به گزارش صد آنلاین، صدایش را در نیاورید اما خیلی وقتها، زیباجویان هرگز چهره زیبای خود را در آینه ندیدند؛ پرونده مرگ مشکوک آنها، راهی دادسرای جرایم پزشکی شده و پیکر بیجان آنها هم راهی خاک سرد گورستان!
رسیدگی به پروندههایی با موضوع جرایم پزشکی، معمولا با چالشهای زیادی همراه است و در بسیاری از موارد، با نتیجه دلخواه از سوی شاکی پایان نمیپذیرد. همین هفته قبل بود که دختر 22سالهای در تهران که 140کیلو وزن داشت و دانشجوی یکی از رشتههای مهندسی هم بود، برای جراحی اسلیو در بیمارستان بستری شد اما حین جراحی، به کام مرگ فرو رفت. این نوع مرگ ناگهانی در حالیکه خانواده متوفی انتظار یک اتفاق خوشایند و زیباتر شدن او را دارند؛ برایشان بسیارتلخ و دردناک است. این پسر ۲۴ساله که محمد تنگستانی نام داشت، قرار بود یک جراحی بیخطر داشته باشد و هیچکس تصور نمیکرد بازگشتی برای این جوان خندان روی تخت بیمارستان وجود نداشته باشد. محمد، روز ۱۹دیماه سال 94، در بیمارستان بستری و به گفته مادرش، چندبار در اتاق عمل دچار تشنج شد.
تقریبا ساعت هشت شب، محمد را به آیسییو انتقال دادند و او به کما رفت. حسین تنگستانی، عموی محمد در اینباره گفت: «بارها در طول چند روز از رئیس بیمارستان درخواست آوردن متخصصان و اساتید و تشکیل شورای پزشکی برای بازگرداندن حیات به محمد کردیم؛ حتی هزینهاش را خودمان میدادیم اما این بیمارستان میگفت با پزشکان و متخصصان در کشور آلمان در حال رایزنی هستیم و بگذارید ما کار خودمان را انجام دهیم و ما کارمان را خوب بلدیم و در کارمان دخالت نکنید.» او ادامه داد: «زمانی که برادرزادهام، توسط دستگاه تقریبا هیچ هشیاری نداشت، همه پزشکان میگفتند حالش رو به بهبود است اما طبق گزارش خود پزشکان بدن محمد پر از عفونت شده بود و هشیاریاش سطح پایینی داشته و این بیمارستان به دلیل نداشتن امآرآی و سیتیاسکن محمد را برای انجام عکسبرداری به بیمارستان دیگری میبرد که تقریبا ۱۵کیلومتر با آن فاصله دارد.
این درحالی است که همه پزشکان تاکید داشتند که محمد نباید از جایش تکان بخورد تا اینکه پس از یک هفته زمانی که هیچ تغییری در حال محمد صورت نگرفت، با هماهنگی مسئولان بیمارستان، محمد را بهوسیله یک بالگرد نظامی و یک پزشک طرحی که کارآموز بوده به یک بیمارستان نظامی در اهواز منتقل کردیم که این امر توسط روابط عمومی دانشکده پزشکی مستندسازی شد. زمانی که برادرزادهام را به آنجا بردیم، پرونده پزشکیاش را فراموش کرده بودند که با خود به اهواز ببرند و به همین دلیل، محمد حدود یک ساعت درون اورژانس ماند و پس از آن، او را به بخش مراقبتهای ویژه انتقال دادند، اما متاسفانه در کمتر از چهار ساعت، محمد در این بیمارستان جان خود را از دست داد.» عموی داغدار گفت: «دکتر آموزنده رئیس دانشکده پزشکی آبادان گفته که یک تیم مجرب را برای علتیابی مرگ محمد بهکار گرفته و با خاطیان بهشدت برخورد خواهد کرد.» بنابر این گزارش، خانواده محمد پس از مرگ پسرشان از کادر درمانی بیمارستان در شعبه سه بازپرسی دادسرای آبادان اعلام شکایت کردند.
سحر ۱۸ساله که شاگرد اول مدرسهشان بود و تمام اوقات فراغت خود را با خواندن کتاب میگذراند، با توجه به اینکه در رشته پزشکی قبول شده بود، میخواست پرستار شود تا بتواند بیشتر به مردم خدمت کند. در این میان، غضروف روی بینی او باعث شده بود، نوک بینیاش کج شود و به همین دلیل آرزو داشت با عمل زیبایی، نقص آن را رفع کند تا اینکه خانوادهاش به سختی توانستند هزینه جراحی را تهیه کنند و تنها دختر خانواده را در یک قدمی رسیدن به رویایش قرار دهند. روز ششم مرداد سال 98، سحر همراه خانوادهاش به بیمارستان مدرس تهران رفت و با خوشحالی، لباس اتاق عمل را پوشید و با خانوادهاش خداحافظی کرد. عقربهها ساعت ۱۱صبح ششم مرداد را نشان میداد که سحر وارد اتاق عمل شد و خانوادهاش پشت در اتاق عمل منتظر ماندند. لحظات به سختی میگذشت و همه چشم انتظار بودند. پدر و مادر سحر پشت در اتاق عمل، زیر لب دعا میخواندند تا دخترشان به سلامت از اتاق خارج شود. در ساعت چهار بعدازظهر، پزشکان، یکی پس از دیگری به اتاق عمل میرفتند و خارج میشدند و این رفتوآمدها باعث نگرانی خانواده سحر شده بود. هیچکس جواب درستی به آنها نمیداد تا اینکه یکی از پزشکان از اتاق خارج شد و خواست پدر و مادر سحر وارد اتاق او شوند. پزشک جوان به پدر و مادر سحر گفت که دخترتان به داروها واکنش نشان داده است، باید امروز در بیمارستان زیر نظر باشد و فردا از بیمارستان مرخص میشود. سحر به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد و ۱۸روز زیر نظر پزشکان بود تا اینکه با تمام رویاها و آرزوهایش روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد و دیگر نتوانست نتیجه عمل زیباییاش را در آینه ببیند. اوایل فروردینماه سال 98 جانشین پلیس پیشگیری پایتخت گفت: «زن جوانی که برای انجام عمل لیپوساکشن به مطب پوست و زیبایی در شمال تهران رفته بود، جان خود را در این مطب از دست داد.»
سرهنگ جلیل موقوفهای اظهار داشت: «ساعت ۲۳:۳۴ ماموران کلانتری ۱۰۱ تجریش طی تماسی با سامانه ۱۱۰ از فوت زن جوانی با خبر شدند که برای انجام تخلیه چربیهای اضافه خود به یک مطب زیبایی و پوست مراجعه کرده بود.» او ادامه داد: «مسئول این کلینیک زیبایی آقایی ۵۰ساله بود که با رسیدن ماموران به مطب، به آنها گفت، امروز خانمی ۴۳ساله جهت تخلیه چربیهای خود به این کلینیک مراجعه کرده بود. اولینبار ساعت 11صبح بود که این عمل روی ایشان انجام شد و بار دوم قرار بود ساعت پنج بعد از ظهر نیز عمل انجام شود. قبل از عمل اول، به بیمار دو آمپول تزریق شد و قبل از عمل دوم هم قصد تزریق آمپول را داشتیم که ناگهان علائم حیاتی این خانم قطع و مشخص شد، خانم جوان فوت کرده است. ما احتمال میدهیم این خانم به دلیل تزریق دو آمپول مذکور تزریقشده علائم حیاتیاش را از دست داده و فوت کرده باشد.» سرهنگ موقوفهای گفت: «در ادامه با دستور بازپرس کشیک قتل پایتخت، دستورات لازم در محل، توسط عوامل انتظامی اجرا شد و پزشک معالج این خانم نیز شب حادثه در کلانتری بازداشت بود.» تیرماه سال 1403، دختر جوانی که برای سومینبار زیر تیغ جراحی رفته بود، بر اثر آمبولی به کام مرگ فرو رفت و خانواده او شکایت خود را تحت عنوان «قصور پزشکی» مطرح کردند.
تیرماه امسال، پرسنل انتظامات یکی از بیمارستانهای تهران از طریق تماس تلفنی با قاضی محمدجواد شفیعی؛ بازپرس ویژه قتل شعبه پنجم دادسرای امور جنایی، مرگ مشکوک دختر جوانی را در بخش جراحی زیبایی گزارش کردند. به دنبال اعلام این خبر، تیم تحقیق با دستور بازپرس جنایی راهی مرکز درمانی شدند و در سردخانه، جسد دختر جوانی را مشاهده کردند که بر اثر جراحی زیبایی به کام مرگ فرو رفته بود. تحقیقات ابتدایی نیز حکایت از آن داشت که متوفی که دو بار سابقه جراحی زیبایی داشته، برای بار سوم به این مرکز درمانی مراجعه کرده اما هنگام عمل، بهخاطر آمبولی ریه فوت کرده است. خانواده دختر جوان، شکایت خود را تحت عنوان قصور پزشکی از کادر جراحی مطرح کردند. جسد متوفی نیز جهت معاینات دقیقتر به پزشکیقانونی، منتقل و پرونده برای رسیدگی قضایی به دادسرای ناحیه 26 جرائم پزشکی ارجاع شد. روز 22مرداد سال 1402، دختر جوان بوشهری برای عمل زیبایی لاغری به تهران آمد تا در یکی از بیمارستانهای شرق تهران عمل لیپوساکشن را انجام دهد. دختر جوان همراه خانوادهاش به بیمارستان رفت و پس از اقدامات ابتدایی و انجام آزمایشات موردنظر به اتاق عمل بیمارستان منتقل شد اما این دختر بوشهری زیر تیغ پزشکان به کام مرگ فرو رفت. پس از وقوع این حادثه، خانواده دختر جوان از رئیس و جراح بیمارستان شکایت کرده و پرونده برای رسیدگی بیشتر و دقیقتر به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.
حادثه 24