در این برنامه که با بداههنویسی محسن شعبانی همراه بود شاعرانی و هنرمندانی چون علیرضا قزوه، ایرج قنبری، علیرضا رجبعلیزاده کاشانی، سید مسعود علویتبار، محمد مهدی عبداللهی، احمد رفیعی وردنجانی، ناصر دوستی، نغمه مستشار نظامی، میترا ملک محمدی، زهرا پرویزی، معصومه هرمزی مقدم، فاطمه ناظری، فاطمه شکل آبادی، سارا عبداللهیفر، فرزانه قربانی، سیده کبری حسینی بلخی، آسیه مراد پور، زهره یوسفی، نگین نقیبی، چ سیده کوثر حسینی توچای حضور داشتند.
سید تصور مهدی، شاعر پارسیزبان و استاد دانشگاه اورینتال پتنای هندوستان، در ابتدای این نشست با بیان اینکه در سراسر جهان ماه پر برکت رمضان از ارزش و اهمیت بسیاری برخوردار است، به گونهای که حتی غیر مسلمانان نیز اهمیت و احترام زیادی برای این ماه مبارک قائل هستند، به آداب این ماه عزیز در میان مردم هند پرداخت و گفت: حدود 15 درصد مسلمانان در هند زندگی میکنند؛ بنابراین ماه رمضان در اینجا با شور و اشتیاق برگزار میشود و از ماه شعبان مردم خود را برای این ماه پر فیض و برکت آماده میکنند.
وی ادامه داد: همین که هلال ماه مبارک رمضان رؤیت شد، به یکدیگر تبریک میگویند و برای هم دعا میکنند که این ماه برای آنان با سلامتی سپری شود تا به صورت کامل بتوانند روزهها را بگیرند.
سید تصور مهدی افزود: در هند مثل سایر نقاط دنیا در ماه مبارک مساجد از دیگر ایام سال پر رونقترند و و پر از جمعیت روزهدار نمازگزار میشود. در اکثر مساجد ختم قرآن و در برخی جاها کلاسهای دینی و مذهبی برگزار میشود. در بیشتر مساجد اعم از شیعه و سنی، برای روزهداران افطاری ترتیب داده میشود.
استاد دانشگاه اورینتال پتنا تأکید کرد: در شبهای قدر این عبادات و نیایش بیشتر میشود و اعمال شب قدر در مساجد به صورت دسته جمعی برگزار میشود. شب زندهداری، در یک شب صد رکعت نماز خواندن و تلاوت قرآن در این شبها خیلی رواج دارد و از آدابی است که در این ایام رعایت میشود.
به گفته او؛ همچنین در کشور هند آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به دو اسم شهرت دارد: یکی جمعةالوداع و دیگری به دستور رهبر کبیر انقلاب اسلامی، یوم قدس. لازم به ذکر است که برنامههای قدس نیز در این روز برگزار میشود.
شاعران در بخش دیگری از این برنامه به ارائه سرودههای خود درباره ماه رمضان پرداختند که بخشهایی از آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
احمد رفیعی وردنجانی
آمدی ماه رحمت و غفران، السلام علیک یا رمضان
ماهِ درکِ حلاوتِ قرآن، السلام علیک یا رمضان
هرطرف هرکجا به زیبایی، سبز و پر برکت و تماشایی
شده گسترده سفره یزدان، السلام علیکَ یا رمضان
میشود با تو روح مان تازه، شورِ احساسِمان بیاندازه
باتو هر دردمان شود درمان، السلام علیک یا رمضان
آمدی ای نسیم جان پرور، رمضان الکریم جان پرور
سویِ تنها خوش آمدی ای جان، السلام علیک یا رمضان
لحظههایت ز نور آکنده، هدیه داری برای هر بنده
السلام ای بهار پُرباران السلام علیک یا رمضان
دست از خواستهای تن شُستن خویش را فارغ ازهمه جُستن
در دل لحظههای نابِ اذان السلام علیکَ یا رمضان
ماه صبر است، ماهِ تمکین است، حاصلِ صبرمان چه شیرین است
طعم خشنودیِ خدایِ جهان السلام علیکَ یا رمضان
رطب جنتی ببخشندش، شهدی و شربتی بنوشندش
هر که دل کنده از تعلقِ نان، السلام علیک یا رمضان
خیز و آماده شو تو هم ای جان، همنوا با تمام دهر بخوان
السلام علیک یا رمضان السلام علیک یا رمضان
***
محمد مهدی عبداللهی
تا نشاندند سر سفره احسان، ما را
راه دادند در این روضه رضوان، ما را
یعنى از سمت سماوات ،بشارت دادند!
رمضان مىدهد آرامش قرآن، ما را
کیست هر آینه در عرش، پر از آواز است؟
نیمهشب خوانده به دل، سوره انسان ما را!
فرصت عاشقى از سمت افق نازل شد
محو عشق است نماز شب جانان، ما را
باز از مأذنه، گلبانگ وفا مىآید
مىوزد رایحه رحمت سبحان، ما را!
با نسیم سحر و عطر ابوحمزه و اشک
ابر دل برده در اندیشه باران، ما را
چشم دل وقت سحر منتظر دلدار است!
کاش پایان برسد روزه هجران ما را
***
فرزانه قربانی
سحرها که میجویم از او نشان را
تکان میدهد شاخه ارغوان را
به اذعان گلدسته ها، حضرت عشق
به عطر خود آغشته کرده اذان را
خودم را سپردم به دست کسی که
نگه داشته بی ستون آسمان را
خدایی که در دشتها منتشر کرد
صدای خوش باد آوازهخوان را
خبر دارد از خلوت خاک و دانه
که رویانده این سبزههای جوان را
هنرمندیاش را نشان داده وقتی
کشیده پس از گریه رنگین کمان را
چه زیبا به من یاد داده است تسبیح
به مدحش بچرخانم عمری زبان را
***
ناصر دوستی
این ماه فرصتی است که از خود رها شویم
تا میهمان سُفره ناب خدا شویم
ماه خداست، لحظه قُربانی "مَن" است
باید دوباره وارد کوی منا شویم
طرحی جدید ریخته بر خشت خشتمان
دست خدا، خوش است که از نو بنا شویم
باید شکست روزه سرخ سکوت را
وقتش رسیده تا که سراپا صدا شویم
تا آب گردد این یخ بَدخیم جانمان
باید که گرم ندبه و سوز دعا شویم
دلها همه پُرند و مجال قصیده نیست
امشب خوش است وارد حال بُکا شویم
داریم ما هوای خدا را اگر به سر
باید که از هوس بَری و بی هوا شویم
باید به عرش پُل بزنیم و صَلا زنیم
در پلّه های عرش پُر از ربّنا شویم
این است نردبان خدا نردبان وصل
امّیدوار وَعده سبز لقا شویم
هنگام" اِنّی اَسئلُکَ مِن بَهائِک" است
دلبسته ی" بِرَحمَتکَ کُلُّها" شویم
بر لب "وَ کُلُّ نورِکَ نَیِّر" دَم سحر
یکریز غرق زمزمه ی "مِن بَها" شویم
***
نگین نقیبی
به لحظههای ندامت، به چشم بارانی
به توبههای نصوح از خطای پنهانی
به هر دعای سحرگاه و لحظه افطار
به لحظههای عظیم و شریف مهمانی
به بغض های نهانی و در گلو مانده
به اشکهای غریب از سر پشیمانی
به حرمت نفس قُدسی سحرخیزان
به لحظههای مناجات و ربنا خوانی
شود که با کرم خود مدد کنی یا حق
مرا فدایی خاک رهش بگردانی
***
عمادالدین ربانی
تمام ماه بهجز مِهر لایزالی نیست
چه روشن است! شبی قدر این لیالی نیست
ندیده قامت ماه هلالابرو را
کسی که در رمضان، قامتش هلالی نیست
خوشا بهحال شمایی که خوب میدانید
امید بستن بر عشق، خوشخیالی نیست
چراغ هر شب خورشیدی است؛ یا شافع
شفیع ذرّهمقامان، علی(ع) است عالی نیست؟
تویی بهارهی من؛ یا محولالاحوال
کسی به غیر تو حالا در این حوالی نیست
بهار دیده رسیده است، از یمین و یسار
به یمن چشم ترم، فصل خشکسالی نیست
نگاه من خبر از روشنای دل دارد
نگاه آینهها، خالی از زلالی نیست
فرشته زیر پر و بال من به حیرت گفت:
کسی که پر زده آن مست لاابالی نیست؟
***
معصومه هرمزی مقدم
مرا بخوان به سمت خود که بیپناهم ای خدا
به اشک های نیمه شب به ناله های بی صدا
اقامه بسته قامتم به روزه از غبار دل
زلال می کنی مرا ز نفس می شوم رها
چه میهمان سر کشی! چه میزبان عاشقی
عروج میدهی مرا سحر به برکت دعا
مجیر و جوشن و هوای حمزه ثمالیات
به عرش میبرد شبی، تمام ظلمت مرا
بهار دل، بهار جان، به وقت روزهداریام
به سفره اجابتت، نشستهام چه باصفا
اذان به وقت عاشقی، موذن و دم سحر
خوشا دوباره ماه تو خوشا نوای ربنا
شکسته بال و عاشقم به آیههای روشنت
مرا بخوان به سمت خود که بیپناهم ای خدا
***
زهره یوسفی
ماه رویت شد هلال و چشم من شد مبتلا
در تو پنهان میشوم ای ماه زیبای خدا
آسمان چتر سفیدش را فراهم میکند
باز باران میزند بر شانههای ربنا
میدود اشکم به روی گونه دنبال پناه
میشود چادر نمازم کنج محرابت رها
چشمها را محرم مهر کلامت میکنم
مات دریای وجودت میشوم بی ادعا
میزنم بال و پری بر آسمان بام تو
میدهم جان در جواب نامههای آشنا
من که قدر لحظهها را لحظهای نشناختم
در پناه قدر تو همواره میگیرم شفا
میرسد بانگ اذان مغرب از گلدستهها
میشود لایق کنی من را به توفیق دعا؟
تا سحر سجادهام غرق نگاهت میشود
ساحلم آرامش از موج تو میگیرد، خدا
منبع: تسنیم