نویسنده: جمیله کدیور، نماینده پیشین مجلس
عملیات طوفان الاقصی و اتفاقات بعد از آن امیدها را برای تشکیل دولت فلسطینی که چندین دهه به محاق فراموشی رفته بود، پر رنگ تر کرده و از دید بسیاری به فرصتی استثنائی برای آزادی فلسطین و تشکیل کشور مستقل فلسطین تبدیل شده است. بی رحمی جنگ طلبان رژیم صهیونیستی و بی توجهی آشکار آنها به قوانین بین المللی و حمایت های بی دریغ آمریکا از اسرائیل، افکار عمومی جهانی را تا حد زیادی به نفع طرف فلسطینی تغییر داده و تشکیل دولت فلسطینی از سوی کشورهایی که قبلا به این موضوع کم توجه یا بی توجه بودند، بیشتر مورد عنایت قرار گرفته است.
فلسطین سال ها ست که تلاش های خود را بر روی حضور بیشتر در مجامع بین المللی متمرکز کرده و از نوامبر ۲۰۱۲، دولت ناظر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بوده است. در شرایطی که جنگ اسرائیل علیه غزه بدون وقفه و با شدت ادامه دارد، راه حل های دیپلماتیک برای حل مساله فلسطین شتاب بیشتری گرفته است.
در ۱۸آوریل ۲۰۲۴، آمریکا قطعنامه پیشنهادی از سوی الجزایر برای پذیرش عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل را وتو کرد. در۱۰مه ۲۰۲۴مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت قاطع ۱۴۳رای موافق در برابر ۹رای مخالف از درخواست فلسطین برای عضویت در سازمان ملل حمایت کرد و از شورای امنیت خواست با نظر مثبت، درخواست تشکیل دولت مستقل فلسطینی را بازنگری کند. اگرچه با تصویب این قطعنامه فلسطین به عضویت کامل سازمان ملل در نیامد و هنوز هم از حق رأی دادن محروم است، ولی با این قطعنامه فلسطین از حقوق و امتیازهای بیشتری در سازمان ملل نسبت به قبل برخوردار شده است.
طی هشت ماه گذشته، نه فقط تلاشهای دیپلماتیک در سازمان ملل به ضرر اسرائیل و به نفع فلسطین پیش رفته، اقدامات به عمل آمده در نهادهای متولی حقوق بین الملل نیز به سنگین تر شدن پرونده جنایت های جنگی اسرائیل منجر شده است. از جمله، پرونده شکایت آفریقای جنوبی در دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) که اسرائیل را به نسل کشی متهم کرد و حکم موقت دیوان در این رابطه، یا دستور دیوان به اسرائیل برای توقف فوری عملیات در رفح و باز کردن گذرگاه مرزی میان مصر و رفح به منظور ورود کمکهای بشردوستانه و دادن اجازه انجام تحقیقات درباره نوار غزه، همچنین دستور بازداشت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل توسط دادستان دیوان کیفری بین المللی (ICC) از جمله اتفاقات بین المللی مهم است که اسرائیل تصورش را هم نمی کرد.
در جدیدترین اقدام ادیپلماتیک، اسپانیا، ایرلند و نروژ، روز ۲۸مه ۲۰۲۴ (۸خرداد ۱۴۰۳) به طور رسمی کشور فلسطین را به رسمیت شناختند. این اقدام مشترک یک حرکت سیاسی نمادین است، ولی می تواند به موج فشارهای دیپلماتیک بر اسرائیل به دلیل حمله وحشیانه به فلسطینیان در غزه و کرانه باختری بیفزاید. با این اقدام، سه کشور امیدوارند تصمیم آنها به تلاشها برای تضمین آتش بس در جنگ اسرائیل علیه حماس در غزه سرعت بخشد و کشورهای دیگر به ویژه دیگر کشورهای اتحادیه اروپا به پیروی از این تصمیم برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین اقدام کنند.
از دیگر دلایل مهم مطرح شده از سوی این سه کشور اروپایی برای به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین تاکید بر اجرای راه حل دو کشوری و پیامی به رهبران اسرائیل بر راه حل دو کشوری بین اسرائیل و فلسطین است؛ راه حلی که به باور آنها نه فقط مورد قبول دولت اسرائیل نیست، بلکه سالهاست در مقابل این راه حل کارشکنی می کند. قبل از این کشورها، سوئد در سال ۲۰۱۴کشور و دولت فلسطین را به رسمیت شناخته بود. اقدامی که در آن زمان توسط دیگر کشورهای اروپایی دنبال نشد. پس از سوئد، بلغارستان، لهستان، جمهوری چک، رومانی، اسلواکی، مجارستان و قبرس از جمله اعضای اتحادیه اروپا بودند که فلسطین را به رسمیت شناختند.
بر اساس آمار ،مقامات دولت خودگردان فلسطین، با احتساب اسپانیا، ایرلند و نروژ، کشور فلسطین توسط ۱۴۵کشور از ۱۹۳کشور عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است. سه کشور بلژیک، مالت و اسلوونی هم در حال بررسی به رسمیت شناختن کشور فلسطین هستند. فرانسه هم اعلام کرده است شناسایی دولت فلسطینی «دیگر تابو» نیست، اما معتقد است که هنوز زمان آن فرا نرسیده است. در دیدار اخیر رئیس جمهوری این کشور با رئیس دولت خودگردان هم ،فرانسه خواهان اصلاح تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان مقدمه ای برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین شده است.
با توجه به اینکه فقط شورای امنیت سازمان ملل می تواند در مورد پذیرش فلسطین به عنوان عضو کامل سازمان ملل تصمیم بگیرد، به رسمیت شناختن فلسطین توسط این کشورها تاثیری بر وضع فلسطین در سازمان ملل و به تبع آن در عالم واقع نخواهد داشت. به ویژه در شرایطی که هر اقدامی در جهت تشکیل دولت و کشور فلسطین یا به نفع فلسطینیان، با وتوی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متوقف می شود.
هر چند اقدام نمادین این کشورها از جهات مختلف قابل توجه است، ولی با گذشت هشت ماه از جنایت های اسرائیل در غزه، انتظار فلسطینیها و افکار عمومی جهان قطعا چیزی بیش از این حرکت های نمادین سیاسی بوده و هست. به ویژه وقتی واکنش های آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال حمله اسرائیل به غزه با اقدامات انجام شده پیرامون حمله روسیه به اوکراین و تحریم های گسترده علیه روسیه و کمک های همه جانبه به اوکراین مقایسه می شود، این سئوال برای همگان پیش می آید که چرا پیشنهاد تحریم اقتصادی، تحریم تسلیحاتی، تحریم تکنولوژیک و ... علیه اسرائیل توسط این کشورها به اتحادیه اروپا صورت نگرفت؟ چرا این دولت ها سطح روابط خود را با اسرائیل همچون سابق حفظ کردند و تقلیل ندادند و سفرای خود را در اعتراض فرا نخواندند؟
هر یک از این اقدامات در زمان مناسب خود می توانست تاثیر به مراتب بیشتری برای فلسطینی ها و حل قضیه فلسطین داشته باشد. این تعبیر نورا عرکات، وکیل حقوق بشر فلسطینی- آمریکایی که اقدام مشترک سه دولت اروپایی را «خیلی کم - خیلی دیر» دانست، گوشه ای از بیان واقعیتی است که منعکس کننده نظرات طیف قابل ملاحظه ای در سراسر جهان است که بعد از نزدیک به ۸ماه نسل کشی اسرائیل در غزه، انتظار بیشتری برای دفاع از فلسطین و جلوگیری از جنایت های اسرائیل داشتند.
اگر شناسایی دولت فلسطین توسط ۱۳۸کشور در نوامبر ۲۰۱۲ تا قبل از شناسایی این سه کشور کمکی به حل مساله فلسطین نکرده است ، بی تردید این شناسایی هم نتیجه خاصی در بر نخواهد داشت. به باور بسیاری، امروز مساله اصلی فلسطین، به رسمیت شناختن نمادین «دولت» فلسطین نیست، بلکه مقابله با زیاده خواهی های اسرائیل در سرزمین های اشغالی فلسطین، فراهم کردن مقدمات و زمینه های تشکیل این دولت در سرزمین های اشغالی، متوقف کردن شهرک سازی ها در سرزمین های اشغالی، ایجاد امکان بازگشت فلسطینیان آواره به سرزمین و خانه خود از اردوگاهها در کشورهای همجوار و حمایت از حقوق برابر مردم فلسطین با دیگران است.
گذشته از تاکید این کشورها بر موضوع دو کشوری، نکته مهم دیگر، تاکید بر نقش دولت خودگردان در آینده فلسطین است، نه دولت منتخب مردم فلسطین. در کنفرانس مطبوعاتی وزرای خارجه اسپانیا، ایرلند و نروژ، هر سه حمایت خود را از تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) اعلام کردند. وزیر امور خارجه ایرلند خواهان حمایت فوری اتحادیه اروپا از طرح اصلاحات خودگردان فلسطین شد و تشکیلات خودگردان را به عنوان حاکمان بالقوه «در سراسر سرزمین فلسطین» معرفی کرد.
نخست وزیر اسپانیا هم گفته «کشور فلسطین باید از طریق یکپارچه سازی کرانه باختری و نوار غزه از طریق یک گذرگاه و به پایتختی قدس شرقی و یکپارچه در سایه دولت قانونی تشکیلات خودگردان فلسطین تشکیل شود و اسپانیا همسو با قطعنامه های ۲۴۲و ۳۸۳شورای امنیت سازمان ملل متحد و موضع اتحادیه اروپا خواستار تشکیل کشور مستقل فلسطین است.» با توجه به عدم محبوبیت دولت خودگردان در بین فلسطینی ها و بر أساس نظرسنجی ۱۳دسامبر ۲۰۲۳مرکز تحقیقات سیاست و نظرسنجی فلسطین که ۸۸درصد از فلسطینیان در کرانه باختری و غزه خواهان استعفای محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان و ۵۸درصد از انحلال کامل تشکیلات خودگردان حمایت می کنند، حمایت همزمان این سه کشور از نهادی که مورد قبول اکثر فلسطینیان کرانه باختری و نوار غزه نیست، به عنوان نماد کشور فلسطین جای سئوال جدی دارد.
موضوع دیگر قابل توجه این کشورها، تاکید بر عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل است. نخست وزیر نروژ در این رابطه گفته است: «با به رسمیت شناختن کشور فلسطین، اکنون از طرح صلح اعراب حمایت می کنیم که بازیگران اصلی منطقه روی آن کار می کنند. تشکیل کشور فلسطین و عادی سازی روابط کشورهای عربی و اسرائیل – از جمله به رسمیت شناختن کشور اسرائیل – دو جنبه تعیین کننده این طرح است...»
به این ترتیب این نگرانی وجود دارد که این کشورها به موازات شناسایی نمادین سیاسی دولت فلسطین، در عمل از برنامه هایی حمایت کنند که در نهایت به نفع فلسطین نیست ؛به نفع برنده اصلی اسرائیل و دیگر کشورهای عرب خواهد بود./اطلاعات