به گزارش صد آنلاین ، وقتی کوچک تر بودیم با خودمان صحبت میکردیم و موقعیتهای خیالی در مورد آینده در ذهنمان ایجاد میکردیم. ما عاشق این بودیم که در ذهنمان داستان بسازیم، در واقع ما نوعی گفت و گوی درونی داشتیم که به عنوان خود گفتاری نیز شناخته می شود.
اگر به دقت متوجه شده باشید، این عادت خودگویی فقط به بچه ها محدود نمی شود. به عنوان بزرگسالان، بسیاری از مردم همچنان به این گفتگوی درونی ادامه می دهند. گاهی اوقات ممکن است تعجب کنید، "آیا صحبت کردن با خودتان طبیعی است؟" به ما اعتماد کنید که طبیعی است! اما مهم است که تأثیر خودگویی مثبت و منفی را تشخیص دهید.
خودگویی در بیشتر موارد طبیعی است. با این حال، شدت آن ممکن است نشانه ای از یک وضعیت سلامت روان باشد. خودگویی عموماً با تنهایی و انزوای اجتماعی افزایش می یابد. با این حال، طبق تحقیقات، آنچه به خود می گویید بیشتر از دفعات صحبت کردن با خود اهمیت دارد.
در واقع خودگویی مثبت اعتماد به نفس و رفاه کلی شما را افزایش می دهد!
خود گفتاری می تواند به دلیل یکی از دلایل زیر باشد:
گفتگوی درونی بیشتر در کودکان در دوران رشد دیده می شود. کودکانی که در دوران رشد خود یک دوست خیالی دارند، در بزرگسالی بیشتر با خود صحبت می کنند. طبق تحقیقات، افرادی که دارای ذهن خلاق، تخیل خلاق هستند و از احساسات خود آگاهی بیشتری دارند، تمایل بیشتری به صحبت با خود دارند.
قبل از انجام یک کار بسیار مهم یا بزرگ مانند ارائه یا امتحان، مردم معمولاً برای کاهش سطح اضطراب خود و تقویت انگیزه برای انجام بهتر کار، خودگویی مثبت می کنند.
افرادی که احساس تنهایی یا انزوای اجتماعی می کنند بیشتر با خود صحبت می کنند. طبق گزارش Sage Journal، افرادی که ارتباطات اجتماعی کمتری دارند، در زندگی خود احساس تعلق ندارند. بنابراین، برای پر کردن این خلأ، آنها تمایل دارند بیشتر با خود صحبت کنند تا شکافی را که از طریق سایر تعاملات اجتماعی یا دوستی ها برطرف نمی شود، پر کنند.
با این حال، زمانی که چنین افرادی دائماً شروع به فکر کردن به خود می کنند، تنهایی شدید می تواند منجر به خودگویی شدید منفی شود. شدت آن می تواند خطر ابتلا به بیماری هایی مانند اختلال وسواس فکری-اجباری، اضطراب یا اسکیزوفرنی را افزایش دهد.
اگر از این ابزار هوشمندانه برای دستیابی به اهداف، درک موقعیت های چالش برانگیز یا بهبود عملکرد خود استفاده کنید، صحبت با خودتان همیشه بد نیست. در اینجا مزایای خودگویی مثبت توضیح داده شده است:
طبق تحقیقات، کودکانی که جملات تاکیدی مثبت را با صدای بلند برای خود تکرار میکردند و میگفتند که بهترین کار خود را انجام خواهند داد، کمتر در برابر باورهای منفی خود تسلیم شدند و نمرات بهتری کسب کردند.
صحبت با خود می تواند برای ورزشکاران، به ویژه مبتدیان مفید باشد. طبق تحقیقات، گفتگوی مثبت با خود میتواند به چنین افرادی کمک کند تا برای یادگیری مهارتهای جدید آماده شوند، در کارهایی که نیاز به دقت دارند بهتر عمل کنند و حتی بخشهایی را که به قدرت و تمرکز نیاز دارند، بهبود بخشند. حتی ورزشهای استقامتی مانند دوچرخهسواری، شنا یا دویدن نیز میتوانند از خودگویی مثبت سود ببرند.
گفتگوی مثبت با خودتان می تواند عزت نفس شما را تقویت کند و حتی می تواند به آرام کردن اضطراب در زندگی روزمره کمک کند؛ می تواند به شما کمک کند تا احساس قدرت بیشتری داشته باشید و زندگی خود را کنترل کنید. حتی می تواند علائم اضطراب، افسردگی، اختلالات شخصیتی یا اختلالات خوردن را کاهش دهد.
خودگویی می تواند هم مثبت و هم منفی باشد. وقتی متوجه شدید که تمرکز بیشتری روی نگرانیها، ترسها یا مشکلات دارید میتوانید به راحتی متوجه الگوهای خودگویی منفی در خودتان شوید. انتقاد شدید نسبت به خود یا اینکه خود را نالایق یا ناموفق تصور کنید، می تواند تأثیر ناسالمی بر رفاه کلی شما داشته باشد. اگر این الگو را در خود بیشتر مشاهده کردید، در قالب درمان کمک بگیرید. یک متخصص می تواند به شما کمک کند تا افکارتان را با عبارات یا باورهای مثبت جایگزین کنید.
از سوی دیگر، خودگویی مثبت در مورد تکرار جملات تاکیدی مثبت برای خود است. این نوع خودگویی می تواند عزت نفس شما را افزایش دهد، توجه شما را افزایش دهد و حتی به شما در حل مشکلات کمک کند.
گاهی اوقات، کمی خودگویی منفی می تواند فرد را تشویق کند که خودش را تغییر دهد و در جهت درست عمل کند. با این حال، بیش از حد آن می تواند مضر باشد. در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید منتقد درونی خود را ساکت کنید و گفتگوی درونی مثبت تری را القا کنید:
طبق تحقیقات ، انگیزه دادن به خود به صورت سوم شخص می تواند مفید باشد. مثلاً گفتن«تو قوی هستی!» می تواند نتایج موثرتری نسبت به گفتن «من قوی هستم» داشته باشد. نه تنها به مهار اضطراب و استرس کمک می کند، بلکه می تواند به شما کمک کند تا از چالش هایی که با آن روبرو هستید فاصله بگیرید.
بازسازی شناختی تکنیکی است که به تغییر طرز فکر شما کمک می کند. این کار فضایی را برای قالب بندی مجدد افکار و باورهای منفی به افکار مثبت تر ایجاد می کند. به جای گفتن «من هرگز نمی توانم این کار را انجام دهم»، بگویید «با ابزار مناسب و قدرت درونی ام می توانم به اهدافم برسم!»
یا به جای گفتن«من به اندازه کافی خوب نیستم» به خود بگویید: «من به پتانسیل خود برای انجام بهترین کار اعتقاد کامل دارم»
انجام این کار به طور منظم، باورهای منفی شما را به باورهای مثبت تر تبدیل می کند، عزت نفس شما را بهبود می بخشد، استرس را کاهش می دهد و باعث می شود در هنگام مواجهه با چالش های سخت، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
تمایل طبیعی ذهن ما این است که به دنبال چیزهایی بگردیم که در زندگی کارساز نیستند. با انجام این کار، ما نکات مثبت و برکاتی را که در زندگی خود داریم از دست می دهیم. روی تمرین آگاهانه شکرگزاری برای چیزهای کوچک تمرکز کنید. برای تجربیات مثبت، لذت های روزمره یا افرادی که دوستشان دارید سپاسگزار باشید. این امر تمرکز شما را از موارد منفی که ممکن است تجربه می کنید تغییر دهد.
این عادت می تواند به رشد انعطاف پذیری کمک کند و در عین حال به افزایش عزت نفس شما کمک کند. شکرگزاری آگاهانه می تواند افکار مزاحم را کنترل کند و فعالیت مغز را کند کند.
ذهن آگاهی کمک می کند تا تمرکز شما را به لحظه حال برگردانید. به جای ناله کردن در مورد گذشته یا نگرانی در مورد آینده خود، می توانید یک روز در هر زمان، یک کار را در هر زمان انجام دهید و در هر لحظه ای که در آن هستید، آگاهانه درگیر شوید. این کار به تعادل ذهن و اراده شما کمک می کند. احساس آرامش بیشتری به شما می دهد؛ برخی از تکنیک های موثر تمرکز حواس عبارتند از تنفس عمیق، تکنیک های زمینی یا یوگا.
درک اینکه یک منتقد درونی دارید و در آغوش گرفتن او به شما کمک می کند تا ابزارها و تکنیک هایی را برای تشخیص آسیب پذیری های خود و سپس مقابله با آنها پیدا کنید. بپذیرید که وجود دارد و سپس به سمت مثبت آن حرکت کنید.