دیپلماسی ایرانی: از زمانی که ایران در اول اکتبر با استفاده از شلیک نزدیک به 200 موشک بالستیک، یک حمله بینظیر در مقیاس بزرگ علیه اسرائیل آغاز کرد، خاورمیانه در انتظار انتقامجویی اسرائیل، نفس خود را حبس کرد. ایران گفت که حمله طولانی مدتش در پاسخ به ترور حسن نصرالله، رهبر حزبالله و یک افسر ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در بیروت و اسماعیل هنیه، رهبر حماس در تهران بوده است.
جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده پنهان نکرد که – برخلاف ماه آوریل که از اسرائیل خواست از پاسخگویی به اولین حمله مستقیم ایران خودداری کند – از تصمیم اسرائیل برای انتقامگیری حمایت میکند. بااینحال، او تأکید داشت که این حمله باید متناسب باشد و به یک رویارویی همهجانبه با ایران کشیده نشود.
پس از یک هفته تماس محرمانه بایدن و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، دفتر نتانیاهو در 9 اکتبر بیانیهای صادر و اعلام کرد: «ما به صحبتها گوش میدهیم. اما تصمیمات نهایی را بر اساس نیازهای امنیت ملی اسرائیل خواهیم گرفت.» این بیانیه در پاسخ به یک گزارش واشنگتن پست بود که نشان می داد نتانیاهو در طول تماس به بایدن گفته است که انتقام اسرائیل را به سایتهای نظامی محدود خواهد کرد.
درحالیکه بایدن در تمام مدت بهشدت با هدف قراردادن تأسیسات هستهای ایران مخالفت میکرد، در 3 اکتبر اعلام کرد که بحث حمله به تاسیسات نفتی ایران، افزایش پنج درصدی قیمت نفت را سبب شده است. در نتیجه در چرخشی آشکار اظهار داشت: «اگر من جای آنها بودم، به جز حمله به میادین نفتی ایران به گزینههای دیگری فکر میکردم.»
با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری امریکا هر روز نزدیکتر میشد و نظرسنجیها نشان میدادند که رقابت تنگاتنگی بین کامالا هریس معاون رئیس جمهور (به عنوان نامزد دموکراتها) و دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق امریکا (به عنوان نامزد جمهوری خواهان) وجود دارد، تعجبآور نبود که میدیدیم بایدن خستگیناپذیر تلاش کند تا نتانیاهو را از هدف قرار دادن تاسیسات نفتی ایران دور کند چرا که به طور حتم این اقدام افزایش چشمگیر قیمت نفت را باعث میشد و ضربهای ویرانگر به اقتصاد ایالات متحده وارد میکرد و در نتیجه چشمانداز هریس برای پیروزی در انتخابات را از بین میبرد.
نتانیاهو با ارادهای قاطع به دنبال تضعیف تلاشهای ایالات متحده برای دستیابی به آتشبس در غزه یا لبنان بوده است. این اقدام نهتنها بهمنظور حفظ بقای سیاسی خود و دولت راستگرایش است، بلکه هدف اصلی او جلوگیری از هرگونه دستاورد دیپلماتیک بزرگ برای دولت دموکرات بایدن در خاورمیانه بوده است؛ در مقابل باتوجهبه موفقیتهای چشمگیر ترامپ در عادیسازی روابط اسرائیل با امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان بهوضوح روشن است که نتانیاهو ترجیح میدهد ترامپ در قدرت باشد، چرا که ترامپ در دوران ریاستجمهوریاش بهشدت تلاش کرد تا نتانیاهو را راضی نگه دارد. بااینحال، نتانیاهو از اقدام علیه تأسیسات نفتی ایران نیز خودداری کرد چرا که نمی خواست این اقدام او باعث شود که انگ اتهام دخالت در انتخابات امریکا به ضرر دموکراتها و به سود جمهوریخواهان به او زده شود.
باوجود نگرانی فزاینده بایدن در مورد تلفات غیرنظامی بهویژه زنان و کودکان و همچنین میزان ناکافی کمکهای بشردوستانه، نتانیاهو عصیانگرانه، کمپین بیامان خود را با یورش به غزه و سپس حمله به لبنان ادامه داد.
واکنش اولیه نتانیاهو به حمله ایران با بیان قهرآمیز این که ایران مرتکب «اشتباه بزرگ» شده و «هزینه آن را خواهد پرداخت» به معنای واکنش سریع است. بااینحال، وقتی نوبت به هدف قراردادن ایران میرسد، نتانیاهو کاملاً آگاه است که باتوجهبه اینکه اسرائیل به طور فزایندهای، حتی در دفاع از خود، به ایالات متحده وابسته شده است، نمیتواند از تعهد به واشنگتن سرپیچی کند.
بر خلاف جنگ فرسایشی در غزه، جایی که نتانیاهو نتوانست به اهداف اصلی خود در برچیدن کامل حماس و بازگرداندن گروگانهای اسرائیل به خانه دست یابد، او بدون شک با یک سری موفقیتهای تاکتیکی غیرقابلتصور که در ترور سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان به اوج خود رسید، قدرتمند شده است.
بهطورقطع این موضوع انگیزهای شد تا نتانیاهو به لبنان حمله کند، تا به هدف استراتژیک جدید خود که مجبور کردن حزبالله به توقف حملات یکسالهاش به شمال اسرائیل است، دست یابد و بازگشت هزاران شهروند آواره به خانههایشان را تسهیل کند. در این میان، برخی سیاستمداران برجسته اسرائیلی باذوقزدگی بیش از حد بهشدت خواستار آن شدند که نتانیاهو از آنچه بهعنوان آسیبپذیری فزاینده ایران – به دلیل تضعیف حزبالله و حماس – میخواندند بهرهبرداری کند و به تأسیسات هستهای و نفتی ایران حمله کند. بااینحال، این درخواستها بهتدریج کاهشیافت، زیرا حزبالله مقاومت قابلتوجهی از خود نشان داد و با حملات مداوم و عمیقتر به اسرائیل؛ از جمله هدف قراردادن یک پایگاه نظامی در نزدیکی بینیامینا و خانه نتانیاهو در قیصریه، تلاشهای اسرائیل برای پیشرفت معنادار را مختل کرد.
همانطور که انتظار میرفت، نتانیاهو در 17 اکتبر قاطعانه از توقف جنگ در غزه یا لبنان، حتی پس از کشتن یحیی سنوار، رهبر حماس، که مغز متفکر حملات 7 اکتبر به اسرائیل بود، امتناع کرد.
در این میان محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و حاکم واقعی این کشور، بهوضوح نشان داده است که ترجیح میدهد ترامپ در قدرت باشد. ترامپ، بر خلاف بایدن که او را به قتل جمال خاشقجی متهم کرده بود، از او حمایت کرده بود. اما وقتی ترامپ از برخورد با ایران به دلیل حمایت آن از حمله حوثیها به تأسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ خودداری کرد، بن سلمان از او مأیوس شد. ترامپ همواره بهخاطر عواقب تهدید ایران به بازارهای انرژی از برخورد با تهران خودداری کرده است.
در غیاب چنین حمایتی از سوی ایالات متحده، بن سلمان در مارس ۲۰۲۳ با آشتی میان عربستان و ایران که توسط چین میانجیگری شده بود، موافقت کرد؛ هدف او نهتنها رهایی از جنگ بینتیجهای بود که علیه یمن آغاز کرده بود، بلکه به طور مهمتر، تضعیف بازدارندگی نفتی ایران بود تا راه را برای هدف قراردادن ایران توسط ایالات متحده و اسرائیل هموار کند.
در نظر بن سلمان، تغییر ناگهانی اسرائیل از تمرکز صرف بر حماس به رویارویی با حزبالله، از جمله حذف رهبر آن، فرصتی عالی برای تحریک بایدن به دادن چراغ سبز به اسرائیل برای هدف قراردادن تأسیسات هستهای و نفتی ایران است.
بدین منظور، ریاض در ۲۶ سپتامبر اعلام کرد که قصد دارد تولید نفت خود را در دسامبر افزایش دهد و این اقدام را تلاشی برای حفظ سهم خود از بازار توصیف کرد. اما در واقع، این یک حرکت جسورانه نهتنها برای راضی نگهداشتن بایدن بود؛ بلکه سیگنالی بود که میخواست اعلام کند در صورت هدف قراردادن ایران در بازار نفت کمبودی که انتخابات آمریکا و پیروزی هریس را تحتتأثیر قرار دهد، احساس نخواهد شد.
در همین حال، ایران بدون هیچ تردیدی هشدار داد که باز کردن فضای هوایی یا پایگاههای نظامی کشورها به روی اسرائیل معادل اعلام جنگ است و همچنین به ریاض هشدار داد که در صورت اجازه استفاده از فضای خود نمیتواند امنیت تأسیسات نفتیاش را تضمین کند. برای جلوگیری از غرقشدن در یک آتشسوزی منطقهای، ریاض و کشورهای شورای همکاری به اسرائیل اطلاع دادند که اجازه استفاده از فضای هوایی خود را نخواهند داد و همچنین از ایالات متحده خواستند تا اسرائیل را ترغیب کند تا انتقامگیریهای خود را بااحتیاط انجام دهد.
هم نتانیاهو و هم بن سلمان هر دو خواهان پیروزی ترامپ در انتخابات بودند تا زمینهای برای عادیسازی روابطشان فراهم شود. مهمتر از همه، آنها تلاش میکنند تا ایالات متحده را به مقابله با ایران ترغیب کنند. اما در عمل، هردو با مانع غیرقابلعبوری مواجه شدهاند: نه ترامپ و نه بایدن و نه هریس هیچ تمایلی برای گرفتار شدن در چنین جنگ دشواری را ندارند.
منبع: میدل ایست مانیتور / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱