مهمترین وقایع سوم محرم عبارتند از :
1-نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفه
در این روز امام حسین علیه السلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند.مأمورین بین راه قیس را گرفتند،و پس از آنکه او بر ضد یزید وابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.(1)
1.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۴۱٫
2-ورود عمر بن سعد به کربلا ۶۱ ق
سعد بن ابى وقّاص با خاندان رسول اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم رابطه خوش نداشت حتى در شوراى عمر حق راى را به عبدالرحمن بن عوف داد و بعد از کشته شدن عثمان به حضرت على علیهالسلام بیعت نکرد پسرش عمر بن سعد راه پدر گرفت و با این خاندان که هادى امت بودند میانه نداشت ابن زیاد به عمر بن سعد ملک رى را داده بود چون از خبر ورود امام حسین علیهالسلام به عراق ابن زیاد مطلع شد قاصدى نزد عمر فرستاد که اول به جنگ حسین بن على برو و او را بکش بعد از آن به جانب شهر روانه شو.
عمر سعد نزد ابن زیاد آمد گفت مرا عفو نما گفت عفو مى کنم و ملک رى را از تو مى گیرم عمر سعد گفت یک شب مهلت ده، شب فکر کرد آخر الامر هواى ریاست رى بر او غلبه نمود و تصمیم به جنگ امام گرفت و روز دیگر نزد ابن زیاد آمد و قتل امام حسین را عهده دار شد و ابن زیاد با لشکر عظیم او را به کربلا روانه کرد روز سوم محرم وارد کربلا شدند ۶۱ ق.
ابن قولویه در کامل ص ۷۴ و طبرسى در احتجاج ص ۱۳۴ به سندهاى معتبر از اصبغ بن نباته و غیره نقل کرده اند که روزى حضرت على علیهالسلام بر منبر کوفه خطبه مى خواند و مى فرمود که از من بپرسید آنچه مى خواهید پیش از آنکه مرا نیابید پس به خدا سوگند هر چه سوال کنید از خبرهاى گذشته و آینده به شما خبر مى دهم.
سعد بن ابى وقاص پدر عمر و بن سعد برخاست گفت یا امیر المؤمنین خبر ده مرا که در سر و ریش من چقدر مو هست حضرت فرمود که رسول خداصلىاللهعلیهوآلهوسلم خبر داده که در بن هر موئى از تو شیطانى هست که تو راگمراه مى کند و در خانه تو فرزندى مى باشد که فرزند من حسین را شهید خواهد نمود و اگر خبر دهم عدد موهاى ترا باز مرا تصدیق نخواهى کرد لکن به آن خبرى که گفتم حقیقت گفتار من ظاهر مى شود.
ناگفته نماند در آنوقت عمر بن سعد کودکى بود که تازه راه مى رفت بعضى گویند در کربلا تقریبا ۲۵ ساله بود ولى بعضى قائل است ۳۶ ساله بود، سعد بن وقاص در سال ۷۵ هجرى در ۷۴ سالگى مُرد و در بقیع دفن گردید.