پس از پاسخ بامداد یکشنبه ایران به اسرائیل علاوه بر تغییر وضعیت در منطقه، شرایط کشور هم تحت تأثیر این اقدام قرار گرفته است. به موازات افزایش قیمتها در برخی بازارها اکنون نگرانی در افکار عمومی درباره اقدام متقابل اسرائیل و شکلگیری یک جنگ فراگیر در منطقه پدید آمده است. این در حالی است که قبل از این حمله، کشور با چالشها و مشکلاتی دست به گریبان بود. اکنون با افزایش تنشهای موجود در منطقه به نظر میرسد نگرانیهایی در مورد چالشهای موجود شکل گرفته است. از این حیث به گفتوگویی با علی مطهری پرداختهایم تا دیدگاه نایبرئیس مجلس دهم درخصوص آینده منطقه و برخی مشکلات موجود را پس از این حمله جویا شویم.
تقریبا ۴۸ ساعت از پاسخ ایران به اسرائیل میگذرد. در این مدت محافل کارشناسی و رسانهای سعی داشتهاند که از منظر خود تحلیلهای متفاوت و متعددی را در این باره طرح کنند. با وجود این بیشک اکنون مهمترین پرسش حال حاضر این است که بیبی و تلآویو دست به اقدام متقابل خواهد زد؟ آیا در این شرایط باید شاهد حمله اسرائیل باشیم؟
من بسیار بعید میدانم که بنیامین نتانیاهو بخواهد حمله متقابلی به ایران داشته باشد و یا پاسخ ایران را بدهد.
به چه دلیل چنین باوری دارید؟
چون اگر بنیامین نتانیاهو حمله متقابلی به ایران داشته باشد تنها به گرفتاری و بحرانهای فعلی خود اضافه کرده است. در حال حاضر اسرائیل و نتانیاهو با مشکلات بسیار زیادی دست به گریبان است. به همین دلیل من تصور میکنم که نتانیاهو مجبور است از کنار آن بگذرد و پاسخی به ایران ندهد. به هر حال اسرائیل دو هفته پیش با حمله به سفارت ایران در دمشق یک اشتباه جدی مرتکب شد و بایستی تاوان آن را میداد؛ اکنون هم که ایران این حمله را انجام داده است، من بعید میدانم که نتانیاهو بخواهد موضوع را بیش از این ادامه بدهد.
علیرغم آنچه گفتید باید اذعان داشت که اکنون توپ در زمین اسرائیل است. اگرچه حضرتعالی و طیفی از تحلیلگران و چهرههای سیاسی هم تاکید کردهاند که نتانیاهو به دلایل متعدد توان و تمایلی برای پاسخ به ایران ندارد، اما به نظر میرسد این قرائت در کشور چندان مورد پذیرش واقع نشده است و کماکان این پرسش وجود دارد که آیا اسرائیل به دنبال تداوم و تشدید سایه جنگ بر سر ایران با هدف ایجاد آسیب روانی پس از پاسخ ایران است؟
اول این را بگویم که واقعا پاسخ ایران به اسرائیل اجتناب ناپذیر بود. همانطور که گفتم اسرائیل با حمله خود به سفارت ایران در دمشق یک اشتباه بزرگ را مرتکب شد و ما باید جواب این اشتباه را میدادیم. در ضمن مسئله تنها حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در سوریه نبود. طی سالهای گذشته اسرائیل بارها به راحتی و به آسانی فرماندهان بزرگ و نیروهای نظامی ما را ترور میکرد، بدون آنکه پاسخی قاطعی را از ایران دریافت کند. در نتیجه اسرائیل از تکرار و انجام این ترورها آرامش خاطر داشت و این تصور را میکرد که ایران هیچ وقت پاسخ این اقدامات تروریستی را نخواهد داد. درست است که قدری نگرانی در جامعه هست، اما نمیشد در برابر اسرائیل منفعل بود و همچنان به سکوت خود ادامه میدادیم. ما مجبور بودیم که در یک جا جواب اسرائیل را بدهیم. واقعا چارهای نبود.
واقعا چارهای نبود. چون بالاخره از سوی برخی کارشناسان این برداشت مطرح میشود که تهران میتوانست کماکان از برگ تهدید حمله به اسرائیل استفاده کند. نمیشود این نگاه را نادیده گرفت. پاسخ چیست؟
واقعا چارهای نبود. چون بعد از ترور فرماندهان بزرگ ما و حمله به ساختمان سفارت ایران در سوریه، سعی شده بود تا ملت ایران تحقیر و غرور ملی ما خدشهدار شود. برای همین لازم بود که پاسخی به اسرائیل داده شود که جامعه ما دوباره احساس غرور کند.
به نظر شما تغییر وضعیت برخی شاخصهای اقتصادی تحت تأثیر این تنشهای منطقه تا کی ادامه مییابد. آیا باید منتظر بود تا تهدیدات موجود بعد از پاسخ ایران به ترورهای اسرائیل برطرف شود؟
همانطور که گفتم به نظر من حمله متقابل اسرائیل به ایران که منتفی است. اما التهاب در بازار در این یکی دو روز اول پس از حمله ایران به اسرائیل هم کاملا طبیعی است. ولی تصور نمیکنم کهاین جهش قیمت و شیب نرخها در روزهای آتی ادامه پیدا کند. هرچه از این حمله دورتر شویم، التهابات بازار هم میخوابد و دوباره به فضای آرامش قبل از حمله بازمیگردیم.
بدون تعارف گفتههایتان قدری مثبت اندیشانه نیست، چون در کنار نگرانیهای پس از این حمله، طی روزهای پیش رو هم انتخابات میان دورهای مجلس دوازدهم را در پیش داریم که البته پیشتر شاکله آن به دست جریان رادیکال افتاده است و بیم تندترشدن فضا میرود. از سوی دیگر نیز باید اذعان داشت که برنامههای اقتصادی دولت یکی پس از دیگری به نتیجه نرسیدهاند. بودجه سال جاری هم نهایی نشده و برنامه پنج ساله توسعه هم بلاتکلیف مانده است. در مجموع این موارد داشتن نگاه امیدوارانه مفید است اما آیا کار دشواری نیست؟
علی رغم آنچه گفتید نباید شرایط کشور را بحرانی و نابسامان نشان بدهیم؛ بله شما نکاتی را مطرح کردید که باید به شکل جداگانه به آن پرداخت. درست است در مجلس دوازدهم یک جریان رادیکالی روی کار آمده است، اما چهرههای معتدل، مستقل و عقل گرا هم به این مجلس راه پیدا کردهاند که یقینا در انتخابات میان دورهای که روزهای آینده برگزار میشود به این تعداد افزوده خواهد شد. این تعداد میتوانند یک فراکسیون اقلیت، ولی فعال را در مجلس تشکیل بدهند که البته این مسئله به مدیریت آنها بستگی دارد؛ یک فراکسیون اقلیتِ فعال میتواند کارهای مهمی را در مجلس انجام دهد و در بسیاری از تصمیمگیریهای مجلس میتواند موثر واقع شود، کما اینکه در بسیاری از جاها هم میتواند مانع از تصویب مصوبات نادرست شود و در کنار آن میتواند با همکاری دیگر فراکسیونها مصوباتی مفید را در مجلس به تصویب برساند. به همین دلیل باز تکرار میکنم نباید ناامید بود. درست است که اگر سال گذشته مشارکت مردمی در انتخابات پررنگتر بود طیف معتدل، میانه رو، مستقل و عقلگرا به شکل پررنگتری در مجلس دوازدهم حضور پیدا میکرد و به دنبال آن، یک مجلس قویتر شکل میگرفت. با اینحال همین تعدادی هم که به مجلس دوازدهم راه پیدا کردهاند واقعا میتوانند منشا تحولات و اتفاقات مثبت و خوبی برای جامعه باشند. لذا من ناامید نیستم و به صلاح هم نیست که شرایط کشور را بحرانی و نابسامان نشان بدهیم.
نگاه ناامیدانه هیچ کمکی به حل مشکلات کشور نمیکند. ما باید از همه ابزارها برای بهترکردن وضعیت استفاده کنیم. همانطور که گفتم واقعا میشود با همین تعداد چهره معتدل و عقلگرایی که به مجلس دوازدهم راه پیدا کردهاند و احتمالا پس از انتخابات میان دورهای تعداداشان هم افزایش پیدا کند، یک فراکسیون اقلیت فعال تشکیل داد که حداقل در مجلس بتوانند از یک سو مانع از مصوبات نادرست شوند که مشکلاتی را برای جامعه به وجود نیاورد و از طرف دیگر طرحهایی را برای بهبود اوضاع ارائه کنند و آن را به تصویب برسانند که قدری از مشکلات کشور حل شود. پس میشود خیلی کارها میشود کرد، منتهی همان گونه که گفتم باید یک مدیریت درست وجود داشته باشد.
فارغ از این بحثها اگر عجالتا در یک رتبهبندی مهمترین مشکل حال حاضر کشور را تورم بدانیم، واقعا این اقلیت معتدل دوازدهم میتواند کاری بکند، آن هم در شرایطی که دولت سیزدهم در آستان سال پایانی خود قرار دارد و هم چنان روی سیاستهای تورمی زا به پیش میرود؟
اتفاقا این اقلیتی که به مجلس دوازدهم راه پیدا کرده است اگر بتواند یک فراکسیون فعال را شکل دهد که با یک قدرت مدیریتی بالا با دیگر فراکسیونهای مجلس ارتباط داشته باشد، میتواند مانع از ادامه سیاستهای تورمزای دولت شود، کما اینکه همین اقلیت معتدل میتواند روی موضوعات دیگری مانند رفع تحریمها در حوزه سیاست خارجی به دولت فشار بیاورد. در همین رابطه من تصورم این است که در شرایط کنونی که شاهد تداوم جنگ غزه هستیم، آمریکا بیش از هر زمان دیگری به ایران نیاز دارد. لذا کاخ سفید ممکن است رفع تحریمهای ایران را به آینده جنگ غزه گره بزند. در نتیجه تهران میتواند از این فرصت نهایت استفاده را ببرد. باید اشاره کرد که اکنون ایران یک بازیگر تأثیرگذار در موضوع فلسطین است و دولت سیزدهم نیز میتواند از این فرصت استفاده کند. اما درخصوص نکته شما یعنی مسئله بحران اقتصادی کشور و تورم، تا زمانی که سیاست خارجی ما درست نشود و روابط متوازنی با کشورهای جهان پیدا نکنیم اقتصاد کشور به حالت طبیعی بازنمیگردد؛ ممکن است با تغییر مدیریت و بهبود وضعیت مدیریتی قدری شرایط اقتصادی مثبت شود، اما هیچ وقت اقتصاد کشور به یک وضعیت با ثبات نمیرسد، مگر آنکه سیاست خارجی در ریل تعقل قرار بگیرد. در نتیجه من متصورم که باید یک کار ریشهای صورت بگیرد که در سایه بهبود روابط خارجی خواهد بود. یعنی با بهبود روابط خارجی و رفع تحریمهاست که میتوان امید به تغییر مطلوب در وضعیت اقتصادی و معیشتی داشت./شرق