راز ناپدید شدن پسر جوان با دستگیری راننده تاکسی اینترنتی و نامزد او لو رفت.
به گزارش سایت جنایی، والدین پسر جوانی که چند روز از ناپدید شدنش گذشته بود اواسط بهمن به دادسرای جنایی و پلیس آگاهی تهران مراجعه کردند و از مفقود شدن پسر جوان خود به نام محسن خبر دادند.
پدر و مادر محسن گفتند: پسرمان آخرین بار برای انجام کاری از خانه خارج شد و پس از آن نه تنها به خانه بر نگشت بلکه از او خبری نداریم. ما هر جایی که ممکن بود رفته باشد، سر زدیم حتی در نهایت به بیمارستانها و پزشکی قانونی هم رفتیم اما خبری از سرنوشت پسرمان بدست نیاوردیم.
با طرح این شکایت، تحقیقات آغاز و مشخص شد محسن تا مدتی قبل با دختری نامزد بود، اما ارتباط آنها به هم خورد.
بنابراین ماموران سراغ دختر جوان که 23 سال دارد و دانشجو است، رفتند. این دختر به نام وحیده در تحقیقات پلیسی گفت: ارتباط من و محسن قطع شد و دیگر از او خبری ندارم.
در ادامه مشخص شد آخرین تماس محسن با جوان دیگری به نام حمید بود که در مراحل بعد بررسیها معلوم شد راننده تاکسی اینترنتی است. جوان راننده در تحقیقات گفت: من پسر ناپدید شده را به عنوان مسافر سوار و پیاده کردم و ارتباط دیگری هم با او ندارم که بدانم کجا رفت یا بعد از آن چه اتفاقی برایش افتاده است.
این در حالی بود که تحقیقات در مورد نامزد سابق پسر ناپدید شده حکایت از این داشت که او هم با راننده تاکسی اینترنتی ارتباط و تماس داشته است. بازجویی دوباره از دختر جوان در مورد دلیل ارتباطش با راننده تاکسی فاش کرد حمید خواستگار او است. به این ترتیب دختر و پسر جوان که به نظر میرسید چیزی را مخفی میکنند، بازداشت شدند. دختر جوان در آخرین مرحله از تحقیقات اعتراف کرد نامزد جدیدش محسن را به قتل رسانده است.
به این ترتیب حمید بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: من خواستگار وحیده بودم و حتی با پدرش هم ملاقاتی داشتم تا با هم آشنا شویم و مقدمات ازدواجمان فراهم شود. من چند ماه پیش او را سوار کردم و از دانشگاه به خانه بردم در راه هم سر مسائل اقتصادی و موضوعات دیگر با هم صحبت کردیم. همان موقع بود که از او خوشم آمد. به همین خاطر به او زنگ زدم و کم کم رابطه ما شکل گرفت. با پدرش هم صحبت کرده و خواستگاری رفته بودم تا نامزد کنیم. اما در این بین فهمیدم وحیده قبل از من با یکی از اقوام دورشان نامزد بوده که نامزدیشان به خاطر اینکه تفاهم نداشتند به هم خورده است، اما نامزد سابق وحیده دایم به او پیام میداد.
این متهم ادامه داد: من با محسن قرار گذاشتم تا با او صحبت کنم. روز حادثه سه نفری به جاده ساوه رفتیم. وقتی به جایی خلوت رسیدیم ما دو نفر از ماشین پیاده شدیم و مشاجره کردیم. من در ماشین روی وحیده قفل کردم. بعد رفتم با آن پسر دعوا کردم و با چاقویی که داشتم او را کشتم و جسدش را هم در بیابانهای اطراف جاده ساوه آتش زدم.
با اعتراف متهم اصلی پرونده، دختر جوان که شاهد ماجرا بود، گفت: من حضور داشتم، اصلا قرار نبود چنین اتفاقی بیفتد و قرار بود آنها با هم صحبت کنند. حمید بعد از قتل من را تهدید کرد تا سکوت کنم.
در حال حاضر هر دو جوان در بازداشت هستند و تحقیقات برای یافتن جسد ادامه دارد.