پرسپولیس صاحب سرمربی جدید شد و البته به موازات آن، بحث علیرضا بیرانوند هم همچنان ادامه دارد. پیرامون این مسائل و سایر امور مرتبط با سرخپوشان پایتخت با محمد مایلی کهن سرمربی اسبق تیم ملی که سالها سابقه حضور و مربیگری در پرسپولیس را نیز دارد، همکلام شدیم.
سرمربی جدید برای پرسپولیس انتخاب شد. برخی از پیشکسوتان این انتخاب را مثبت ارزیابی کردهاند و بعضی نیز مدعیاند بهتر بود یک ایرانی جانشین اوسمار میشد. نظر شما در این رابطه چیست؟
قبل از هر چیز دوباره همان حرف قبلی خودم را تکرار میکنم و میگویم به نظر من در حق یحیی گل محمدی جفا شد چون ایشان سالیان درخشانی را با پرسپولیس داشت اما در فوتبال ایران مرغ همسایه غاز است. این بنده خدا یحیی هر وقت خوب نتیجه میگرفت، یک عده میگفتند اسکلت تیم متعلق به برانکو و زحمات او بوده است! خب پس چرا همین آقای برانکو در عمان و چین نتوانست موفق ظاهر شود؟ در مورد این سرمربی جدید اسپانیایی راستش را میگویم من شناختی نسبت به ایشان ندارم ولی یک نکته در رفتار سرمربی قبلی پرسپولیس خیلی قشنگ بود.
چه نکتهای؟
اوسمار معرفت به خرج داد. او در جشن قهرمانی پرسپولیس پیراهنی را پوشید که عکس یحیی گل محمدی روی آن نقش بسته بود و با این شیوه از سرمربی قبلی پرسپولیس تشکر کرد. این حرکت خیلی قشنگی بود چون معمولاً در فوتبال ما کسی که موفق میشود، همه چیز را به نام خودش سند میزند ولی اگر ناموفق باشد، گردن دیگران میاندازد. کاری که سرمربی قبلی پرسپولیس انجام نداد.
اگر شما در مقام تصمیم گیری برای پرسپولیس بودید، سرمربی جدید را ایرانی انتخاب میکردید یا خارجی؟
همانطور که گفتم، نسبت به سرمربی خارجی انتخاب شده شناختی به لحاظ فنی ندارم ولی مسئله اینجاست که به هر حال سرمربی خارجی هزینه زیادی دارد و شناختی هم روی بازیکنان ما ندارد. گاهی اوقات تا یک سرمربی خارجی بخواهد شناخت پیدا کند بازیها تمام شده است. برخی مواقع نیز وقتی یک خارجی خوب نتیجه نمیگیرد مقصر این ناکامی، ما ایرانیها معرفی میشویم! به هر حال کار سختی پیش روی این آقا خواهد بود. ما همین داستان را در والیبال هم دیدیم. یک سرمربی خارجی انتخاب کردیم و تمام بازیها را باختیم ولی وقتی آقای پیمان اکبری سرمربی شد، توانستیم دو مسابقه را با پیروزی پشت سر بگذاریم.
پرسپولیس این روزها با یک چالش بزرگ دیگر هم دست و پنجه نرم میکند. چالشی به نام فسخ قرارداد علیرضا بیرانوند. سنگربان شماره یک تیم ملی قرارداد خود را یکطرفه فسخ کرده و شاید فصل آینده در این تیم نباشد. گروهی از هواداران پرسپولیس میگویند باید او را راضی به بازگشت کرد ولی برخی قاطعانه معتقدند پرسپولیس بزرگتر از بازیکنان است و باید رفت سراغ یک دروازهبان جدید. نظر شما چیست؟
ببینید، چنین اتفاقاتی نشان دهنده آن است که قراردادها به صورت دقیق روی تمام مسائل زوم نشده و همه موارد را به طور کاملاً شفاف مشخص نکرده است. باید در قراردادها به طور دقیق مشخص شود که حوزه دخالت افراد در چه حدی است؟ باید مشخص شود که یک فرد یا یک باشگاه چطور میتواند به صورت یکجانبه قرارداد را فسخ کند. شما وقتی قرارداد داری مگر میتوانی به همین راحتی آن را فسخ کنی؟ آقای بیرانوند قراردادش را فسخ کرد و از پرسپولیس رفت؟ خب به سلامت. برایش آرزوی موفقیت میکنیم. دعوایی در این رابطه نداریم. ایشان رفته و پرسپولیس حالا باید دنبال یک سنگربان جدید برای فصل آینده باشد. همانطور که گفتم دعوایی در این رابطه وجود ندارد.
در همین خصوص از دروازهبان تیم ملی ازبکستان به عنوان یکی از جانشینان احتمالی بیرانوند یاد میشود. به نظر شما در حد پرسپولیس است؟
به هر حال این آقای یوسفوف دروازهبان تیم ملی ازبکستان است. تیمی که همراه با ایران از گروه خود در پیکارهای انتخابی جام جهانی صعود کرده و شانس حضور در جام جهانی را دارد. چنین دروازهبانی نمیتواند بد باشد ولی در نهایت خود پرسپولیسیها باید تصمیم نهایی را اتخاذ کنند.
در مورد فوتبالیستها یک بحث دیگر هم وجود دارد و میگویند وقتی در باشگاهها پول میلیاردی میگیرند و در تیمهای پرطرفدار معروفتر میشوند، باید قسمتی از درآمدهای تبلیغاتی شخصی خود را به باشگاه بپردازند. البته یک عده هم میگویند این مسائل ارتباطی به باشگاهها ندارد و درآمدی کاملاً شخصی است.
به نظر من این مسائل هم کاملاً به شکل قرارداد و شیوهای که در قانون آمده است برمیگردد.اگر در قرارداد بازیکن چنین مسئلهای ذکر شده باشد که باید بر اساس آن عمل شود و تکلیف درآمدها مشخص گردد ولی اگر چنین چیزی در قرارداد نیامده باشد، کسی نمیتواند یک ورزشکار را مجاب کند که حتماً قسمتی از درآمد شخصی خود بابت آگهیهای تبلیغاتی که میبندد را به باشگاه بدهد.
این روزها دوباره صحبت سقف بودجه برای فصل آینده است. به نظر شما ضمانت اجرایی پیدا خواهد کرد؟
به نظر من نه. ما هر چقدر هم که در مورد سقف بودجه شرایط را در نظر بگیریم، بازهم بازیکن میتواند از طرق مختلف پولش را بگیرد. مثلاً از طریق یک هوادار پول دریافت کند و... به نظرم این قاعده ضمانت اجرایی نخواهد داشت.
پس از ماجرای موسوم به «فساد فوتبال» این شایعه مطرح شده که شاید یکی از تیمهای لیگ برتری به خاطر این پرونده راهی دسته پایینتر شود. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد از همین حالا بحث جدی مطرح است که پیکان به عنوان تیم پانزدهم این فصل در لیگ برتر باقی بماند یا اینکه فجر سپاسی به عنوان تیم سوم لیگ آزادگان به دسته بالاتر صعود کند. به نظر شما کدام یک از این راه حلها در صورت سقوط یک تیم لیگ برتری به خاطر بحث فساد باید اجرا شود؟
این مسئلهای بود که آقایان باید در آیین نامه مسابقات آن توجه میکردند و در موردش قانون میگذاشتند ولی حتی اگر واقعاً چنین اتفاقی رخ بدهد، میتوان به راه حل سوم فکر کرد و یک مسابقه پلی آف میان پیکان و فجر سپاسی گذاشت. البته باید حتماً چنین مسائلی در اسرع وقت درون آیین نامه دیده شود و مد نظر قرار بگیرد.
دو ماه از جدیتر شدن خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس میگذرد. به نظرتان الان میتوان در مورد موفقیت طرح فوق اظهار نظر کرد یا هنوز زود است؟
طبعاً هنوز زود است. البته انصافاً برخی اتفاقات به وقوع پیوسته که حرکت رو به جلو تلقی میشود. برای مثال، پرسپولیس سرمربی خود را انتخاب کرده و استقلال هم میداند با کدام سرمربی فصل آینده را استارت میزند. این موارد حرکات رو به جلو محسوب میشود.
در ابتدای مصاحبه تاکید کردید در حق یحیی گل محمدی جفا شد. حالا که به انتهای مصاحبه رسیدهایم، میخواهیم بپرسیم که همچنان معتقدید فصل قبل در حق یحیی داخل پرسپولیس جفا شد؟
اصلاً شک نداشته باشید. هنوز هم میگویم در حق یحیی گل محمدی در پرسپولیس جفا شد. شما نگاه کنید بعد از اینکه یحیی در نیم فصل لیگ بیست و سوم از پرسپولیس رفت، سه بازیکن موثر برای این تیم خریداری شد از عبدالکریم حسن قطری گرفته تا عیسی آل کثیر و اورونوف. امیدوارم آقا یحیی در فولاد موفق شود.
به نظرتان موفق میشود؟
به امید خدا امیدوارم موفق شود. البته فراموش نکنیم که کارش سخت است و توقع هواداران فولاد از یحیی گل محمدی به مراتب بیشتر است. آنها نگاه به سهمیه آسیایی دارند و به خاطر شرایط آب و هوایی خوزستان طبیعی است که هر بازیکنی حاضر نیست به فولاد برود. به نظرم آقا یحیی باید روی بحث یارگیری و البته دستیارانی که انتخاب میکند، فوق العاده حساس و با دقت نظر عمل کند.