به گزارش صد آنلاین ، بهتازگی نشریه فارنپالیسی در مقالهای با عنوان «چین واقعا تا چه حد بر ایران اهرم فشار دارد؟» نوشت که «حتی قبل از اینکه تهران صدها هواپیمای بدون سرنشین و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کند، مقامات آمریکایی از چین خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعدکردن تهران برای مهار اقدامات خود و گروههای مقاومت در سراسر خاورمیانه استفاده کند». ازاینرو به گفته نشریه مذکور، «حمله انتقامجویانه ایران که اولین حمله مستقیم این کشور به اسرائیل بود، ایالات متحده را به استفاده بیشتر از اهرم بالقوه پکن در خاورمیانه ترغیب کرده است. درحالیکه چین مدتهاست به بزرگترین شریک تجاری ایران تبدیل شده و مقامات ارشد ایالات متحده از جمله رئیسجمهور جو بایدن، بهطور علنی از پکن خواستهاند تا به کنترل تهران کمک کند»، بهویژه که این نشریه ذیل نگاه ضد ایرانی خود مدعی شده که «در ماههای گذشته حملات گروه انصارالله در دریای سرخ که توسط تهران تشویق میشوند، حملونقل جهانی را مختل کرده است».
به گزارش شرق, جالب اینجاست که فارنپالیسی در مطلب دیگری به قلم جیمز پالمر و در جواب این پرسش که چرا پکن در تقابل ایران و اسرائیل، تهران را به تلآویو ترجیح داد؟ در ادعایی نوشت «دیپلماتهای چینی پشت درهای بسته تلاش میکنند همتایان اسرائیلیشان را قانع کنند که اظهارات علنی دولت چین نشاندهنده منویات قلبی پکن درباره لزوم مجازات دولت اسرائیل بابت اقداماتی که انجام داده است نیست و پکن همچنان خواهان حفظ روابط دوجانبه است». ازاینرو و به گفته پالمر، در تنش تهران – تلآویو، چین طرف ایران را گرفته، اما به نظر میرسد پکن در تلاش برای تنشزدایی از وضعیت موجود و در عین حال طعنهزدن به آمریکاست.
در این بین و با توجه به آنچه در فارنپالیسی عنوان شد، سؤال کلیدی اینجاست که آیا چینیها توان کنترل تهران را مطابق با نگاه واشنگتن دارند؟ سعید میرطاهر در گفتوگو با «شرق»، پاسخ این پرسش را از ابعاد مختلف «نه» میداند و در تبیین این جواب خود بر این باور است که اساسا پکن در معادلات کنونی خاورمیانه نقشآفرینی چندانی ندارد، چراکه به گفته این تحلیلگر آسیای جنوبی، چینیها صرف تمرکز سیاسی و دیپلماتیک غربیها و بهخصوص آمریکا در غرب آسیا و همچنین اختصاص هزینههای گزاف تسلیحاتی در دو جنگ اسرائیل و حماس و همچنین جنگ اوکراین را بهترین فرصت میدانند که واشنگتن توجه خود را از راهبرد مهار چین و پرداختن به موضوع تایوان کمتر کند. به همین واسطه مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی این را یادآور میشود که چنین سیاستی برای پکن چنان اهمیت دارد که حتی به بهای افزایش قیمت انرژی جهانی، چینیها ذیل درخواست ایالات متحده فعلا درصدد مهار تهران و حوثیها نخواهد بود.
البته میرطاهر در ادامه اذعان دارد که حتی اگر به واسطه افزایش بهای انرژی، در آینده چینیها به دنبال کنترل تهران و مهار انصارالله هم باشند، امری نیست که پکن بهتنهایی بتواند در آن نقشآفرینی کند، چراکه این سیاست درست در مقابل اهداف و منافع روسها قرار دارد. اهدافی که کرملین تلاش دارد با فرسایشیشدن و تشدید بحران در خاورمیانه از توجهات به جنگ اوکراین کاسته شود. در سایه آنچه گفته شد، کارشناس ارشد مسائل آسیای جنوب شرقی در ادامه گپوگفتش با «شرق»، روی موضوع صادرات و فروش نفت ایران به چین تمرکز میکند و این پارامتر را چندان قوی نمیداند، چراکه به زعمش، پکن معابر و مسیرهای جایگزین دیگری را برای تأمین انرژی در اختیار دارد.
پیرو آنچه سعید میرطاهر عنوان کرد، در گزارش مذکور نشریه فارنپالیسی هم به این موضوع اشاره شد که اگرچه ایالات متحده به طور فزایندهای به دنبال چین برای تحت تأثیر قرار دادن ایران است، برخی کارشناسان هشدار میدهند که این موضوع به این سادگیها نیست؛ چراکه فارنپالیسی هم میگوید «روابط اقتصادی تهران – پکن به لحاظ نفوذ نابرابر است» و در تأیید گفته خود به این نکته تأکید میکند که «سال گذشته بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت خام ایران به چین بوده است، با این حال، چین تأمینکنندگان بسیار دیگری فراتر از ایران دارد و عرضه تهران تنها ۱۰ درصد از کل واردات چین را تشکیل میدهد».
رسول نهاوندی هم دیگر کارشناسی بود که در گفتوگوی خود با «شرق» و همسو با ارزیابی سعید میرطاهر، از زاویهای متفاوت به موضوع ورود میکند و تأکید دارد که «نکته اساسی پیرامون درخواست آمریکا از چینیها برای کنترل ایران و مهار انصارالله به میزان موفقیت پکن در نقدکردن مناسبات تجاری و اقتصادیاش با تهران در عرصه سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و دفاعی و میدانی، ناظر بر تحولات خاورمیانه بازمیگردد». لذا این تحلیلگر ارشد مسائل غرب آسیا با بیان این نکته که اگرچه اکنون چینیها مهمترین شریک اقتصادی و تجاری ایران محسوب میشوند و همزمان اقتصاد و معیشت کشور هم مشکلات زیادی دارد اما از منظر او، این پارامترها لزوما تأثیر خود را در عرصه سیاسی و دیپلماتیک خاورمیانه به شکل ملموس نخواهد گذاشت.
چون با قرائت نهاوندی، «شرط لازم این کار به اراده چینیها در جهت نقدکردن مناسبات اقتصادیشان با ایران برای سمتوسودهی به تحولات خاورمیانه برمیگردد». در ادامه، تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل به شرط کافی هم اشاره دارد و در تشریح آن معتقد است «باید تهران هم پذیرای چنین نگاهی از سوی چینیها باشد که البته از منظر مفسر ارشد حوزه غرب آسیا، بعید است که ایران، ولو با نگاه راهبردی خود به روابطش با چین و نیاز مبرم به فروش نفت و تداوم مناسبات تجاری با این کشور بخواهد یا اجازه دهد این مناسبات تجاری در حوزه سیاسی و خارجی تحولات منطقه خاورمیانه در جهت تأمین نگاه واشنگتن اثرگذار باشد».
پیرو تحلیلی که توسط رسول نهاوندی ارائه شد، در بخشی از مقاله فارنپالیسی هم به نقل از ویلیام فیگوروآ، کارشناس روابط چین و ایران در دانشگاه گرونینگن هلند به این نکته حائز اهمیت اشاره شده، «در حالی که چین از نظر فروش و تجارت نفت دارای اهرم فشار است، اما استفاده از این اهرم، هم از نظر سیاسی و هم از نظر لجستیکی چالشبرانگیز خواهد بود و در مثالی به پالایشگاههای خصوصی چین که در بازار سیاه فعالیت میکنند، اشاره میشود که به گفته کارشناس روابط چین و ایران در دانشگاه گرونینگن هلند، این پالایشگاههای خصوصی عملا و به طور غیرقانونی بیشتر نفت ایران را خریداری میکنند». لذا ویلیام فیگوروآ تأکید دارد که «کنترل این پالایشگاههای خصوصی بهشدت دشوار است و به دنبال آن هم، کنترل مستقیم واردات نفت ایران از چین برای پکن چالشبرانگیز خواهد بود»./شرق