متوجه شدیم برزنتی که سر لوله بسته بودیم، سر خورده بود و این پنج تا را به یکی یکی تبدیل کردیم. برزنت‌ها را بستیم؛ دیدیم مقداری آب داخلش رفته و نمی‌دانستیم چگونه باید این لوله را از داخل نهر حمل می‌کردیم و شناور کنیم. ریسک بزرگی کردیم. گفتیم مقدار آبی که داخل لوله است از داخل نهر به داخل اروند می‌رود و به ساحل می‌رسد. این لوله از داخل نهر وارد اروند شد و گویا خدا مرحمتی به ما کرد و ما توانستیم لوله‌ها را در این نهر خروشان به ساحل برسانیم. روی لوله نوشتیم الله اکبر.»

وی در ادامه گفت: «این پل را اکنون به خاطر لایروبی اروندرود جمع کرده‌اند؛ ولی دو سال پیش نمونه‌ای از این پل را در یادمان والفجر ۸ ساختیم. کسانی که از منطقه بازدید می‌کنند، قسمتی از این پل را می‌توانند ببینند. این یک تکنولوزی دانش فنی است و باید دانش داشته باشید تا بسازید.»

انتهای پیام/ 121ی

 
اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها