به گزارش صد آنلاین، متوسط سرانه مصرف آب در بعضی از شهرها از جمله کلانشهر تهران به بیش از ۲۵۰لیتر در شبانهروز رسیده و این در حالی است که متوسط سرانه مصرف در دنیا ۱۴۰لیتر در شبانهروز است و ما حداقل ۱۱۰لیتر بیشتر مصرف میکنیم.
اعلام این رقم از سوی دکتر جهانگیر پرهمت، عضو هیئت علمی پژوهشکده خاک و آبخیزداری و عضو هیئت مدیره انجمن علمی سطوح آبگیر باران، بسیار نگرانکننده است و میطلبد همه شهروندان برای جلوگیری از اسراف آب همت کنند و مانع هدررفت این سرمایه باارزش شوند. بنا بر تعریف، مسئولیت اجتماعی یعنی فرد به عنوان عضوی از جامعه، مشارکت فعالانه دارد و نسبت به مشکلات و معضلات بیتفاوت نیست و در تغییرات و بهبود شرایط میتواند سهیم باشد. این مشارکت از شرکت در پاکسازی محیط زیست تا کمک نقدی یا شرکت در مراسم اجتماعی را دربرمیگیرد. این عضو هیئت علمی پژوهشکده خاک و آبخیزداری درکنار همه تدابیر مسئولان و سازمانها مسئولیتپذیری اجتماعی را برای حفظ منابع طبیعی اهم میداند و نهاد خانواده را از جمله مهمترین نهادهای تأثیرگذار در رعایت و تقویت آن به ویژه در عرصه آموزش به کودکان ذکر میکند، چراکه با تقویت حس مسئولیت میتوان در استفاده صحیح از منابع امانتدار خوبی برای آیندگان بود. وی همچنین بر این باور است هر تغییری نیاز به بسترسازی دارد و باید ابزار آن فراهم باشد. تنبیه و جریمه آخرین موضوعی است که باید برای مقابله با اسراف اتخاذ کرد. قبل از آن باید آموزشهای عمومی برای فرهنگ مصرف را از نهاد خانواده، سپس از مدارس ابتدایی شروع کرد تا ذهن بچهها نسبت به مسائل مشترک، بحرانهای مشترک و وظایف عمومی مشترک آماده و آگاه شود. متن پیش رو حاصل گفتوگوی ما با وی است که میخوانید.
جدای از تدابیر مسئولان برای حفظ ذخایر منابع طبیعی اما از نقش خانوادهها به عنوان محوریترین کانون تربیتی نمیتوان غفلت کرد، بفرمایید در صورت استفاده ناصحیح و اسراف در منابعی مانند آب و برق، در منازل و محیطهای کاری، نسلهای آینده با چه مصائب و مشکلاتی روبهرو خواهند شد؟
به نظر من فرزندان را باید از کوچکی آموزش داد؛ آموزش مسئولیتپذیری اجتماعی که در مقابل مسائل مهم بیتفاوت نباشند. آنها از کودکی باید یاد بگیرند امانتدار منابع طبیعی باشند، باید بدانند این منابع یک روزه به دست نیامده است که یک روزه از دست برود. تخریب منابع طبیعی و از جمله آب یعنی از بین بردن سرمایه نسل امروز و فردا! تخریب سرزمین، از بین رفتن آبخوانها، از دست رفتن کیفیت منابع آب، یعنی از دست دادن پسانداز میلیونها سال که ما باید از آن حفاظت کنیم.
یکی از منابع پراهمیت با توجه به کمبود بارشهای چند ساله در کشور، آب است. مصرف سرانه این سرمایه حیاتی به ازای هر نفر در شبانهروز چقدر است؟ به نظر شما راهحل صرفهجویی آن قطع کردن است یا باید راهکارهای اصولیتری پیدا کرد؟
امروزه بر اساس گزارش آبفای کشور، متوسط سرانه مصرف آب به بیش از 250لیتر در شبانهروز در بعضی از شهرها از جمله کلانشهر تهران رسیده است، این در حالی است که متوسط مصرف در دنیا 140لیتر در شبانهروز یعنی 110لیتر کمتر است. در پاسخ به این سؤال باید گفت راهحل صرفهجویی تعطیلکردن و قطعکردن نیست چراکه نمیتوان آب خوردن را تعطیل کرد، بلکه همانطور که در پاسخ سؤال قبلی اشاره شد، باید مسئولیتپذیری اجتماعی را تقویت کرد که مهمترین راهکار اصولی آموزش و ارتقای فرهنگ عمومی در جامعه است. همه باید به درکی عمیق نسبت به زیانهای اسراف آب برسند و از بحرانهای پیش رو آگاه باشند. تذکر و آموزش مقدم بر تنبیه است.
چه توصیههای آموزشی و نکات کاربردی برای صرفهجویی از این منابع و استفاده درست در محیطهای کاری و منازل دارید؟
نخست باید آموزش عمومی حتی در مدارس ابتدایی شروع شود تا ذهن پاک بچهها نسبت به مسائل مشترک، بحرانهای مشترک و وظایف عمومی مشترک آمادگی لازم را پیدا کند. آموزش خانهبهخانه، ساخت فیلمهای آموزشی و ارسال در نرمافزارهای پیامرسان داخلی یا ملی باید شروع شود. تنبیه و جریمه به عنوان آخرین موضوع باید اتخاذ شود نه اولین موضوع! در بستر رسانه ملی، تولید و نمایش بستههای آموزشی برای نحوه صرفهجویی آب میتوانند دارای کارایی خوبی باشند و حتی اصلاح ضوابط و آییننامههای تأسیسات آب در منازل باید مورد بازنگری قرار گیرد.
نمادسازیهایی مثل بابابرقی آنچنان که باید و شاید موفق نبود، به نظر شما نقش رسانهها به ویژه رسانه ملی در آموزش مستمر و کاربردی فرهنگ مصرف و صرفهجویی چیست؟
هر تغییری نخست نیاز به بسترسازی دارد و دوم اینکه باید ابزار آن فراهم باشد. برای یک موضوع آموزشی اول باید جامعه هدف تعیین و سپس روش آموزش برای آن جامعه به صورت فراگیر تأمین شود. اگر برای موضوعی روش طوری باشد که به عنوان مثال بیشتر از 30درصد جامعه هدف را دربرنگیرد، نباید انتظار معجزه داشت. ایراد خیلی از روشهای آموزشی از جمله برنامهای که اشاره کردید به این خاطر است که یا از منظر محتوایی جامعه هدف را پوشش نمیدهد یا زمان و مکان انتشار آن مناسب نیست. برای رسانه ملی هم دقیقاً همین موضوع مصداق دارد. آیا برنامه رسانه ملی برای همه منتشر یا منتقل میشود؟ موضوعی که باید آموزش چهرهبهچهره باشد با آموزشی که به صورت یک گفتمان چنددقیقهای از تلویزیون پخش میشود، خیلی متفاوت است.
در آخر بفرمایید چگونه میتوان از تکنولوژیهای امروزی برای کاهش مصرف آب، برق و غیره بهره جست؟
ابزار کار که قبلاً اشاره شد، همان تکنولوژی است. فناوری نرم یعنی آمادهکردن ذهنها با بستههای آموزشی در بستر فضای مجازی به شرط متناسببودن آن و انتقال به جامعه هدف نیز یکی از ابزارهای کار است. تغییر و اصلاح آییننامه ساختمان و اضافهکردن تأسیساتی که موجب صرفهجویی در مصرف آب پاک میشود، تغییر شیرهای آب و تبدیل به شیرهای هوشمند و کنترل هوشمند مصرف آب در منازل از جمله تکنولوژیهای مختلفی هستند که در کاهش مصرف آب یا به بیانی دیگر در مصرف بهینه آب مؤثرند.