دیگر صحبت کردن از پیشوند فرهنگی در باشگاهها خیلی تکراری شده و حوصله همه را سر میبرد. ما دهها نهاد و ارگان با بودجههای میلیاردی برای فرهنگسازی در کشور داریم که کمترین خروجی و فایدهای ندارند و همه با هم حریف فضای مجازی با بازیگران ۱۰، ۱۲ ساله نمیشوند!
اتفاقاتی که هر هفته در فوتبال ایران میافتد دیگر از فرط تکرار و گفتار نخ نما شده و حتی حس افسوس و تاسف را هم در ما بر نمیانگیزد. دیگر همه از مسئولان فرهنگی باشگاهها قطع امید کردهایم، وقتی از بزرگترهایشان در وزارتخانهها و ارگانها و نهادها کاری بر نمیآید چه حرجی بر آنهاست؟!
اما اتفاقات بعد از بازی پرسپولیس و سپاهان نشان داد که مشکل باشگاهها فقط در بحث فرهنگی نیست، بخش رسانهای باشگاههای ما هم هزاران مشکل دارد که مهمترین آنها گم کردن قبله برای هدایت است!
در یک مناظره تلویزیونی مسئولان ارشد رسانهای دو باشگاه بزرگ ایران روی خط آمدند. رفتار آنها غلط اما قابل درک بود، آنها هم دغدغه معاش دارند و باید چیزی بگویند که مدیر بالادستی را خوش آید!
اما نکته غیر قابل بخشش، عدم شناخت آنها از رسانه است. کاری که بابتش استخدام شده و حقوق میگیرند، آنها باید مشاوره درست رسانهای به مدیران خود بدهند یا حداقل وقتی که خود در محیط رسانه روی خط میآیند، آداب رسانه را رعایت کنند.
ولی اتفاقی که این روزها در فوتبال ما زیاد میافتد اثبات کننده حقیقتی تلخ است، حقیقتی که جهت رسانه از دنیای واقعی تغییر و به سمت فضای مجازی نقل مکان کرده است...
فقط نگاهی به حرفهای مسئولان رسانهای دو باشگاه بزرگ بیندازید، آنها هیچ ابایی نداشتند از اینکه ادب را رعایت نکنند، اخلاق را نبینند و به هم صنف خود احترام نگذارند. آنها رسماً فرافکنی کرده و حقیقت را دور میزدند، هیچ کاری به اصل اتفاق که باعث دعوت آنها به رسانه شده نداشتند و صرفاً به توجیه میپرداختند اما تاسف بارترین بخش قضیه جای دیگری بود.
آنجا که آنها فقط برای خوشایند فضای مجازی حرف میزدند. شما در رسانه رسمی نمیتوانید بدون سند و مدرک به افراد و مجموعهها اتهام بزنید اما در فضای مجازی هر کس هرچه دل تنگش میخواهد میگوید! فضای مجازی که در همه جای دنیا تابع و تالی فضای رسمی و دنیای واقعی است اما در ایران متاسفانه شده کعبه آمال و مقصد دنیای واقعی...
چطور میشود که مدیر رسانه یک تیم بزرگ به صراحت تیم بزرگ دیگر را متهم به حمایت از سوی ارگانها و سازمانها و نهادهای دولتی کند و وقتی از او مدرک بخواهی به حرفهای فضای مجازی استناد کند؟ این فاجعه نیست؟ اگر نیست، پس نامش چیست؟
و وقتی با اصرار مجری برای آوردن مصداق روبرو میشود عجیبترین مثال را میآورد، خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس که درد دیرینه ورزش بوده و خواسته همه علاقمندان به فوتبال که همه این سالها ترک فعل شده و انجام نمیشد.
میگویند گرگها رو به هم میخوابند، چون یکدیگر را خوب میشناسند! در مثل مناقشه نیست، در میان دعواهای این چنینی در فوتبال خیلی راحت میشود فهمید که چرا ما هرگز پیشرفت که هیچ، حتی درجا هم نمیزنیم و مدام عقبتر میرویم!
21458/غ