به گزارش صد آنلاین، اِسمِ اَعظَم یا اِسمُ اللّهِ الاَکبَر بزرگترین نام خداوند است که اسمی بالاتر از آن نیست. بنابر روایات، این نام وسیعترین محدوده اثر را در عالم هستی دارد و دسترسی به آن، منشأ اثرات بسیاری مانند استجابت دعا، برخورداری از علم غیب و تأثیرگذاری بر قوانین طبیعت است.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میگوید: اسم اعظم ترکیبی از حروف و از جنس الفاظ است. این اسم دارای اثر مخصوص و ویژهای است امّا لفظ آن بر ما پنهان است. اگر کسی به این لفظ دست پیدا کند و خدا را با آن بخواند هر دعایی کند اجابت میشود. چنین فهمی بیشتر در عرف مردم شایع است.
اسم اعظم نام با ابجد ۲۹۰
هر نام دارای عدد و ارزشی در حروف ابجد کبیر است. نامهای من و شما و حتی اسما الهی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و دارای ارزشی عدد هستند. از جدول زیر میتوان دریافت که ابجد کبیر هر اسم چه خواهد شد.
افرادی که اسامی آنها مریم یا فرهاد میباشد با یک محاسبه عادی درخواهند یافت که ابجد نامشان ۲۹۰ خواهد شد.
عدد ابجد ۲۹۰ برابر با اسم اعظم فاطر است.
فاطر: اگر کسی حاجتی دارد و هیچ چیزی موجب استجابت حاجتش نشده ذکر« یافاطر» را ۲۹۰ مرتبه بخواند.
لازم به ذکر است اسم الهی “انیس القلوب” نیز عددی برابر با ۲۹۰ خواهد داشت.
مفهوم کلمه فاطر چیست؟
“فاطر” از فَطَر به معنای “شَقّ” است. در اوّلین آیه ی سوره ی انفطار پروردگار می فرماید: «زمانی که آسمانها از هم پاره و گسیخته می شود». در اصل به معنی «شکافتن» و «فاطر» یعنی «شکافنده» و «آفریننده» است.
وجه تسمیه ی ذات شریف پروردگار به اسم فاطر این است که خداوند تبارک و تعالی موجودات را از عدم و نیستی به جهان هستی آورد و پرده ی ظلمت عدم را پاره کرد و بر هر مخلوقی به قدر استحقاقش لباس هستی پوشاند. “ابراهیم خلیل” علیه السلام از روی اخلاص می فرمود: «من عبادت خود را ویژه کسی قرار داده ام که آسمانها و زمین را پدید آورده است».(انعام/۷۹)
اطلاق این کلمه بر آفرینش آسمان و زمین شاید به خاطر این است که طبق علم امروز، روز اوّل جهان، عالم مادّه، توده ی واحدی بوده و بعد از هم شکافته شده و کرات آسمانی یکی پس از دیگری به وجود آمده اند. همان گونه که سپیده ی صبح، پرده ی تاریک شب را می درد و همان گونه که شکوفه ی خرما، غلافش را از هم می شکافد و خوشه ی نخل از آن سربرمی آورد، ماده ی ابتدایی جهان نیز شکافته شد و کرات آشکار گردید.
«فطرالله الخلق و هو ایجاد الشیء و ابداعه»؛ وقتی گفته می شود «فطرالله الخلق» یعنی خداوند خلق را ایجاد و ابداع نمود. لطفی که در نام شریف «الفاطر» نهفته، اعتقادی است که به طور فطری، بین بنده با خدای فاطر موجود است. در آیه ی فوق که احتجاج و استدلال حضرت ابراهیم خلیل(ع) با مشرکین است، تخصیص «فطر السموات و الارض» از میان همه ی صفات باریتعالی خالی از لطف نیست، بی شک ابراهیم علیه السلام با استخدام این نام می خواهد فطرت های خواب و غبارگرفته ی مشرکین را بیدار کند و بفهماند که اعتقاد به ذات اقدس «الله» در اعماق جان ایشان است.
“توجّه خویش به این دینِ معتدل معطوف کن، [این همان] فطرت خداست که مردم را بر آن قرار داده [فطرتی] که غیرقابل تبدیل و دینی پایدار و جاویدان است”. [۱]
«روم/۳۰»