به گزارش صد آنلاین ، تحرکات دولت نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان پیرامون تعیین مرز در استان «تاووش» و واگذاری مناطقی به جمهوری آذربایجان، به آغاز دور جدیدی از اعتراضات مردمی در این کشور منجر شده است. در این بین ناظران معتقدند فضای متشنج کنونی در ارمنستان میتواند بستر را برای نقشآفرینی مخرب کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان، ترکیه، ایالات متحده آمریکا و حتی اسرائیل در جهت ریلگذاری مناسبات قفقاز جنوبی به زیان امنیت و تمامیت ارضی ایران فراهم کند. این نکته باعث شد تا گفتوگویی را با سیدعلی سقائیان، سفیر ایران در ارمنستان، برزیل و تانزانیا، سفیر آکرودیته در مالاوی، سرکنسولگری ایران در کراچی پاکستان، کاردار در آرژانتین و نیجریه و مدیرکل امور تشریفات وزارت امور خارجه به بررسی این موضوع بپردازیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
طی سه هفته گذشته شاهد دور جدید اعتراضات و ناامنیها در ارمنستان و مشخصا علیه سیاستهای پاشینیان در مذاکره با طرف آذربایجانی هستیم. در این بین بسیاری از ناظران معتقدند این تحولات بر کشورهای پیرامونی و مشخصا ایران اثرگذار خواهد بود. لذا جا دارد تهران به موازات رصد تحولات ارمنستان از نقشآفرینی غیراصولی برخی کشورهای همسایه مانند ترکیه و آذربایجان و در لایه بعدی نقشآفرینی مخرب آمریکا و اسرائیل جلوگیری کند. آیا از نگاه شما که سابق بر این سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان بودهاید، باید از جانب آنکارا، باکو و حتی بازیگرانی مانند واشنگتن و تلآویو در متن و بطن تحولات ارمنستان نسبت به امنیت ایران احساس نگرانی کرد؟
به نظر من احساس نگرانی وجود ندارد. چون اساسا این تحولات به گونهای نیست که بتوان تصور کرد که آذربایجان، ترکیه یا آمریکا و اسرائیل در آن دخالتی داشته باشند.
چطور؟
به هر حال این دور جدید اعتراضات مشابه با همان حرکتی است که حزب آقای پاشینیان در زمان به قدرت رسیدن در همان شش سال قبل داشت.
حزب اتحاد راه خروج (Way Out Alliance)...
بله، لذا اگر ما آن زمان خطری دیدیم و بازیگری مخرب کشورهایی مانند آذربایجان، ترکیه، آمریکا یا اسرائیل را مشاهده کردیم، اکنون هم باید نگران باشیم. اما چون آن زمان این تحرکات مخرب نبود، به نظر نمیرسد که اکنون هم باید نگران باشیم.
ولی صحنه تحولات سال ۲۰۱۸ با سال ۲۰۲۴ کاملا متفاوت است. بعد از جنگ دوم قرهباغ در سپتامبر ۲۰۲۰ اکنون نقشآفرینی بیبدیل و مخرب اسرائیل در قفقاز را شاهدیم.
موضوع قفقاز قدری متفاوت از تحولات داخلی ارمنستان است. به هر حال اکنون اعتراضاتی نسبت به عملکرد آقای پاشینیان وجود دارد و این اعتراضات هم کاملا مسالمتآمیز است.
مسالمتآمیز است که تا اکنون نزدیک به ۲۰۰ بازداشتی داشته؟!
به هر حال این اعتراضات با این میزان دستگیری کاملا امر طبیعی است. منتها موضوع اینجاست که روند اعتراضات به گونهای نیست که بخواهد ضربهای به امنیت ایران وارد بکند. ضمن آنکه ایران هم به دقت تحولات داخلی ارمنستان را رصد میکند. مضافا در راستای تحولات بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان در موضوع قفقاز و قرهباغ ما هیچ راهی نداریم جز اینکه مذاکرات دو کشور را در یک مسیر هموار قرار دهیم تا نهایتا صلح برقرار شود، کما اینکه مردم ارمنستان هم توقع دیگری ندارند.
پس این اعتراضات چه دلیلی دارد؟
ببینید، موضوع اعتراضات به مسئله واگذاری برخی مناطق بازمیگردد که دولت ایروان میتواند تمهیداتی در این راستا انجام دهد و پاشینیان مردم ارمنستان را نسبت به آینده تحولات روشن کند. البته موضوع تنها به آقای پاشینیان برنمیگردد. این مسیری است که ایروان باید آن را طی کند، حالا چه آقای پاشینیان باشد و چه هر نخستوزیر دیگری؛ کما اینکه دولت باکو هم باید همین مسیر را طی کند. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم جمهوری اسلامی ایران علاوه بر مناسبات دوجانبه خود با ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه از طرف دیگر در فرمت ۳+۳ هم تحولات منطقه قفقاز را مدیریت میکند و تاکنون نشستهایی در تهران و آنکارا برگزار شده و اتفاقا این دو نشست ابتکارات خوبی را به دست داده است تا شاهد تقویت صلح و ثبات و امنیت در منطقه قفقاز و به تبع آن، افزایش امنیت در مرزهای شمالی و شمال غرب ایران باشیم.
بدون تعارف جناب سقائیان بسیاری از تحلیلگران حوزه قفقاز اعتراف دارند و تأکید میکنند که فرمت ۳+۳ یک فرمت بدون نتیجه مطلوب است و در همان دولت حسن روحانی که پیشنهاد آن داده شد، نسبت به ناموفقبودن آن هشدار داده شد. چون این فرمت مجموعهای از کشورهای قفقاز را در دل خود دارد که هیچگونه مناسبات حسنهای با همدیگر ندارند. از یک طرف روابط گرجستان و روسیه به شدت تیره و تار است. هنوز مناسبات آذربایجان و ارمنستان به نقطه باثباتی نرسیده است. مضافا سایه اختلافات تاریخی بر روابط ارمنستان و ترکیه هم سنگینی میکند. پس چگونه این ارزیابی را دارید که فرمت ۳+۳ توانسته است برای صلح و ثبات در قفقاز کاری انجام دهد؟ این بحران در روابط اعضای فرمت ۳+۳ تا جایی شدید است که حتی در نشست تهران، طرف گرجی حاضر به شرکت در آن نشد؟!
بله، نکات شما کاملا درست است. اما این به معنای شکست فرمت ۳+۳ نیست.
که هست...
اجازه دهید. ما نمیتوانیم چشم خود را بر واقعیات اختلافات و بحرانها در روابط اعضای فرمت ۳+۳ ببندیم. ولی نکتهای که شما نادیده گرفتید، این است که در فرمت ۳+۳ ما به جای پررنگتر کردن درگیری و اختلاف بر روی مذاکره، گفتوگو و دیپلماسی تأکید داریم. یعنی فرمت ۳+۳، محور تحرکات خود را روی دیپلماسی و مذاکره قرار داده است که اختلافات حلوفصل شود تا درگیریهای مرزی بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان به پایان برسد و یک مسیر روشن برای تعیین تکلیف قرهباغ و آینده قفقاز به دست آید. فراموش نکنیم که به هر حال اختلافات در همه مناطق جغرافیایی وجود دارد و هرچه ژئوپلیتیک یک منطقه حساستر باشد، سطح اختلافات و درگیریها هم بیشتر خواهد بود و آیا این دلیلی میشود که اعضای فرمت ۳+۳ با هم گفتوگو نکنند؟! بسیار خوب اگر تحلیل شماست که گفتوگو نکنند چه راهحل بدیلی وجود دارد؟! کما اینکه در منطقه مناقشهبرانگیزی مانند بالکان و مسئله کوزوو و بعد از آن همه درگیری و جنگ، نهایتا طرفین به گفتوگو رسیدند.
اکنون هم بعد از این همه درگیری و جنگ و کشتار بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه همه طرفین با همدیگر بر سر یک راهحل سیاسی و دیپلماتیک به نتیجه برسند. در غیر این صورت باید شاهد درگیریهای مرزی مجدد و جنگ و کشتار باشیم که یقینا در آن صورت امنیت ایران تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و اتفاقا قدرتهایی مانند تهران در کنار مسکو و آنکارا تأکید دارند که از فرمت ۳+۳ میتوان به یک راهحل درست دیپلماتیک برای ترسیم آینده مناسب در قفقاز دست پیدا کرد. من تأکید میکنم که فقط با گفتوگو میتوان همه چیز را پیش برد. اگر دوباره جنگ شود، نهایتا بازهم این جنگ به دیپلماسی منجر میشود. پس چه بهتر همین الان با این فرمت ۳+۳، حتی با اختلافات داخلی مسیر و ریل دیپلماسی را پیش برد.
نکتهای که اتفاقا شما آن را نادیده میگیرید، این است که در سه سال گذشته تنها دو بار شاهد برگزاری نشست اعضای فرمت ۳+۳ در آنکارا و تهران بودیم که آن هم ناقص برگزار شد. چون طرف گرجی در آن شرکت نکرد. پس چگونه این فرمت را کارساز میدانید؟ اگر این نشست کارساز میدانید، چرا به ازای هر یکسالونیم فقط یک جلسه برگزار شده است؟
درگیری روسیه و گرجستان سایه سنگینی بر کارآمدی فرمت ۳+۳ انداخته است. بههرحال تحولاتی که در دوره آقای ساکاشویلی روی داد و حمله روسیه به گرجستان و الحاق اوستیا و آبخازیا هم چالشهایی را به دنبال داشته است که البته تاکنون هیچ کشوری آن را به رسمیت نشناخته است. حتی جمهوری اسلامی ایران هم این را به رسمیت نمیشناسد و بر حق گرجستان برای بازپسگیری اراضی خود تأکید میکند و اتفاقا به دلیل تأکید فرمت ۳+۳ بر گفتوگو و مذاکره میتوان علاوه بر موضوع قرهباغ و قفقاز جنوبی به تحولات قفقاز شمالی هم ورود کرد. یعنی اکنون میتوان دستور کار جدیدی برای فرمت ۳+۳ در قالب حلوفصل اختلافات روسیه و گرجستان هم تعریف کرد. چون گفتم که این فرمت به دنبال برقراری و تأمین صلح و ثبات در قفقاز است.
قبلتر به مسیر قدرتگیری حزب اتحاد راه خروج (Way Out Alliance) و نخستوزیری پاشینیان اشاره داشتیداما مسیر ششساله نخستوزیری او از هشتم ماه می ۲۰۱۸ تا کنون را مسیری میدانید که حداقل توانسته باشد امنیت جمهوری اسلامی ایران را تأمین کند؟
من اینگونه به موضوع نگاه نمیکنم. بههرحال هر دورهای از نخستوزیری در ارمنستان تحولات خود را دارد. از دوره آقای آبراهامیان تا کارپتیان سارگسیان و خود پاشینیان. البته برخی مقامات ایراون مانند وارطان اسکانیان وزیر امور خارجه سابق ارمنستان، انتقاداتی به عملکرد آقای پاشینیان در مذاکرات صلح با آذربایجان و دادن مناطقی در قرهباغ داشتند که میتوانستند از اهرمهای فشار بیشتری بر باکو برای گرفتن امتیازات استفاده کنند که این کار صورت نگرفت. اما بههرحال باید این را هم در نظر گرفت که ارمنستان در دوره آقای پاشینیان رو به جلو رفت و دراینبین با بهرهگیری از دیاسپورای قدرتمند در اروپا و آمریکا و همچنین لابی قدرتمندی که در فرانسه و آمریکا داشت، این کار را صورت دهد. دراینبین سعی کرد مناقشه تاریخی خود با ترکیه را هم حلوفصل کند. بنابراین در کل کارنامه منفی برای آقای پاشینیان متصور نیستم که بخواهد روی امنیت ایران اثر مخربی داشته باشد و در این شش سال، حداقل من تصور نمیکنم که ایشان ضدامنیت ایران کاری کرده باشند. چون تاکنون منافع ما از جانب ایراون تهدید نشده است و اتفاقا در این مدت مناسبات ما با ارمنستان ارتقا پیدا کرده و خود آقای پاشینیان چندین بار به ایران سفر کردند و از طرف دیگر بهشدت خواهان ارتقای مناسبات با تهران هستند.
بااینحال بپذیریم که در سپتامبر ۲۰۲۰ وضعیت قفقاز و قرهباغ کاملا تغییر پیدا کرد تا جایی که اکنون مناسبات امنیتی ضد تهران در آن منطقه شکل میگیرد؟
ببینید مناسبات قفقاز در جنگ دوم قرهباغ کاملا متفاوت است. آن مسئله و آن جنگ چیزی نبود که توسط آقای پاشینیان پی گرفته شده باشد.
به تمایل و تلاش ایروان در زمان دولت پاشینیان برای ارتقای روابط با تهران اشاره کردید. اخیرا وزارت امور خارجه ارمنستان اطلاع داد که دنبال افتتاح سرکنسولگری خود در تبریز است و قبلتر از آن، تهران هم سرکنسولگری خود در قاپان را افتتاح کرده بود. آیا این تلاشهای کنسولی در کنار مناسبات سفارت بین دو طرف در مناطق مرزی با هدف توقف تلاشهای مخرب برای تحمیل دالان زنگزور است؟
ارزیابی من کاملا متفاوت است.
به چه دلیل؟
چون با ابتکاری که ایران از خود نشان داد و طرف آذربایجانی هم آن را پذیرفت، برای همیشه پرونده دالان زنگزور بسته شد. اکنون دو طرف پل آغدان افتتاح شده است و مسیر خوبی را هم به طرف آذربایجانی پیشنهاد کردهایم.
اما کماکان بحثهای زنگزور وجود دارد؟
بله و من هم منکر آن نیستم. اما تمام این حرفها و حدیثها درباره زنگزور در محافل رسانهای و در میان کارشناسان مطرح است. یعنی به نظر من دیگر در دستور کار باکو و آنکارا نیست که بخواهند دالان زنگزور را به ایران و ارمنستان تحمیل و مرزهای مشترک دو کشور را قطع کنند. همه اینها فقط تبلیغات، شانتاژ و فضاسازی رسانهای است. ضمن آنکه کماکان جمهوری اسلامی ایران با هرگونه تلاشی برای تغییر مرزها و تغییر وضعیت ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی مخالف است. کمااینکه مقام معظم رهبری و فرماندهان ارشد نظامی بر آن تأکید کردند. از طرف دیگر با توجه به وضعیت ارامنه در تبریز و در مناطق شمالی و شمال غرب ایران واقعا جا داشت که ارمنستان یک کنسولگری در تبریز افتتاح کند. ما از تقویت مناسبات کنسولی با همه کشورها، نهتنها ارمنستان استقبال میکنیم. یعنی هر کشوری که بخواهد کنسولگری در شهرها و استانهای ایران داشته باشد، ما با آن موافقیم. یعنی بر اساس توافق دوجانبه، واقعا میتوان این مناسبات را تقویت کرد.
اما در این بین برخی معتقدند که ایران بهواسطه تلاش برای افتتاح مجدد سفارت آذربایجان در تهران به نوعی شاید مماشات در مقابل آذربایجان رسیده است تا جایی که شائبههایی دال بر دادن زمین به این کشور در تهران مطرح است؟
نه اینها همه در حد شایعه و خبر است. بههرحال باید بپذیریم که وظیفه ما تأمین امنیت سفارتخانههای هر کشوری است و دراینبین یک تبعه ایرانی به هر دلیلی به سفارت جمهوری آذربایجان حمله کرد و یک نفر از اتباع این کشور را کشت که البته دادگاه آن برگزار شده و رأی آن هم صادر شده است. بنابراین باکو در این مدت بر دو مسئله تأکید داشته که نخست، تأمین امنیت سفارتخانه بود و دوم، روشنشدن ابعاد این حمله که قوه قضائیه آن را کاملا روشن کرد و پرونده آن را بست. ضمن اینکه ایران با هیچ کشوری، نهتنها جمهوری آذربایجان در هیچ زمینهای مماشات ندارد؛ درست است ما تمایل داریم که دوباره سفارت جمهوری آذربایجان در تهران افتتاح شود اما این به معنای مماشات نیست./شرق