تاریخ انقلاب اسلامی از بدو پیروزی حوادث هولناک کم به خود ندیده است. حمله صدام به ایران، غائلهسازی منافقین و بنیصدر، تحریمها و کارشکنیهای آمریکا، انفجار دفتر نخستوزیری، شهادت آیتالله بهشتی و یارانش، ترورهای کور و فردی مسئولان توسط منافقین و ... هر کدام برای زمین زدن یک کشور کافی است، اما انقلاب اسلامی از آنجا که طبق وعده الهی به دلیل اتکال به حق پا گرفت و با استقامت مردم و اغلب مسئولان همراه شد، به نوعی مورد لطف و برکت خداوند نیز قرار گرفت تا دست یداللهی حضرت حق به واسطه استقرار نظام ولایت فقیه موجبات ثبات و مصونیت ایران اسلامی را فراهم کند.
مردم ایران در طول قرنها تاریخ پر فراز و نشیب خود آموختهاند تا از تهدیدها فرصت ساخته و بر قوت عزم و اراده خود برای نیل به آرمانهای مقدس و بلند خود بیافزایند که در این راستا در منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره شهادت آیتالله رئیسی نیز آمده است: «به نظر من این فصلِ مربوط به مردم، فصل برجستهای است؛ خب مصیبت سنگین بود. در مقابل مصیبتِ سنگین چه جوری برخورد میکنیم؟ در مقابل مصائب ــ چه مصائب شخصی، چه مصائب ملّی ــ واکنشها چگونه است؟ یک واکنش اینجوری است که انسان در مقابل مصیبت افسرده بشود، منزوی بشود، در واقع از مصیبت شکست بخورد، امید را از دست بدهد؛ این یک جور واکنش در مقابل مصیبت است. یک جور دیگر، یک واکنش دیگر در مقابل مصیبت این است که در برابر مصیبت ایستادگی کند ــ یعنی همان چیزی که در تعبیرات قرآنی به آن «صبر» گفته میشود؛ صبر یعنی ایستادگی در مقابل مصیبت ــ صبر کند؛ بلکه علاوهی بر صبر، از مصیبت یک فرصت برای خود بسازد، حماسه بیافریند، از حادثهی تلخ، نتایج شیرینی بگیرد؛ ملّت ایران این دوّمی را انتخاب کرد. ملّت ایران در مقابل این حادثهی تلخ حماسه آفرید؛ این اجتماعات عظیم، این حماسهآفرینی فوقالعادهی ملّت ایران در بدرقهی این عزیزان، یکی از آن کارهای برجستهی ملّت ایران است.».
اما شهدایی که بیواسطه مورد تعرض و کینهورزی دشمن قرار گرفتند و به خیل شهدا پیوستند، همواره بیشتر مورد لطف و محبت مردم قرار دارند، اما شهدای خدمت به دلیل حساسیتهایی که قبول مسئولیت دارد و گاه منجر به عدم بروز و ظهور سریع نتایج خدمات و زحمات مسئولان سختکوش میشود، از مظلومیت خاصی در بین شهدا برخوردار هستند. این گزاره که مسئولان ارشد میتوانند در دفتر کار خود نشسته و یا صرفا با پروازهای ویژه از تهران به مراکز استانها رفته و بسیار شسته و رُفته و شیک و مجلسی ادا و اطوار رتق و فتق امور را دربیاورند یکی از آسانترین راههای مدیریت است که بسیاری از مسئولان در انجام آن به درجه استادی رسیدهاند لکن برخی شهدای خدمت که در سختیهای سفر یا سرکشی به دور افتادهترین مناطق کشور آسمانی میشوند، نمونههای روشنتری برای سنجش کیفیت برخورد مسئولان با آحاد جامعه و وفای آنان به عهد با ملت هستند.
شهید رئیسی و همراهانش اولین شهدای راه خدمت به کشور نبودند و احتمالا آخرین نیز نخواهند بود؛ آسمان ایران بزرگ ستارگان بسیاری را در فراز و فرود مسیر اعتلای خویش، چون مدالی بر سینه دارد. از اینرو مسیر خدمت به ایران بزرگ شهدای زیادی را به خود دیده است که حادثه هوایی هفتم مهر سال ۱۳۶۰ در منطقه کهریزک یکی از آنها بود. سقوط یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ متعلق به ارتش ایران چهرههای برجسته نظامی، چون سرتیپ «ولیالله فلاحی» رئیس ستاد مشترک ارتش، «محمد جهانآرا»، «جواد فکوری» و «یوسف کلاهدوز» را آسمانی کرد. این رویداد اولین سانحه هوایی برای مسئولان لشکری جمهوری اسلامی بود که شهادت آنان را در پی داشت و حادثهای بود پرمناقشه. برخی مدعی شدند این سانحه در ادامه ترورهای سال ۱۳۶۰ بوده یعنی دنباله انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و ساختمان نخست وزیری و دلیلش را خرابکاری میدانند. این اتفاق تلخ که در آستانه عملیات فتح خرمشهر و پس از انجام عملیات ثامن الائمه روی داد، همچنان هر از گاهی به موضوع بحث و بررسی در رسانهها تبدیل میشود.
سال ۱۳۶۴ نیز ۵۱ نفر از مسئولان قضایی، نظامی و نمایندگان مجلس از جمله «فضلالله محلاتی» نماینده امام (ره) در سپاه بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای مسافربری که در شمال اهواز در محاصره دو فروند میگ-۲۳ عراقی قرار گرفته بود، به شهادت رسیدند.
سقوط جت لاکهید ارتش تنها چند دقیقه پس از برخاستن از پایگاه شهید بابایی در نزدیکی اصفهان در میانه دی ماه سال ۱۳۷۳ هم رویدادی بود که پس از سالیان دفاع مقدس به شهادت مسئولان برجستهای، چون سرتیپ «منصور ستاری» فرمانده نیروی هوایی ارتش و سرتیپ «علیرضا یاسینی» انجامید.
۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۰ نیز سقوط یک فروند هواپیما یاک ۴۰ در حوالی ساری به شهادت «رحمان دادمان» وزیر راه و ترابری وقت و تعدادی از مقامهای استانی منجر شد.
در دی ماه سال ۱۳۸۴ هم سقوط یک هواپیمای فالکن ۲۰ در شمال غرب، تعدادی از مسئولان نظامی از جمله سردار «احمد کاظمی» فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه با سابقه فرماندهی نیروی هوایی سپاه را آسمانی کرد.
جدیدترین حادثه که سیام اردیبهشتماه برای رئیسجمهوری و هیات همراهش اتفاق افتاد و کشور را سیاهپوش کرد دلایل متعددی داشت که نخستین آن به پویایی عجیب رئیس دولت، گریز از یکجانشینی و پرهیز از فعالیتهای صرفا ستادی برمیگردد. آیت الله «سید ابراهیم رئیسی» خادمالرضا (ع) و هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران عصر یکشنبه سیام اردیبهشت امسال در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد «قیز قلعهسی» به سمت شهر تبریز، در منطقه ورزقان استان آذربایجان شرقی دچار سانحه هوایی شده بود، به همراه آیت الله «سید محمدعلی آل هاشم» نماینده ولیفقیه و امام جمعه تبریز، دکتر «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه، «مالک رحمتی» استاندار آذربایجان شرقی، سردار «سید مهدی موسوی» فرمانده یگان حفاظت رئیسجمهور و خدمه بالگرد آقایان «سید طاهر مصطفوی»، «محسن دریانوش» و «بهروز قدیمی» به فیض شهادت نائل آمدند.
این حادثه بزرگترین و خسارتبارترین سانحه هوایی بود که برای مسئولان ارشد جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته اتفاق افتاد به طوریکه رهبر معظم انقلاب اسلامی روز دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ در سی و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در جمع مردم پیرامون این حادثه فرمودند: «یکی هم حادثهی تلخ فقدان رئیسجمهور عزیز و مغتنم ما است که آن هم حادثهی بزرگی است و هم در دایرهی داخلی کشور، هم در عرصهی جهانی، شهادت رئیسجمهورمان و همراهانشان پیامدهایی دارد و یکی از مسائل مهمّ تاریخ انقلاب محسوب میشود.»
شهادت آیتالله رئیسی و یارانش که هر کدام در بررسیهای جداگانه الگویی دوستداشتنی از خدمت صادقانه و بیشائبه بودند، تراز کیفیتسنجی شهادت در راه خدمت را بالاتر بردند، بهطوریکه نمرهدهی وجدان عمومی به خدمات مسئولان با مقایسه عملکرد آنها با شهدای پرواز ۳۰ اردیبهشت صورت خواهد گرفت چرا که مردم در سه سال مدیریت شهید رئیسی کیفیت وفای به عهد و خدماترسانی وی و دولتش را مشاهده کردند و با آن تشییع کمنظیر مهر تاییدی بر آن زدند که در همین راستا رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در مراسم سالگرد ارتحال امام فرمودند: «مردم قدردان خدمتگزاران خودشان هستند؛ این را مسئولین ما بدانند، توجّه کنند. مسئولین خیال نکنند که اگر خدمتی کردند، این از یاد مردم خواهد رفت؛ نه، مردم میشناسند، میفهمند، قدردانند؛ این مشوّق خدمت است. این مضامین مهمّ برخاستهی از اجتماعات مردم، در معادلات سیاسی منطقه اثر خواهد گذاشت؛ اینها در تبیین قدرت منطقه و توزیع قدرت در منطقه اثر دارد؛ که تحلیلگران سیاسی بزرگ دنیا و رجال سیاسی دنیا نگاه کنند، ببینند این ملّت ایران است؛ با این انگیزه، با این علاقه، با این حضور، با این آمادگی، با این پای کار بودن. این، واقعیّتهایی از ایران و ایرانی را به دنیا منعکس میکند.»
شهید رئیسی در سال نخست فعالیت خود در قامت رئیسجمهور ۳۱ سفر استانی داشت که تصویرگر وضعیتی شگفتآور برای یک رئیس دولت بود و همین شگفتی آنان را که برای خدمت به ملت کم گذاشته بودند وادار به هجمه، قضاوت ناصحیح و حتی انکار خدمات دولت کرد، از اینرو حضرت امام خامنهای در سخنانی در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در انتقاد از این افراد، جریانات و رسانهها فرمودند: «بعد از فقدان این عزیز، من دیدم تقریباً همهی روزنامهها، همهی مطبوعات، در فضای مجازی، اشخاص گوناگون از جریانهای مختلف، از خدمات او و تلاشهای شبانهروزی او حرف میزنند، از او تمجید میکنند، تعریف میکنند؛ دلم سوخت؛ دلم برای رئیسی سوخت؛ [بعضی از]اینها در زمان حیات او حاضر نبودند یک کلمه از این حرفها را بگویند؛ در زمان حیات او این برجستگیها را میدیدند، امّا کتمان میکردند، بلکه عکس آن را میگفتند و او را میآزردند. البتّه او غالباً جواب نمیداد، امّا گاهی پیش من میآمد و مقداری شکایت میکرد. خدای متعال درجات این مرد عزیز و مغتنم را عالی کند؛ خداوند درجات همهی کسانی را که با او همراه بودند عالی کند و به خانوادههای آنها صبر عنایت کند.»
شهید رئیسی در مدت یک هزار و ۱۹ روز دوره فعالیتش در مجموع ۲۸ سفر خارجی به ۲۳ کشور داشت. نکته جالب توجه اینکه شهید رئیسی مرزی میان سفرهای خارجی و داخلی در راستای خدمت نمیشناخت. به عنوان مثال پس از بازگشت از سفر به روسیه در اواخر دیماه ۱۴۰۰، بلافاصله برای رسیدگی به امور سیلزدگان استان کرمان راهی جنوب کشور شد. به نوشته رسانهها سفر و بازدید سرزده از مناطق زلزلهزده استان خوزستان، سفر مجدد به خرمشهر و آبادان برای توسعه این دو شهر و بازدید از حادثه متروپل و دلجویی از حادثهدیدگان، از دیگر سفرهای موضوعی رئیس جمهور مردمی بود.
گزارش از حامد افروغ
انتهای پیام/ 1iiiy12