آخرین اخبار
۲۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۷
کاخ سفید ناچار به مداخله در وضعیت تل آویو می شود؟

زمینه های انقلاب مخملی در اسرائیل

بازدید:۱۰۱۳
علی ودایع در یادداشتی می نویسد: بی بی و کابینه دست راستی اسرائیل با استراتژی بحران به بحران و افزایش تنش ذیل جنگ غزه به دنبال حفظ قدرت هستند اما تعارض منافع واشنگتن و زمینه های داخلی سرزمین اشغالی امکان شکل گیری یک انقلاب مخملی را فراهم می کند.
کد خبر : ۷۹۹۸۱

نویسنده: علی ودایع، دکترای روابط بین الملل

 

 


 وضعیت جنگ غزه و اوضاع خاورمیانه آنچنان متشنج است اوضاع داخلی سرزمین اشغالی از نگاه ها دور مانده است. اسرائیل که پیش از ماجرای هفتم اکتبر به یک عفونت سیاسی مبتلا شده بود ؛ این روزها دچار تب و لرز شده است. آسوشیتدپرس در تشریح وضعیت می نویسد ؛«اسرائیل در موقعیت متفاوتی نسبت به ۶ ماه قبل قرار دارد. اسرائیل در غزه زمین‌گیر شده، اسرائیل درگیر اختلافات داخلی است، اسرائیل از منظر بین‌المللی منزوی شده و دائما اختلافاتش با نزدیک‌ترین متحدش (آمریکا) زیاد می‌شود. خطر وقوع یک جنگ منطقه‌ای بزرگ‌تر هم همچنان جدی است.»

 

 

اسرائیلی ها از آنچه به عنوان «جنگ استقلال دوم» قلمداد می شد به یک اختلاف بزرگ درباره مقصرین موفقیت طوفان الاقصی و ترس از ورود به جنگ مستقیم با ایران گرفتار شده اند. واقعیت داخلی سرزمین اشغالی این است که خشم فروخفته اعتراضات دامنه دار 40 هفته پیش از طوفان الاقصی در جامعه چندپاره صهیونیستی با وسعت بیشتری شعله ور شده است. 

خشم داخلی علیه نتانیاهو

معترضان لیبرال اسرائیلی از «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر صهیونیستی و کابینه عمدتا رادیکال مذهبی او به شدت خشمگین هستند. رسانه های چپ گرا همانند هاآرتص صراحتا می نویسند که «عملکرد کابینه نتانیاهو زمینه ساز موفقیت بزرگ حماس در هفتم اکتبر بوده است.»

نتانیاهو پس از طوفان الاقصی با یک دندگی در جنگ غزه نه تنها دستاوردی در نبرد تن به تن با حماس کسب نکرده که هم اسرائیل را متحمل هزینه های سنگین نظامی کرده که رژیم صهیونیستی را در منفورترین وضعیت ممکن مقابل افکار عمومی جامعه جهانی قرار داده است.

در این میان، مصیبت بزرگ برای اسرائیلی این است که 71 اسیر آنها در آتش خودی کشته شده اند. «الیناو زانگوکر»،  مادر یکی از ۱۳۴ اسیر که هنوز در غزه نگهداری می‌شوند در جریان یک تجمع در مقابل پارلمان در شهر قدس اشغالی که برای چهارمین شب متوالی برگزار شد از نتانیاهو به عنوان یک «فرعون و یک قاتل فرزندان ارشد» یاد کرد. توهین اعضای کابینه نتانیاهو به خانواده های اسرا ، بر حجم خشم آنها افزوده است. این وضعیت منجر به افزایش حمایت ها از مخالفان نتانیاهو شده است.

لغو معافیت دانشجویان مراکز دینی از خدمت نظامی هم مساله جدیدی است که اختلاف حیثیتی احزاب حریدی با نتانیاهو را رقم زده است. وی احتمالا مجبور خواهد شد طی ماه‌های آینده قانونی را که مورد قبول احزاب حریدی و بقیه احزاب ائتلاف دولتی و دادگاه عالی باشد، تصویب کند و این مأموریتی تقریبا محال است.

خبرگزاری فرانسه می نویسد؛ بی بی در سرزمین اشغالی یک چهره کاملا منفور است . سخنرانی های اخیر نتانیاهو یک چهره بی رمق ،رنگ پریده ، حواس پرت و حتی پر استرس از نخست وزیر اسرائیل به نمایس می گذارد که در حال احتزار است. «لیمور لیونات» وزیر سابق دولتش و هم‌حزبی او در حزب لیکود سخنان بی بی را فاجعه‌بار می خواند. روزنامه چپگرای هاآرتص نوشت که «نتانیاهو همانند یک مستبد وحشت‌زده به نظر می‌رسید.»

برخی می گویند که سرعت نحیف شدن نتانیاهو با ادامه جنگ غزه سرعت بالاتری گرفته است. منتقدان بی بی پشت دیوار ندبه برای او آرزوی مرگ می کنند. 

«امانوئل نیوون» یک عضو سابق حزب لیکود و استاد علوم سیاسی می گوید: «نتانیاهو پیش از این بارها به لحاظ سیاسی دفن شده و باز سر برآورده است. اما این بار به خاطر رخدادهای هفتم اکتبر وضعیت فرق می‌کند. دیگر وضعیت مثل قبل نیست و کار بی‌بی تمام است. او ۷۴ سال دارد در حالی که چندان ورزش نمی‌کند، شغل بسیار سختی دارد و از شش ماه قبل دستگاه تنظیم ضربان قلب گذاشته است.»

استراتژی بحران به بحران لیکود

شاید هر چهره دیگری جای بی بی بود نمی توانست از اتهامات ریز و درشت فساد مالی، قصور در ماجرای هفتم اکتبر و حجم بالای اعتراضات جان سالم به در ببرد ؛ نتانیاهو یک دیکتاتور باهوش است که برای بقا اسرائیل ، خاورمیانه و آمریکا را به آتش می کشد. راهبرد اصلی حزب لیکود از بحران به بحران دیگر است تا بتوانند در سایه دود تنش ها و جنگ قدرت را در سرزمین اشغالی حفظ کنند. 

فشارهای بین‌المللی تا آنجا پیش رفته که حتی اصلی‌ترین حامی این رژیم هم در ۲۵ مارس نتوانست مانع تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل شود؛ قطعنامه‌ای که اعضای شورای امنیت در آن خواستار آتش‌بس فوری در نوار غزه شده‌اند.

امروز می‌توان دید حمایتی که در روزهای نخست جنگ غزه از رژیم صهیونیستی وجود داشت، امروزه رفته‌رفته جای خود را به درخواست برای پایان جنگ داده و مراجع قضایی بین‌المللی هم به بررسی جنایات این رژیم می‌پردازند.

تضاد منافع آمریکا و اسرائیل

زمان در گسترش تنش های خاورمیانه به نفع آمریکا نیست. واشنگتن دغدغه های بزرگی در جنگ اوکراین برای نبرد با روسیه و در تایوان برای تنش با چین مواجه است. وزن کشی رفتارهای مداخله گرایانه آمریکا نشان می دهد که ظرف 180 روز گذشته اوضاع به کام روسیه و چین شیرین بوده است.

مخمصه بنیادین کاخ سفید اینجاست که آمریکا نمی خواهد با ایران وارد مواجهه مستقیم نظامی شود اما نتانیاهو درحال دامن زدن به این مساله کشنده است. از طرف ددیگر، واشنگتن مبتنی بر دکترین کلان اتحاد آمریکا ناچار به ادامه هزینه در حمایت از اسرائیل است. پارادوکس منافع و هزینه در قاموس رئالیسم آمریکایی یک وضعیت نامتعارف است که باتوجه به معادلات کلان جنگ سرد یک سرگیجه مضمن ایجاد می کند.

معضل بنیادین ذیل جنگ غزه این است که هنوز تل  آویو تعمدا یک چشم انداز مطلوب شرکای  غربی ارائه نکرده است تا جنگ بدون نقطه هدف ادامه پیدا کند. در همین حال، معاریو می نویسد که  اسرائیل با شرایط پیچیده و بی‌سابقه‌ای روبه‌رو است که در پی تشدید تهدیدهای ایران به انتقام‌، اعتراضات اردنی‌ها در اطراف سفارت اسرائیل و بحران ناشی از کشته شدن امدادگرانی از موسسه خیریه آشپزخانه مرکزی جهانی شدیدتر هم شده است، در واقع «اسرائیل» در بازگرداندن اسرا و ایجاد مشروعیتی بین‌المللی برای یورش به رفح شکست خورده و همراهی افکار عمومی جهان را از دست داد.

فکر مهندسی تغییر در تل آویو

آمریکا به هر قیمتی نیاز دارد به وضعیت داخلی سرزمین اشغالی سر و سامان داده و از طرف دیگر سطح تنش در خاورمیانه را کنترل یا نهایتا فریز کند. صهیونیست‌ها معتقدند که نتانیاهو به خاطر طولانی کردن جنگ برای اهداف سیاسی شخصی توافق تبادل اسرا را ناکام می‌گذارد. گانتس دلیل ماندنش در کابینه را حل پرونده اسرا در غزه و تضمین توافق با حماس و همچنین تنش در جبهه شمالی و احتمال جنگ گسترده‌تر با حزب‌الله لبنان می‌داند.

در معادله ای که ذهن واشنگتن را درگیر کرده ، «بنی گانتس» برای کنارزدن نتانیاهو یک گزینه جدی است. فرش قرمز کاخ سفید و سفر ماه گذشته گانتس به واشنگتن که با ناخرسندی علنی نتانیاهو همراه شد ، نشانه ای جدی از نقشه های دموکرات ها محسوب می شود. نکته پنهان اینجاست که «جورج سوروس» پدر انقلاب های مخملی دشمن خونی نتانیاهو محسوب می شود. داستان زمانی جذاب تر می شود که تشابه های رفتاری بین جریان لیبرال اسرائیل و جریانات اعتراضی مورد حمایت آمریکا مشاهده می شود. 

گانتس اگرچه در اطاق جنگ اسرائیل شریک نتانیاهو محسوب می شود اما ماجرای بگومگوهای آنها در رسانه ها درز پیدا کرده است. پایین آمدن جایگاه گانتس در نظرسنجی‌های یک ماه اخیر به وضوح دیده می‌شود. فشارها بر گانتس از داخل حزب وی برای اتخاذ یک اقدام که او را از نتانیاهو متمایز کند و به مرکز رهبری سیاسی در سایه جنگ بازگرداند، آغاز شده است.

در میان شعارهای معترضان اسرائیلی در سرزمین اشغالی یک مطالبه جدی وجود دارد ؛ «نیاز اسرائیل به انتخابات زودهنگام» که اتفاقا توسط رسانه های دموکرات ها مورد توجه قرار گرفته است. گانتس مدعی شد مشخص کردن موعد انتخابات اجازه ادامه جنگ و تلاش‌های امنیتی را خواهد داد و مانع ایجاد دودستگی خواهد شد.گانتس با کسب حمایت واشنگتن و اتخاذ مواضع مبهم درباره فردای جنگ غزه یا حتی نمایش چهره مقتدر مقابل جبهه مقاومت تلاش می کند فعلا در نظرسنجی ها یک چهره در سایه برای نخست وزیری اسرائیل باشد. گانتس فعلا منتظر اشاره کاخ سفید است تا یک انقلاب مخملی آرام بر علیه نتانیاهو در میان دود و آتش جنگ غزه رهبری کند.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها