به گزارش صد آنلاین ، ارمنستان روزهای پرتنشی را بعد از آغاز جنبش «تاووش برای میهن» به رهبری کشیش باگارات گالستانیان شاهد است. فشارها برای برکناری نیکول پاشینیان، نخست وزیر این کشور افزایش یافته و او تمام مخالفان خود را در آخرین سخنرانی اش در مجلس این کشور به دستاویز کردن قره باغ برای باقی ماندن در قدرت متهم کرد.
این نخستین بار نیست که مردم ارمنستان علیه پاشینیان تظاهرات می کنند اما این بار خیابان های ایروان روزهای خونینی را شاهد است. اگر عامل نخست اعتراضات علیه پاشینیان را از دست دادن سرزمین های ادعایی طرفین بدانیم، موتور محرکه بعدی را باید رهبری آن به دست یک رهبر مذهبی بدانیم. کلیسای ارمنی اکنون نقش فعالی در مدیریت اعتراضات علیه دولت ارمنستان ایفا می کند.
ارمنستان بعد از استقلال در 1991 جمعیتی در حدود هفت میلیون تن را داشت اما مشکلات داخلی در آن باعث شد تا با مهاجرت بیش از نیمی از جمعیتش به اروپا و آمریکا، این مقدار به سه میلیون تن کاهش یابد. نداشتن منابع معدنی و زیر ساخت های لازم برای توسعه، موجب از دست دادن توان نظامی و سیاسی اش نسبت به زمان استقلالش شد و در جنگ دوم قره باغ در سال 2020 متصرفات اشغالی خود را از دست داده و مجبور به ترک قره باغ و بازگرداندن آن به جمهوری آذربایجان شد.
اکنون ارمنی ها می کوشند تا غرور از دست رفته شان را بازیابند. اما آیا کشیش گالستانیان این مهم را رهبری خواهد کرد یا فردی دیگر؟
بر اساس آخرین نظرسنجی ها در ارمنستان باگارات گالستانیان 6.7 درصد اعتماد عمومی را داراست. این را نیز باید اضافه کرد که وی به دلیل داشتن تابعیت کانادایی به هیچ عنوان امکان نامزدی برای نخست وزیری را ندارد. اعتماد به پاشینیان نیز به 17 درصد کاهش یافته است. گزینه بعدی برای رهبری ارمنستان رئیس جمهوری سابق، رابرت کوچاریان (1988-2003) است اما اقبال عمومی به وی تنها 2.5 درصد است.
بسیاری از ارامنه بر این باورند که پاشینیان علی رغم ایراداتش، در تلاش برای جلوگیری از جنگ دیگریست. تلاش پاشینیان برای پافشاری بر روند تعیین مرز برای اجتناب از خصومت های جدید است. واضح است اپوزیسیون ارمنی در صورت دستیابی مجدد به قدرت موضع سختتری نسبت به جمهوری آذربایجان خواهد داشت و این خطر درگیری نظامی را به دنبال دارد.
جمهوری آذربایجان نیز سر مست از حمایت های نظامی هم پیمانانش و برخورداری از بودجه مناسب اکنون از حل و فصل اختلافات با زور ابایی ندارد و آماده اشغال اراضی (سیونیک) ارمنستان است.
با روی کار آمدن پاشینیان گرایشهای روسی در این کشور فروکش کرد و اپوزیسیون مخالف نیز توان کسب رای برای استیضاح نخست وزیر را از دست داد. البته غربگرایی دولت فعلی ارمنستان نیز نتوانسته مسائل منطقه ای آن را حل کند بلکه موجب شکل گیری جبهه های جدیدی از جانب همسایگانش در قفقاز و مجاور آن شده است.
حضور ناتو نه تنها برای روسیه خوشایند نیست بلکه جمهوری اسلامی ایران را نیز ناراحت می کند و توجهات به اتاق های گفت و گوی ارامنه با اعضای ناتو را افزایش می دهد. این رویه موجب اختلاف در میان اعضای ناتو با یکدیگر یعنی ترکیه با آمریکا و فرانسه نیز شده است. فرانسه در حال حمایت از ارمنستان با فروش سلاح و حمایت بین المللی است و ترکیه نیز در هواداری از جمهوری آذربایجان در مقابل شریک ناتویی خود صف آرایی کرده است.
در چنین فضایی شهروندان ارمنی، جمهوری آذربایجان را با 86 درصد، ترکیه را با 82 درصد و روسیه را با 40 درصد آرا بزرگترین تهدید علیه خود می دانند. اما به نظر می رسد بزرگترین تهدید برای ارمنستان نداشتن بلوغ سیاسی دولت این کشور است که با عدم اشراف به اولویت های ملی، این کشور را به کام تنش های جدید سوق می دهد.
حال باید پرسید آن چه باعث شکست دولت ارمنستان در جغرافیای سیاسی قفقاز می شود چیست؟
مهم ترین دلیل؛ وابستگی نظامی و امنیتی ارمنستان به خارج است. دولت ارمنستان در تمام دوره ها، دولتی وابسته به نیروهای خارجی بوده و سعی در خرید خدمات نظامی و امنیتی دولت های بزرگ به نفع خود در برابر تهدیدات منطقه ای داشته است.
البته اقتصاد ضعیف این کشور هم عامل دوم وابستگی نظامی اش به قدرت های خارجی است. هم پیمانی با روس ها در جریان جنگ اول قره باغ و در ادامه سازماندهی سرویس امنیتی اش بر اساس الگوی کی. جی. بی این کشور را در برابر همسایگان قفقازیش آسیب پذیر کرد.
گرجستان و جمهوری آذربایجان هر دو به عنوان کشورهایی ضد روس معارضاتی با روسیه در مسائل ملی و ارضی خود داشته و دارند و باقی ماندن ارمنستان در هم پیمانی با روسیه همیشه بدبینی به آن را در پی داشته است. اما غرب گرایی دولت پاشینیان نیز نتوانست آن را از این وضع ناخوشایند نجات دهد. ارمنستان با باز کردن پای فرانسوی ها و آمریکایی ها به قفقاز این بار، هم روس ها، هم آذری ها و هم ایرانی ها را علیه خود برانگیخته است. ترکیه نیز به ضلع دیگر این مخالفت اضافه شده و در حال تلاش برای خنثی کردن تحرکات طرفداران ارمنستان در قفقاز جنوبی است. ایران فعالیت سفارتخانه آمریکا با دوهزار کادر اداری را تحت نظر دارد و سفارت فرانسه مدام در حال سفارش گیری تجهیزات نظامی از ارمنستان برای ارسال به آن است که نه برای ایران و نه جمهوری آذربایجان خوشایند نیست.
جغرافیای قفقاز جنوبی تحمل انبار کردن این همه تسلیحات نظامی را ندارد و نتیجه این حجم از خرید تسلیحات، تدارک جنگ در آینده است.
تامین امنیت مرزهای شمال غربی برای ایران یک اولویت است و در این زمینه زیاده خواهی کسی را تحمل نمی کند. ایران در مقابل واکنش های احتمالی توسعه طلبی های ارضی در جدار مرزهای خود تاکنون چندین رزمایش برای اخطار به همسایگانش، برگزار کرده است.
باور دولتمردان ارمنی به خریدنی بودن امنیت باعث شده تا هندوستان هم قفقاز جنوبی را عرصه ای برای قدرت نمایی در برابر همسایه منطقه ای خود پاکستان ببیند. پاکستان اکنون بیشترین رابطه نظامی و تجاری را با جمهوری آذربایجان ایجاد کرده است. رقابت این دو کشور در قفقاز جنوبی باعث عقد قراردادهای نظامی مختلف بین آنها با شرکای قفقازیشان شده است. به این مسئله، همکاری بلاروس و اوکراین با جمهوری آذربایجان را هم اگر اضافه کنید ناراحتی روس ها از این مستعمره قدیمی هم برای آینده آن خطرناک می شود.
حال باید ارمنستان برنامه خود را با همسایگان و شرکایش شفاف کند. تمایل ارمنستان به همکاری نظامی و امنیتی با قدرت های منطقه ای و غیرمنطقه ای نیازمند قاعده و قانونی است که دولت آن باید درباره اش تصمیم شفاف و غیرقابل خدشه ای بگیرد و بیش از همه حمایت خود از رویاپردازی های ارامنه تندرو درباره ارمنستان بزرگ را کنار بگذارد. ارمنستانی که بخش هایی از ایران، ترکیه، جمهوری آذربایجان و گرجستان را جزء سرزمین باستانی خود می پندارند.