نقش رهبری امام خمینی (ره) در حوادث و بحرانهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خصوصاً مدیریت بیبدیل ایشان در هشت سال دفاع مقدس، الگویی است که با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد، ظرافتها و پیچیدگیهای خاص خود را داراست؛ بنابراین میتوان از این الگو، درسها و آموزههای زیادی برای مقابله با بحرانهای دیگر نیز فراگرفت.
مدیریت سیستمیک
در مدیریت سیستماتیک بحرانهای سیاسی و جنگ، هرگونه تصمیمگیری و مدیریت بحران در چارچوب سلسلهمراتب و نظام تصمیمگیری حاکم اتخاذ میشود؛ در حالی که در شرایط عادی، پروسه تصمیمگیری مطابق قواعد رایج و روال معمول صورت میگیرد و در مقابل نیز در شرایط بحرانی، فرآیند تصمیمگیری متحول میشود و بهصورت غیرعادی درمیآید.
مطالعه رفتار و عملکرد امام خمینی (ره) در طول بحرانهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بهویژه سالهای نخستین آن، نشان میدهد که ایشان از شیوه مزبور مدیریت بحرانها به نحو احسن استفاده کردند. بر خلاف تصور عدهای که شیوه مدیریت امام (ره) را فردی و یا در ارتباط مستقیم با مردم میپندارند، ایشان از مدیریت سیستماتیک نیز نهایت استفاده را میکردند و اصولاً به این روش بیشتر اعتقاد داشتند.
نمونه بارز مدیریت سیستماتیک امام خمینی (ره)، تأکید خاص ایشان به نقش «شورای عالی دفاع» در مدیریت جنگ بود؛ این شورا که مطابق قانون اساسی برای اداره امور جنگ تشکیل شده بود، نقشی اساسی در تصمیمگیریهای مرتبط با جنگ داشت؛ لذا امام (ره) در سختترین شرایط جنگ نیز از این شورا سلب مسئولیت نکرده و همواره بر تمرکز تصمیمگیریها در آن تأکید داشتند. برای نمونه، ایشان در بیانیهای خطاب به مردم و مسئولان در ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۹، ضمن تأکید بر معیار بودن قانون اساسی در اعمال نهادها و مأموریت یافتن شورای عالی دفاع، فرمودند: «مسائل دفاع در شورا مطرح و رسیدگی میشود و پس از تصویب، تصمیم در اجرا با فرماندهی کل قواست و قوای مسلح باید اوامر ایشان را اجرا کند».
شورای عالی دفاع با وجود آنکه بهصورت مرتب جلسههایی را در خدمت امام خمینی (ره) تشکیل میداد؛ اما امام به ارائه رهنمودهای کلی و در مواقعی انتقاد بسنده میکردند و به هیچ وجه سعی نمیکردند تا اختیارهای آن شورا را تحدید کنند، یا به طور کامل به تصمیمهایش جهت دهند.
همچنین امام خمینی (ره) در چارچوب سلسله مراتب تصمیمگیری و اجرا، بر ضرورت رعایت سلسلهمراتب و اطاعت نیروها از فرماندهان خود تأکید ویژهای داشتند؛ برای نمونه، ایشان تا جایی که ممکن بود، بر لزوم فرماندهی کل قوا از سوی بنیصدر، علیرغم عملکرد منفی وی، تأکید کرده و در سطوح پایین نیز بهطور مرتب نیروهای ارتش، سپاه، بسیج و ژاندارمری را به اطاعت از فرماندهان خود توصیه میکردند.
عملکرد امام خمینی (ره) در مقابل عملکرد بنیصدر و مسائلی که او برای کشور، خصوصاً جبههها به وجود آورده بود که میتوان آنرا نوعی بحران در بحران نیز دانست، بر مبنای مدیریت سیستماتیک بود و با وجود آنکه ایشان نفوذ بالایی در میان مردم داشتند و با یک اشاره میتوانستند با بنیصدر برخورد کنند؛ اما تا زمانی که مجلس شورای اسلامی جریان قانونی عزل بنیصدر را طی نکرد، ایشان اقدامی انجام ندادند.
افزون بر شورای عالی دفاع، مجلس شورای اسلامی نیز دومین نهادی بود که در جریان مدیریت جنگ تحمیلی نقش داشت. در این حوزه نیز، سیاست امام خمینی (ره) تنها نظارت بر عملکرد مجلس بود و به این عملکرد اهمیت اساسی میدادند.
مدیریت کاریزماتیک
اما در کنار مدیریت سیستماتیک جنگ از سوی امام خمینی (ره) که توسط دو نهاد یادشده یعنی شورای عالی دفاع و مجلس شورای اسلامی، با نظارت ایشان صورت میگرفت، مدیریت کاریزماتیک بحرانهای سیاسی، الگوی دوم مدیریت ایشان بود که در نوع خود سابقه نداشت. در واقع، هنر امام خمینی (ره) در تلفیق این نوع مدیریت با الگوی سابق بود. این نوع مدیریت بر ماهیت و نوع رابطه امام با تودههای مردم که تحت تأثیر کاریزمای بالای ایشان قرار داشتند، مبتنی بود.
برآیند چنین مدیریتی، حضور تعیینکننده نیروهای مردمی بهویژه سپاه و بسیج در جبهههای جنگ بود که در نهایت، در عقب راندن متجاوزان از خاک ایران نقش اصلی را ایفا کردند. الگوی مدیریت امام (ره) بر آموزههای دینی و روانشناختی مردم ایران قرار داشت. ایشان با بهرهگیری از اصول روانشناختی سعی میکردند تا آرامش کشور و ملت را در شرایط حاد بحرانی حفظ کنند؛ البته باید یادآور شد که بهخوبی در این کار موفق شدند.
امام خمینی (ره) در همان آغاز جنگ تحمیلی، در صحبتهایی خطاب به مردم ایران فرمودند: «این یک دزدی آمده است، یک سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سر جایش، دیگر قدرت این که تکرار بکند ان شاءالله ندارد. من به ملت ایران سفارش میکنم که چند جهت را ملاحظه کنند. یک جهت این که خونسردی خودشان را حفظ کنند و ابداً توجه به این معنا که یکی قضیهای واقع شده است (و واقعاً واقع نشده قضیهای) توجه نکنند به این معنا، یک وقت اغتشاشی بار نیاید».
از سوی دیگر، امام خمینی (ره) توانستند با استفاده از نفوذ خود در میان مردم و با بهرهگیری از باورهای دینی خود، به بهترین وجه آنها را برای حضور در جبهههای جنگ بسیج کنند. همانطور که فرمودند: و اینجانب اولاً به ملت ایران هشدار میدهم که خود را مهیا کنند و اسلحههای خود را آماده کنند و به حال آمادهباش باشند که اگر خدای نخواسته محتاج بسیج عمومی شد و اگر حکم به جهاد مقدس عمومی داده شد، فوراً به میدان رفته و از دین خدا و کشور اسلامی دفاع نمایند.
بر این اساس، حضرت امام خمینی (ره) توانستند با بهرهگیری از ترکیب ۲ سبک مدیریت بحرانها یعنی «مدیریت سیستماتیک» و «مدیریت کاریزماتیک»، بحرانهای سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی و سپس دفاع مقدس را مدیریت کنند.
انتهای پیام/ 113ص