به گزارش صدآنلاین، در سالهای اخیر، کنسرتهای پاپ ایران همواره با حاشیههایی عجیب همراه بودهاند. گاه به دلیل استفاده از پلیبک (پخش آهنگ از پیش ضبط شده) و گاه به دلیل حرکات عجیب خوانندگان که بیشتر به نمایشهای طنز شبیه است. به نظر میرسد که این روزها برخی از خوانندگان تصمیم گرفتهاند که به هر قیمتی که شده، اجراهای زنده داشته باشند، حتی اگر این به معنای فالش خواندن باشد.
ویدیوهای زیادی از میثم ابراهیمی و مجید رضوی در فضای مجازی منتشر شده که در آنها خواننده حتی نمیتواند آهنگ خود را به درستی اجرا کند و فالش میخواند. این ویدیوها که به صورت طنز منتشر میشوند، بیشتر از آنکه مهارت خواننده را نشان دهند، ضعفهای آشکار در اجرای زنده را به نمایش میگذارند.
آکروبات بازی یا اجرای موسیقی؟
در این میان، برخی از خوانندگان مثل علیرضا طلیسچی و بهنام بانی به جای تمرکز بر کیفیت موسیقی، به انجام حرکات آکروباتیک روی صحنه روی آوردهاند. پرشهای بلند و حرکات بیهدف آنها به نظر نمیرسد که بخشی از یک برنامهریزی هنری و حرفهای باشد. این در حالی است که در کنسرتهای بینالمللی مانند لیدی گاگا و پینک، این حرکات به دقت برنامهریزی شده و بخشی از نمایش هنری به شمار میروند.
این نوع حرکات که به جای تقویت اجرا، بیشتر به نظر میآید برای جلب توجه مخاطب و پوشاندن ضعفهای فنی به کار میروند، به راحتی در فضای مجازی به سوژهای برای شوخی و تمسخر تبدیل میشوند.
چه چیزی از کنسرتها باقی میماند؟
مخاطبان که برای دیدن کنسرتهای خوانندههای محبوب خود به سالنهای موسیقی میروند، به دنبال یک تجربه زنده و واقعی از هنر موسیقی هستند. آنها برای رهایی از هیاهوی روزمره، به تماشای کنسرتها میآیند و انتظار دارند تا از اجرا لذت ببرند. اما در این وضعیت، کنسرتهای پاپ ایران بیشتر به یک شوخی و نمایشهای بیهدف تبدیل شدهاند تا یک اجرای حرفهای و هنری.
خوانندگانی که به جای تمرکز بر موسیقی، به دنبال جلب توجه با حرکات بیهدف و تکرار اشتباهات روی صحنه هستند، در نهایت حتی ممکن است هزینههای بالای کنسرتهای خود را نیز با لذت واقعی مخاطب جبران نکنند. سوال اینجاست که چرا این افراد که توانایی هنری لازم را ندارند، با تبلیغات سنگین و هزینههای گزاف همچنان در سالنهای کنسرت حضور دارند، در حالی که هنرمندان واقعی و گروههای مستقل موسیقی به دلیل عدم حمایتهای مالی از دیده شدن باز میمانند؟
آیا وزارت ارشاد نظارتی دارد؟
یکی از سوالات اساسی که در این میان مطرح میشود، مربوط به نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. چگونه است که افرادی با چنین کیفیت ضعیفی از اجرا، توانستهاند سالنهای کنسرت را تسخیر کنند و همچنان مجوز بگیرند؟ در حالی که بسیاری از هنرمندان مستعد به دلیل نداشتن حمایتهای مالی مجبورند در فضای زیرزمینی فعالیت کنند.
وزارت ارشاد باید توجه بیشتری به وضعیت کنسرتها و کیفیت اجرایی هنرمندان داشته باشد و شرایطی فراهم کند که هنرمندان مستعد بتوانند در فضاهای رسمی به رشد و شکوفایی برسند. اگر این وزارتخانه واقعاً به فکر ارتقاء سطح فرهنگی و هنری کشور است، باید به کیفیت کنسرتها و اجراهای زنده اهمیت بیشتری دهد و تنها به پشتیبانی از نامهای پرطرفدار بسنده نکند.
کنسرتهای پاپ ایران در حال حاضر بیشتر به نمایشهای بیهدف و کمکیفیت تبدیل شدهاند تا تجربهای هنری و موسیقایی. خوانندگانی که به جای تمرکز بر هنر خود، به دنبال جلب توجه از طریق حرکات عجیب و فالش خواندن هستند، نه تنها تواناییهای خود را زیر سوال میبرند، بلکه اعتبار موسیقی پاپ ایران را نیز خدشهدار میکنند. حمایتهای صحیح از هنرمندان واقعی و نظارت دقیق وزارت ارشاد میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند.